پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۴ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

4- تمایلات نفسانى‏

هدف از تحصیل علم این است که به میزان توان، به حقیقت نایل شویم؛ اما دیدگان اندیشه زمانى مى ‏توانند به جمال حقیقت روشن شوند که گَرد و غبار گرایش‏ هاى نفسانى بر چهره آن ننشسته باشد و از اسارت و بردگى وهم و خیال رهیده باشد:

حقیقت سرایى است آراسته‏


هوا و هوس گرد برخاسته‏

نبینى که هر جا که برخاست گرد


نبیند نظر گر چه بیناست مرد[1]




حب و بغض‏ها و جهت‏ گیرى ‏هاى تعصّب ‏آمیز، مسیر تعلیم و تفکّر را منحرف کرده و انسان را از کشف حقیقت و درک درستى یا نادرستى امور باز مى ‏دارد.

چون غرض آمد هنر پوشیده شد


صد حجاب از دل به‏سوى دیده شد[2]




امیرمؤمنان علیه السلام در این‏باره مى ‏فرماید:

هر کس عاشق چیزى مى ‏شود، دیدگانش را کور گردانده و قلبش را رنجور. پس با چشم بیمار مى ‏نگرد و با گوشى که از شنیدن حقیقت ناشنواست، مى‏ شنود. خواهش‏هاى نفسانى پرده‏ هاى عقلش را دریده و دوستى دنیا دلش را میرانده است.[3]

و در جاى دیگر مى ‏فرماید:

کسى که چیزى را دشمن بدارد، خوش ندارد بدان بنگرد یا نام آن نزد وى بر زبان رود.[4]

و در حدیثى دیگر، طمع را موجب ناکارآمدى اندیشه دانسته و مى ‏فرماید:

آنجا که برق شمشیر طمع در فضاى اندیشه بلند مى ‏شود، بیشترین جایى است که عقل به زمین در مى ‏غلتد.[5]

صاف خواهى چشم و عقل و سمع را


بر دران تو پرده‏هاى طمع را

هر که را باشد طمع الکن شود


با طمع کى چشم و دل روشن شود[6]




عُجب و خودبزرگ‏بینى نیز یکى دیگر از رذایل اخلاقى است که ثمره‏اى جز سستى و ضعف عقل و گمراهى علمى انسان را در پى ندارد:

عُجب و خود بزرگ‏بینى نشانه ضعف و سستى عقل است.[7]

کسى که رأى و نظر خود را بزرگ پنداشت، گمراه شد.[8][9]

 

 



[1] ( 3). سعدى شیرازى، کلیات سعدى، بوستان، ص 301.

[2] ( 4). جلال‏الدین محمد بلخى، مثنوى معنوى، دفتر اول، بیت 334.

[3] ( 1). من عَشِقَ شیئاً اعشى‏ بَصرَه و أَمْرَضَ قلبَه فهو یَنظُر بعَینٍ غیرِ صحیحةٍ و یَسمعُ باذنٍ غیرِ سَمیعةٍ قدخَرقَت الشهواتُ عقلَه و اماتَتِ الدنیا قلبَه.( نهج البلاغه، خطبه 109، ص 104)

[4] ( 2). مَن ابغَضَ شیئاً ابغضَ ان یَنظُرَ الیه و ان یُذکَر عنده.( همان، خطبه 160، ص 163)

[5] ( 3). اکثَرُ مَصارِعِ العقول تَحتَ بُروقِ المَطامع.( همان، حکمت 219)

[6] ( 4). جلال‏الدین محمد بلخى، مثنوى معنوى، دفتر دوم، ابیات 570 و 580.

[7] ( 5). اعجابُ المَرءِ بِنفسِهِ دلیلُ ضَعفِ عقلهِ.( محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 1، ص 161، حدیث 51)

[8] ( 6). مَن اعجَبَ برأیه ضَلَّ.( همان، ج 1، باب 4، ص 392، حدیث 50)

[9] شریفى، احمدحسین، آیین زندگى (اخلاق کاربردى)، 1جلد. صص 42 و 43

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۷ ، ۱۹:۱۵
نقی سنایی

3- شتاب‏زدگى‏

انسان، گاه در داورى ‏هاى علمى خود شتاب مى ‏کند؛ و به صرف فراهم آمدن اطلاعاتى اندک در باره یک موضوع، به نتیجه‏ گیرى مى ‏پردازد و چنان مى ‏پندارد که به همه جوانب مسئله احاطه کامل داشته و هیچ نکته‏ اى ‏در پس پرده ابهام باقى نمانده است. این‏گونه اظهارنظرهاى شتاب‏زده، یکى دیگر از لغزشگاه‏ هاى اخلاقى اندیشه است.

قرآن کریم در تقبیح شتابزدگى مى ‏فرماید:

و انسان (بر اثر شتابزدگى)، بدى‏ها را طلب مى ‏کند آن‏گونه که نیکى ‏ها را مى ‏طلبد؛ و انسان، همیشه عجول بوده است.[1]

روایات بسیارى نیز در تقبیح شتابزدگى در امور وارد شده است. امیرمؤمنان علیه السلام در این‏ باره مى‏ فرماید:

از شتابزدگى بپرهیز؛ زیرا شتابزدگى در کارها موجب مى‏ شود که انسان به هدف نرسد و کارش ستوده نباشد.[2][3]

 

 



[1] ( 1). وَ یَدْعُ اْلإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کانَ اْلإِنْسانُ عَجُولًا.( اسراء( 17): 11)

[2] ( 2). ذَر العجلَ، فانَّ العجلَ فى الامورِ لایدرک مطلبه و لا یُحمَد امرُه.( عبدالواحد الآمدى، غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، فصل 31، ص 365، حدیث 29)

[3] شریفى، احمدحسین، آیین زندگى (اخلاق کاربردى)، 1جلد. صص 41 و 42

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۷ ، ۱۹:۱۲
نقی سنایی

2- تقلید کورکورانه‏

متأسفانه بسیارى از مردمان، افزون بر مسائل فرعى و جزئى زندگى، مانند نوع پوشش و وضعیت ظاهرى خود، در اندیشه و نوع نگاه به مسائل کلى و حیاتى نیز از دیگران تقلید مى ‏کنند. در واقع ریشه تقلید در مسائل جزئى و فرعى، و منشأ اصلى مدپرستى و مدگرایى، خودباختگى فکرى و تقلید در اندیشه و مسائل کلى است:

چون مقلّد بود عقل اندر اصول‏


دان مقلّد در فروعش اى فضول‏[1]




به هر روى، یکى دیگر از موانع تحصیل علم واقعى و داشتنِ اندیشه درست، سپردن مهار تفکّر به دست دیگران است. یعنى انسان به جاى آنکه آزادانه و محققانه بیندیشد، مهار تفکر خود را به دست دیگران بسپارد و خارج از چارچوب اندیشه‏ هاى وارداتى از سوى دیگران نیندیشد. ویژگى بسیارى از مردم این است که باورهاى عمومى و اجتماعى را به سادگى و بدون تفکّر مى ‏پذیرند.

به تعبیر مولوى:

که به ظن تقلید و استدلالشان‏


قایمست و جمله پر و بالشان‏[2]




مطالعه‏اى نظرى‏

به نظر مى ‏رسد یکى از عوامل گرایش به پیروى کورکورانه از یک فکر یا اندیشه این است که خودآگاه یا ناخودآگاه، اکثریت را معیار حقانیت بدانیم. یعنى کثرت طرفداران یک اندیشه یا کردار را دلیل حقانیت آن و قلّت و اندک بودن حامیان یک اندیشه یا کردار را دلیل بر بطلان آن بشماریم.

نظر شما در این‏باره چیست؟ آیا کثرت را معیار حقانیت مى ‏دانید یا خیر؟ به چه دلیل؟ اصولًا معیار حقانیت یک اندیشه را چه مى ‏دانید؟ آیا عوامل دیگرى براى تقلید کورکورانه سراغ دارید؟

قرآن کریم، در برابر کسانى که پیروى کورکورانه از نیاکان را مبناى عمل خود قرار داده‏اند، مى ‏فرماید:

و چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است پیروى کنید»، مى ‏گویند: «نه، بلکه از چیزى که پدران خود را بر آن یافته ‏ایم، پیروى مى‏ کنیم». آیا هر چند پدرانشان چیزى را درک نمى ‏کرده و به راه صواب نمى ‏رفته‏ اند، [بازهم در خور پیروى هستند؟][3]

زشتى و زنندگى تقلید تنها در تقلید از پیشینیان خلاصه نمى ‏شود؛ بلکه هرگونه دنباله روى کورکورانه، از جمله پیروى از بزرگان و شخصیت‏ هاى مشهور جامعه را نیز در بر مى‏ گیرد. اسلام یکایک انسان‏ها را داراى شخصیتى مستقل دانسته، «فرد» را «مسئول» مى‏ شناسد و تقلید کورکورانه از بزرگان جامعه را عامل گمراهى عده ‏اى مى ‏شمارد:

پروردگارا! ما رؤسا و بزرگ‏تران خویش را اطاعت کردیم و ما را از راه به در کردند.[4]

نکته‏ اى توضیحى‏

تقلید را به یک اعتبار مى ‏توان به دو گونه مذموم و ممدوح تقسیم کرد. تقلید مذموم، تقلیدى است که رهزن اندیشه بوده و بر گمراهى آدمى مى افزاید؛ در مقابل، تقلید ممدوح و پسندیده تقلیدى است که عقل و فطرت انسان به آن حکم مى ‏کند. هر انسان عاقلى درک مى‏ کند که در مسائل تخصصى باید به متخصص مراجعه کند و سخن متخصصان را راهنماى خویش سازد. اگر کسى به بهانه نادرستى تقلید، از مراجعه به پزشک متخصص خوددارى کند و یا با استناد به نادرستى تقلید، پیروى از مجتهد و متخصص احکام دینى را خطا بداند، خبر از نادانى خود داده است.[5]

 

 



[1] ( 2). جلال الدین محمد بلخى، مثنوى معنوى، دفتر ششم، بیت 1073.

[2] ( 3). همان، دفتر اول، بیت 2126.

[3] ( 1). وَ إذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما ألْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أوَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ.( بقره( 2): 170)

[4] ( 2). رَبَّنا إنّا أطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءَنا فَأضَلُّونا السَّبیلَا.( احزاب( 33): 67)

[5] شریفى، احمدحسین، آیین زندگى (اخلاق کاربردى)، 1جلد.صص 40 و 41

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۷ ، ۱۹:۰۸
نقی سنایی

1- پیروى از حدس و گمان ‏

چون دستیابى به یقین و تشخیص واقعیت در همه امور روزمره زندگى، کارى دشوار یا غیرممکن است، بیشتر آدمیان، با توجه به غریزه راحت‏ طلبى، اساس زندگى خود را بر گمان بنا مى‏ کنند و با تکیه بر آن، به زندگى خویش ادامه مى ‏دهند. یکى از لغزشگاه‏ هاى فهم و اندیشه درست آن است که انسان این عادت بد را به ساحت تفکّر عقلانى و علمى نیز سرایت دهد و به جاى پیروى از یقین، به گمان و حدس بسنده کند. این امر، به‏ ویژه در مسائل اساسى و زیربنایى اندیشه بشر، مانند اعتقادات دینى، زیان‏هایى جبران‏ ناپذیر به بار مى ‏آورد؛ از این‏رو، قرآن کریم به شدت با آن مخالفت ورزیده و مخاطبان خود را از پیروى حدس و گمان برحذر داشته است؛ چنان‏ که در پاسخ به مشرکانى که بر اساس پندارهاى واهى، شرک و دوگانه‏ پرستى خود را به خواست و مشیت خداوند نسبت مى ‏دهند، مى ‏فرماید:

بگو: آیا نزد شما دانشى هست که آن را براى ما آشکار کنید؟ شما جز از گمان پیروى نمى ‏کنید و جز دروغ نمى ‏گویید.[1]

و چیزى را که بدان علم ندارى، دنبال مکن؛ زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.[2][3]

 

 



[1] ( 3). قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا إنْ تَتَّبِعُونَ إلّاالظَّنَّ وَ إنْ أنْتُمْ إلّاتَخْرُصُونَ.( انعام( 6): 148)

[2] ( 1). وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا.( اسراء( 17): 36)

[3] شریفى، احمدحسین، آیین زندگى (اخلاق کاربردى)، 1جلد. صص 40- 39

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۷ ، ۱۹:۰۳
نقی سنایی