پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

برخلاف روش دعوت به ارزش‏ها و موعظه که عمدتاً بر بعد عاطفى انسان تأکید داشت، در این روش تأکید اصلى بر بعد شناختى انسان است. همان‏طور که انگیزش عاطفى از مبادى رفتار است، تصور و تصدیق به فایده نیز از مبادى شناختى است که این روش عهده‏ دار تأمین آن است.

قرآن‏ کریم و تعالیم معصومین ع بر این روش تأکید دارند و به حدود و ثغور و موانع و عرصه‏ هاى آن پرداخته ‏اند. قرآن واژه‏ هاى تعقل، تفکر، تفقه، تدبر، لبّ، حجر، نهیه، حکمت، علم و فهم (با توجه به تفاوت‏ هاى ظریفى که میان آنها وجود دارد) را براى استفاده از این روش به کار برده است. آیات قرآن با استفهامِ تقریرى یا تأکیدى،[1] نهى از تقلید و پیروى کورکورانه از گذشتگان یا اکثریت،[2] نکوهش کسانى که تعقل نمى‏ کنند،[3] مذمت کسانى که بدون دلیل چیزى را مى ‏پذیرند،[4] دعوت به ژرف‏ نگرى،[5] مقایسه و تنظیر،[6] ترغیب و بشارت بر انتخاب احسن‏[7] و ... به پرورش نیروى عقلانى و شناخت مخاطبان خود مى‏ پردازد.

روایات- به‏ ویژه کتاب عقل و جهل در کافى‏ و منابع روایى دیگر- نیز عقل و تعقل را در جایگاهى برجسته نشانده و نقش آن را در مورد تربیت اخلاقى انسان به‏ طور خاص مورد توجه قرار داده است.[8] در شیوه تربیتىِ علماى اخلاق نیز بخش قابل توجهى از تدابیر و رهنمودهاى اصلاحى آنان، مربوط به بعد شناختى انسان است؛ از جمله ایجاد یا تصحیح تصورات ذهنى فرد از خود عمل یا صفت اخلاقى، ترسیم نتایج و عواقب دنیوى یا اخروى اعمال، لوازم و ملزومات نیک یا بد امور اخلاقى. در نظریه اخلاقى آنان نیز، غلبه قوه عقلانى بر دو قوه غضب و شهوت موجب نجات انسان از رذایل اخلاقى و حرکت به‏ سوى فضایل اخلاقى است؛ زیرا با غلبه قوه عقل، اعتدال در میان قوا برقرار مى ‏گردد و معیار فضیلت نیز اعتدال است.

عرصه‏ هاى تفکر و تعقّل که مى ‏تواند در تربیت اخلاقى هم مؤثر باشد، در آیات و روایات معرفى شده‏ است:

1. طبیعت: چه بسیار نشانه‏ ها در آسمان‏ها و زمین است که بر آنها مى گذرند در حالى ‏که از آنها روى بر مى ‏گردانند.»[9]

2. تاریخ: امام على علیه السلام مى ‏فرماید:

از حال فرزندان اسماعیل، فرزندان اسحاق و فرزندان یعقوب، عبرت گیرید. چقدر حالات ملت‏ها با هم مشابه و صفات و افعالشان شبیه یکدیگر است. در تشتت و تفرق آنان دقت کنید، زمانى که کسراها و قیصرها مالک آنها بودند ...[10] فرزندم! درست است که من به اندازه همه کسانى که پیش از من زیسته ‏اند، عمر نکرده ‏ام، اما در کردار آنها نظر افکندم و در اخبارشان تفکر نمودم و در آثار آنها به سیر و سیاحت پرداختم تا بدان‏جا که همانند یکى از آنها شدم، بلکه گویا در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده با همه آنها از اول تا آخر بوده‏ ام.[11]

3. قرآن: «آیا به آیات قرآن نمى ‏اندیشند؟ یا [مگر] بر دل‏ هایشان قفل‏ هایى نهاده شده است.»[12]

4. انسان: فقرات اول دعاى عرفه امام حسین علیه السلام و توحید مفضّل‏[13] نکات سودمندى را در این باره گوشزد مى ‏کنند.

تثبیت و درون‏سازى قواعد اخلاقى غالباً بدون پرورش نیروى عقلانى ممکن نیست. این‏ روش مى‏تواند از راه خودْتربیتى و دیگرْتربیتى صورت بندد. روان‏شناسان شناختى، خصوصاً پیاژه بر این روش بسیار تأکید مى‏ورزند. وى رسیدن به الگوهاى اخلاقى را «بناشدنى» و با روش فعّال و خود رهبرى فرد مى‏داند و نیز معتقد است تحول اخلاقى بدون تحول و رشد شناختى ممکن نیست:

... در این‏جا مطابق یک نوع همگامى حیرت‏آورى که میان پرورش اخلاقى و پرورش عقلانى فرد وجود دارد، مسئله به این صورت مطرح مى‏شود که آیا آنچه تربیت از خارج به فرد مى‏دهد تا قریحه فردى یا اکتسابى او را غنى و تکمیل سازد، مى‏تواند محدود و منحصر به انتقال ساده قواعد و معارف حاضر و آماده و جویده شده باشد؟ و در این صورت آیا مقصود این نیست که پاره‏اى از تکالیف و یک نوع حس اطاعت (فقط) به فرد تحمیل گردد ... یا آنکه حق بهره‏مندى از تربیت اخلاقى همانند حق برخوردارى از پرورش عقلى، این است که انسان حق داشته باشد عقل و اخلاق را واقعاً در خود بسازد یا لااقل در تهیه و ساختمان آنها شریک و سهیم باشد، تا در نتیجه این مشارکت تمام افرادى که با یکدیگر همکارى کرده‏اند مجبور به بناکردن آنها گردند. پس در زمینه تربیت اخلاقى، مسئله «خود رهبرى» به موازات خودسازى عقلى در میان افرادى که جویاى آن هستند مطرح مى‏شود.[14]

شیوه‏هایى که مى‏توان براى تحقق این روش به‏کار گرفت، بدین قرارند:

الف. اعطاى بینش و اصلاح‏نگرش‏: رفتارهاى اخلاقى برآمده از دو دسته بینش است:

دسته نخست، باورهاى کلى انسان است نسبت به هستى، انسان، دنیا، نظام عالم، مبدأ و معاد که از آنها به جهان‏بینى و فلسفه حیات یاد مى‏شود. بدیهى است که نگاه انسان به جهان اطراف خود، در رفتارهاى اخلاقى او مؤثر است. باورهایى مانند احاطه و حضور خداوند، انسجام توحیدى عالم یا نظام تقدیر، توکل بر خداوند یا تفویض امور به او، تسلیم و رضا و ...

همگى در رفتارهاى اخلاقى ما نمود دارند.

امروزه روان‏شناسانِ سلامت به این نکته توجه داده‏اند که جهان‏بینى و حس انسجام نسبت به عالم، یک منبع عمومى مقاومت براى انسان فراهم مى‏کند که در حفظ سلامت و متانت اخلاقى در مقابل حوادث فشارزاى عالم تأثیرگذار است.

حس انسجام یک منبع مقاومت است. حس انسجام یک نوع جهان‏بینى است که عبارت‏ است از احساس اطمینان با دوام و پویا نسبت به این امور:

1. محرک‏هایى که در طول زندگى از محیط درونى و بیرونى فرد برمى‏خیزند، سازمان یافته، قابل پیش‏بینى و توجیه‏پذیرند؛

2. فرد براى مواجهه با نیازهایى که این محرک‏ها به‏وجود آورده‏اند منابعى دارد؛

3. این نیازها چالش‏هایى درخور سرمایه‏گذارى و صرف وقت هستند. این افراد جهان را قابل درک و مهارشدنى مى‏دانند و رویدادهاى زندگى را معنادار احساس مى‏کنند.[15].

دسته دوم، بینش‏هایى است که مربوط به درستى عمل مى‏باشد و این‏که این رفتار خاص هم‏سو با هدف عمل‏کننده است، و در حقیقت مربوط به نحوه پردازش اطلاعات است. آلبرت الیس از روان‏شناسان شناختى است که در شیوه درمانى خود از درمان عقلى- عاطفى استفاده مى‏کند. وى با ترسیم الگوهاى تفکر غیرمنطقى، راه درمان را پردازش جدید و جایگزین کردن باورها و بینش‏هاى جدید به‏جاى آنها مى‏داند. گاهى رفتارهاى غیراخلاقى یا صفات نامطلوب در اثر بینش‏هاى ناصوابى است که به‏تدریج الگوهاى فکرى فرد گردیده‏اند و تغییر این بینش‏ها براى تربیت اخلاقى اجتناب‏ناپذیر است. برخى الگوهاى تفکر غیرمنطقى مى‏توانند مانع هرگونه تغییر رفتار اخلاقى شوند. الیس، این موارد را این‏گونه گزارش مى‏کند:

1. فرد چنین فرض کند که باید از سوى افرادى که با او مرتبطاند و برایش مهم‏اند، مورد تأیید و محبت و احترام واقع شود.

2. هرگاه اشتباهى از فرد سر بزند، براى او فقط این مهم است که به دنبال مقصّر بگردد و او را مجازات کند.

3. اگر مسایل بر وفق مراد او نباشد، فاجعه‏آمیز خواهد بود.

4. آسان‏تر این است که انسان از مشکلات و مسئولیت‏ها فرار کند، نه این‏که با آنها روبه‏رو شود.

ب. استدلال اخلاقى: پیاژه و کلبرگ از این شیوه استفاده کرده‏اند. به این صورت که داستان‏هایى مطابق طراز تحول شناختى کودکان مطرح مى‏کردند که در ضمن آنها، قهرمان داستان سرِ دوراهى اخلاقى قرار مى‏گرفت و در این‏جا مخاطب داستان باید با استدلال‏هایى که بیان مى‏کند، قضاوت اخلاقى خود را استخراج نماید. مربى با دخالت‏هاى جزئى این بحران اخلاقى را به بحث مى‏گذارد- البته نباید جلوتر از آنان گامى بردارد یا استدلالى را پیش کشد- و تنها هدایتگر غیرمستقیم و شفّاف‏کننده استدلال‏هاى متربیان مى‏باشد. این‏ استدلال‏ها در صفحه ذهن متربى نقش مى‏بندد و او را به‏صورت ناخودآگاه در رفتارهاى اخلاقى‏اش هدایت مى‏کند.

استدلال‏هاى اخلاقى مى‏تواند به‏صورت مستقیم و ناظر به خود عمل نیز باشد؛ یعنى رویارو کردن فرد با نتایج اعمالش. در روش علماى اخلاق نیز چنین فرآیندهایى صورت مى‏گیرد: پیامدهاى عمل با شیوه استدلالى و به‏طور واضح براى فرد مجسم مى‏شود و مخاطب تصدیق و باور مى‏کند که این عمل داراى چنین پیامدهایى است. در حقیقت ما موقعیت را براى او توصیف مى‏کنیم- بدون آنکه امر یا نهى در کار باشد- و این خود فرد است که با درک این نتایج، دست به انتخاب مى‏زند و به انجام یا ترک عمل تصمیم مى‏گیرد. آیات قرآن، گاه با تجسم چهره ملکوتى عمل، از همین شیوه استفاده مى‏کنند:

اى کسانى‏که ایمان آورده‏اید ... برخى از شما غیبت بعضى نکند؛ آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏اش را بخورد؟ از آن کراهت دارید. [پس‏] از خدا بترسید، که خدا توبه‏پذیر مهربان است.[16]

گاهى نیز با ترسیم نتایج دنیوى یا اخروى اعمال، افراد را با عواقب رفتارشان آشنا مى‏سازد:

از یکدیگر در باره مجرمان مى‏پرسند: «چه چیز شما را در آتش [سَقَر] درآورد؟» گویند: «از نمازگزاران نبودیم، و بینوایان را غذا نمى‏دادیم و ...».[17]

ج. مطالعه و تصحیح اطلاعات: مطالعه، در فرهنگ‏هاى لغت بدین معانى آمده است:

به‏دقت نگریستن در چیزى براى وقوف بدان؛ خواندن کتاب یا نوشته‏اى و فهمیدن آن ....

رویکرد پردازش اطلاعات در سال‏هاى اخیر توجه بسیارى از روان‏شناسان را به خود جلب کرده است؛[18] زیرا اطّلاعاتى که به سیستم ذهنى انسان وارد مى‏شود، نقش مهم و تعیین‏کننده‏اى در جهت‏گیرى رفتارى انسان دارد. البته نوع پردازش نیز مهم است که در شیوه اعطاى بینش به آن اشاره شد. بِک‏[19] از جمله روان‏شناسانى است که با همین رویکرد به درمان بیمارى‏هاى افسردگى مى‏پردازد. در درمان بیمارى‏هاى اخلاقى و یا به‏طور کلى تربیت اخلاقى صحیح و پیداکردن مسیر فضایل اخلاقى نیز مى‏توانیم از این شیوه کمک بگیریم. یعنى با مطالعه کتب اخلاقى مناسب و دست‏یابى به اطلاعات جدید در مورد مشکلات اخلاقى، به شناخت فرد از مبادى رفتار خود و تغییر یا اصلاح آنها مى‏انجامد و به‏صورت غیرمستقیم موجب تربیت اخلاقى مى‏شود. گاهى نیز اطلاعاتِ متعارض با اطلاعات پیشین او را به تفکر و تصمیم‏گیرى و تجدیدنظر وا مى‏دارد.

د. مشورت و مشاوره: مقصود یک رابطه تعاملى میان مربى یا والدین و متربى یا فرزندان است که با کمک و مساعدت یکدیگر به تجزیه و تحلیل مسئله بپردازند و به راه‏حل مشترکى در مسایل اخلاقى نایل گردند. این شیوه علاوه بر آنکه به تکریم شخصیت متربى مى‏انجامد، رشد عقلانى را در جهت تربیت اخلاقى، موجب مى‏گردد:

من شاور ذوى العقول استضاء بانوار العقول.[20]

هر کس با صاحبان خرد مشورت کند، از نور عقل و خردمندى آنان استفاده مى‏برد.

روایات اسلامى، مشورت را زمینه رشد و هدایت دانسته نسبت به مشاوره با افراد شایسته تأکید بسیارى دارد:

مشورت با دیگران چشمه هدایت است و آنکه خود را از شَور با دیگران بى‏نیاز بداند، خویشتن را به مخاطره افکنده است.[21]

در این شیوه، هدفْ دست یافتن متربى به نیروى عقلانى و تصمیم‏گیرى صحیح در مسایل اخلاقى است؛ یعنى با مشاوره او را مهیا سازیم که به شیوه «خودرهبرى» و «فعال» سکّان هدایت خود را در مسیر تربیت اخلاقى به‏دست گیرد و بتواند مشکلات اخلاقى‏اش را حل کند. در مشاوره گام اول را مُراجع برنمى‏دارد؛ بلکه مربى باید به او نزدیک شود و با ایجاد رابطه و گاهى راه‏حل خواستن از او در مسایل، او را به مشورت با خود ترغیب کند.[22][23]

 

 



[1] ( 1). سوره بقره، آیه 44 و سوره قیامت، آیه 2

[2] ( 2). سوره زخرف، آیه 22، 23 و 24 و سوره انعام، آیه 116

[3] ( 3). سوره انفال، آیه 22

[4] ( 4). سوره انعام، آیه 116 و سوره زخرف، آیه 20

[5] ( 5). سوره یوسف، آیه 105

[6] ( 6). سوره زمر، آیه 9؛ سوره رعد، آیه 16 و سوره نحل، آیه 76

[7] ( 7). سوره زمر، آیه 18

[8] ( 1). ر. ک: اصول کافى، ج 1، باب جنود عقل و جنود جهل

[9] ( 2). سوره یوسف، آیه 105

[10] ( 3). نهج‏البلاغه، خطبه قاصعه( 192)

[11] ( 4). نهج‏البلاغه، نامه 31

[12] ( 5). أفلا یتدبّرون القرآن أَم على قلوبٍ أقفالُها.( سوره محمد علیه السلام، آیه 24)

[13] ( 6). بحار، ج 3

[14] ( 1). پیاژه: تربیت ره به کجا مى‏سپرد، ص 53

[15] ( 1). 1./. 723

[16] ( 1). سوره حجرات، آیه 12

[17] ( 2). سوره مدّثّر، آیات 40- 44

[18] ( 3). ر. ک: روان‏شناسى رشد با نگرش به منابع اسلامى، ج 2، ص 626

[19] ( 4).1 .Beck

[20] ( 1). ر. ک: غررالحکم و دررالکلم، ج 5، ص 336.( ش 8634)

[21] ( 2). الاستشارة عین الهدایة و قد خاطر من استغنى برأیه.( نهج‏البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 19، ص 31)

[22] ( 3). تعالیم اسلامى از ابعاد مختلفى به مسئله مشاوره توجه دارد؛ جهت اطلاعات بیشتر ر. ک: سیدمهدى حسینى، مشاوره و راهنمایى در تعلیم و تربیت اسلامى

[23] دیلمى، احمد، اخلاق اسلامى (دیلمى، احمد)، 1جلد، دفتر نشر معارف - قم، چاپ: دوم، 1380. صص 193 الی 198

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۰۱
نقی سنایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی