پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

32- شهودگروی و تبیین نظریه و طرفداران

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۱۸ ب.ظ

شهودگروی پاسخ آشنای دیگر به سؤال از توجیه است. این نظریه، اصول اساسی و احکام ارزشی را شهودی یا بدیهی می­داند، بنابراین نیازی نیست با هیچ استدلالی، منطقی یا روان­شناختی، توجیه شوند زیرا آنها خود توجیه هستند، یا به بیان دکارت «به نحو واضح و متمایزی درستند».

 طرفداران این نظریه عبارتند از باتلر، سیجویک، رشدال، جی. ای. مور ( 1873 1958 )، اچ . ا. پریچارد (یریکارد) ( 1871 1947 )، راس ( 1877 1971 )، کریت، هارتمان، اوینگ، حتّی شاید افلاطون.

این گروه علی­رغم اختلافاتی که با یکدیگر دارند همگی بر این نکته اتّفاق نظر دارند که پاره­ای از اوصاف اخلاقی، بدیهی، شهودی و تعریف­نشدنی یا بسیط هستند. دست­کم باید یکی از مفاهیم اخلاقی، واجد چنین اوصافی باشد تا بتوان از آن به عنوان پایه و معیار، احکام و مفاهیم اخلاقی را شناخت و نه با «مشاهده تجربی یا استدلال ما بعد الطّبیعی»، و به همین دلیل است که شهودگرایی نامیده می­ شود.

  شهودگرایی، نظریه خاصی را درباره معنا و ماهیّت احکام اخلاقی در برداشته و بر آن متّکی است. شهودگرایان با این رأی تعریف­گراوانه که، اصطلاحات اخلاقی، علامت و نشانه خصایص اشیاء هستند، مانند مطلوب بودن یا رهنمون بودن به سعادت موزون، و همچنین به این مطلب که احکام اخلاقی صرفاً گزاره­ هایی هستند که این خصایص را به اشیاء نسبت می­ دهند، موافق هستند، امّا منکر آنند که اوصافی که با کلماتی مانند «خوب» و «باید» به آنها اشاره می­ شود، بر اساس اصطلاحات غیراخلاقی قابل تعریف باشند. در واقع اصرار دارند که پاره­ای از این اوصاف تعریف­ نشدنی یا بسیط و تحلیل­ نشدنی­ اند.   همان­طور که زردی و خوشایندی چنین هستند.

  سیجویک معتقد است که «باید» علامت و نشانه چنین صفتی است.  مور آن علامت را «خوب» می­داند.  راس، هر دو را. پس این اوصاف بیش از خوشایندی و زردی ناشناخته نیستند بلکه نوع کاملاً متمایز غیر طبیعی یا غیرتجربی­اند، یعنی هنجاری­اند نه واقعی. مطابق این دیدگاه، احکام اخلاقی درست یا نادرست نیستند امّا واقعی هم نمی­باشند و با مشاهده تجربی یا استدلال مابعد الطّبیعی توجیه نمی­شوند. احکام اساسی، خاص یا عام، بدیهی­ اند و فقط با شهود شناخته می شوند. بر اساس این دیدگاه، احکام اخلاقی در طبایع و روابط اشیاء ریشه دارد امّا نه به این معنا که بتوان آنها را از قضایایی درباره انسان و جهان اخذ کرد چنان­که دیدگاه پیشین (تعریف­ گروانه) معتقد بود. اتّکای آنها بر طبایع و روابط اشیاء به معنای بداهت این مطلب است که شئ دارای فلان ماهیّت خوب است مثلاً آنچه لذّت­بخش یا هماهنگ است، به خودی خود خوب است، یا فردی از فلان نوع باید با فرد دیگری از فلان نوع به نحو خاصّی رفتار کند، مثلاً باید نسبت به انسان­های دیگر عادل، مهربان و باصداقت باشیم.

مک ناوتون نظریه شهودگروی را یکی از انواع نظریات وظیفه­ گرایانه می­داند. وی می­آورد: این نظریه همانند سایر نظریات وظیفه­ گرایانه معتقد است که صواب بودن هر کار وابسته به چند نکته متمایز است، یا به بیان کوتاه­تر، اصول و وظایف اخلاقی متمایز وجود دارند.

آنچه موجب تفاوت عمده میان نظریه شهودگرایی و سایر نظریات وظیفه­ گرایانه می­شود این ادّعا است که برخی از این وظایف بنیادی و غیراشتقاقی اند و مبتنی بر نظریه کلّی­ تری نیستند، و از آن نتیجه نشده­اند.

هنگامی­ که درباره تجربه اخلاقی خود تأمّل می­کنیم، در می­بابیم که دارای وظایفی از قبیل: وفای به عهد، آسیب نرساندن به دیگران، یا عذرخواهی از کارهای خطا هستیم. این وظایف از یکدیگر، و از هر وظیفه دیگری که وضعیّت جهان را بهبود بخشد، مستقلّ و متمایزند. اگر پرسیده شود که از کجا به این وظایف پی می­بریم، پاسخ این است که این وظایف بدیهی­اند. چنین اصول اخلاقی بنیادی و بدیهی به مثابه امور شهودی شناخته می­شوند، به همین مناسبت این نظریه، «شهودگرایی» نامیده شده است.

مک ناوتون در ادامه می­افزاید: اصطلاح شهودگروی، گمراه­کننده و نامناسب است. این اصطلاح باعث رواج برداشت­هایی نادرست شده و می­شود، نظیر این دیدگاه شهودگرایان به قوّه یا  «حسّ اخلاقی» اسرارآمیزی معتقدند، که این حسّ برای علم ناشناخته است، و انسان به وسیله آن اصول اخلاقی را کشف می­کنند. تغییر کاربرد فلسفی این اصطلاح ممکن است موجب خلط و اشتباه گردد. در حال حاضر اصطلاح «شهودات اخلاقی» برای کشف اصول بدیهی غایی به کار برده نمی­شود، بلکه برای کشف احکام کارهایی که در موارد خاص باید انجام دهیم، به کار برده می­شود. من برای احتراز از این اشتباه، عبارت «شهود اخلاقی» را فقط در معنای معاصر آن به کار می­برم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۹
نقی سنایی

نظرات  (۲)

دکتر سلام علیکم از مطالب اخلاقی تان بهره بردم. از دانشجویان ارشدتان. تشکر

مخلص استاد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی