پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

 یکى از عوامل مهم تکوین و تغییر انسان، شرایط مختلف محیطى اعم از زمان، مکان و محیط اجتماعى است. در بسیارى از موارد، دست‏کارى محیط و فراهم نمودن محیط تربیتى مساعد و مناسب، مى ‏تواند رفتار، افکار و خصلت‏ هاى متربّى را تغییر دهد و ویژگى ‏هاى جدید را جایگزین سازد. مبناى روان‏ شناختى این روش، اصل تأثیرپذیرى انسان از شرایط محیطى است که در ضمن نظریه‏ هاى شرطى ‏سازى کلاسیک (همراهى و همنوایى برخى رفتارها با بعضى دیگر موجب تثبیت آنها مى ‏شود)، شرطى ‏سازى کنش گر (به رفتارهاى خاصى در یک محیط پاداش داده مى ‏شود) و یادگیرى اجتماعى (تبعیت از الگوهاى خاص با مشاهده رفتار) بیان مى شود. این روش به‏ طور عمده از طریق دیگران و اولیاى فرد اعمال مى ‏شود؛ ولى خود فرد نیز مى ‏تواند تا حدى مؤثر باشد. شیوه ‏هایى که براى محقق ساختن این روش لازم است، به ترتیب عبارتند از: زمینه‏ سازى، الگوسازى، سالم‏ سازى محیط و تغییر موقعیت.

الف. زمینه ‏سازى: مقصود این است که با فراهم نمودن بستر مناسب، امکان پدید آمدن فضایل اخلاقى را در حد بالایى فراهم آوریم و بر عکس از ایجاد زمینه‏ هایى که بارورى منفى دارد و مى ‏تواند رذایل اخلاقى را بپرورد، پیشگیرى کنیم. رهنمودهاى اسلام در این قسمت قابل توجه است:

یک. در انتخاب همسر که یکى از دو رکنِ خانواده است، باید به فضایل اخلاقى وى توجه شود.[1] در مقابل از ازدواج با افرادى که در خانواده‏ هاى نابهنجار پرورش یافته ‏اند یا داراى ضعف عقل و حماقت‏ اند، پرهیز شود.

امیرمؤمنان علیه السلام در نامه خود به مالک‏ اشتر، به این عنصر زمینه‏ ساز چنین تصریح مى‏ فرماید:

لازم است در حوزه ادارى از افراد بافضیلت استفاده کنى؛ همانان که در خاندان‏ هاى شریف به‏ وجود آمده و با حسن سابقه و نیک‏نامى زندگى کرده ‏اند؛ مردمى که داراى رشادت، شجاعت و صاحب علوّ همّت و سخاوتند؛ زیرا چنین مردمى کانون کَرَم و شاخه شجره نیکى و فضیلت هستند.[2]

بنابراین فرزندانى که در دامان مادران شایسته و زیر چتر حمایت پدران بافضیلت، رشد مى ‏یابند، مهم‏ترین عنصر زمینه ‏ساز محیطى و تربیتى پشتیبان آنان است.[3]

دو. انتخاب نام شایسته که از حقوق فرزندان بر والدین شمرده و بدان سفارش شده است.

نخستین نیکى هر کسى در حق فرزندش نام نیکو گذاردن است. پس هر کدام از شما براى فرزندتان نام نیکو انتخاب کنید.[4]

نام نیکو و شایسته، آثار تربیتى و روان‏شناختى دارد و مى ‏تواند زمینه گرایش فرد به صلاح و فلاح و خوبى ‏ها را فراهم کند و یا او را به سمت فرومایگى سوق دهد. (الاسم یدلّ على المسمّى)

سه. انتخاب محل زندگى (کشور، شهر یا روستا، محله و همسایگان) نیز از عناصر زمینه‏ ساز است. همچنین انتخاب محل تحصیل، کار، دوستان و همکاران همگى در زمینه‏ سازى اهمیّت دارند.[5]

ب. الگوسازى: مى‏توان گفت، سازندگان اصلى هر محیط، نخبگان و سردمداران آن جامعه و محیطاند. بنابراین یکى از شیوه‏هاى ایجاد محیط تربیتى مساعد، پدیدآوردن الگوهاى شایسته در آن محیط و طرد الگوهاى ناشایست است. وجود الگوهاى محبوب در جامعه، به خودى خود افراد آن محیط را به‏سوى آنان سوق مى‏دهد و مکارم اخلاقى ایشان را، دیگران الگوبردارى مى‏کنند.

آلبرت بندورا (1978) که از واضعان نظریه یادگیرى اجتماعى است، مهم‏ترین نوع یادگیرى انسان را، یادگیرى مشاهده‏اى مى‏داند که همان تقلید یا سرمشق‏گیرى است. فرد با انتخاب یک الگو یا سرمشق، به تقلید رفتار آن مى‏پردازد. بندورا، این نوع یادگیرى را در چهار مرحله توضیح مى‏دهد: مرحله توجه، به یاد سپارى، باز آفرینى و انگیزشى. ویژگى‏هاى حالت تمایز، بار عاطفى، پیچیدگى، برجستگى و ارزش کاربردى در سرمشق، و ظرفیت حسى، سطح برانگیختگى، آمادگى ادراکى و تقویت پیشین در مشاهده‏گر به عملکرد منطبق با رفتار سرمشق مساعدت مى‏کند.[6]

علاوه بر الگوهاى زنده که محیط تربیتى مساعد را ایجاد مى‏کنند، مربیان مى‏توانند با معرفى اسوه‏هاى اخلاقى و انسانى در گذشته، آنان را حیات مجدد بخشند و با توجه به ویژگى‏هاى یادشده در نظریه بندورا، از جهات بار عاطفى، حالت تمایز، برجستگى و ... روى آنها تأکید و سرمایه‏گذارى کنند. ترسیم چهره دقیق و کاربردى، و در عین حال محبوب و دوست‏داشتنى اسوه‏ها براى متربیان مى‏تواند خلأ فقدان الگوهاى مورد نیاز را در محیط ذهن و روحشان پر کند و به‏تدریج با آنان همانندسازى کنند.

قرآن‏کریم براى بهره‏بردارى از این شیوه، بسیار غنى است؛ به ویژه آنکه غالب الگوهاى قرآنى، جوان و تأثیر گذارند. یوسفْ قهرمانِ مقاومت در مقابل شهوت، جوانان کهف اسوه‏هاى مهاجرت در راه خدا براى رشد و هدایت، اسماعیلْ نمادِ تسلیم در مقابل فرمان خدا و ابراهیمِ جوان، عادت‏شکن و بت‏شکن. غیر از الگوهاى جوان قرآن، اسوه‏هاى دیگرى نیز هستند که برخى از آنان بدین قرارند: نوح الگوى پایدارى و استقامت در تبلیغ دین، ایوب قهرمان صبر و تحمل در شداید روزگار، داوود نوجوان نمونه شهامت و شجاعت در مبارزه با طاغوت و ... قرآن در مورد همه اینها مى‏فرماید: «... آنان [/ پیامبران خدا] کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتدا کن.»[7]

و بالأخره پیامبراکرم صلى الله علیه و آله سرمشق و الگوى مطلق در همه ابعاد زندگى و براى همه جهانیان است؛[8] زیرا دارنده «خُلق عظیم»، «آینه مکارم اخلاقى» و «رحمةً للعالمین» است.

پدر و مادر و پس از آن معلمان و مربیان نیز نخستین الگوهاى متربیان هستند. نکته تربیتى مهم این است که افرادِ داراى موقعیت مهم، موفقیت زیاد، دانش و تخصص بالا و یا داراى‏ تعالى معنوى، غالباً نظر دیگران را به خود جلب مى‏کنند و براى آنان سرمشق مى‏شوند.

خوشبختانه در نظر دانش‏آموزان، غالباً معلمان و والدین داراى این ویژگى‏ها- یا برخى از آنها- هستند. امّا به هر حال فقدان این برترى و برجستگى در ابعاد معنوى، علمى و اجتماعى، متربیان را به سمت دیگران مى‏کشاند.

امیرمؤمنان علیه السلام مى‏فرماید: «پیامبراکرم صلى الله علیه و آله هر روز یکى از مکارم اخلاقى خود را براى من آشکار مى‏ساخت و مرا به پیروى از آن امر مى‏کرد.»[9]

امام کاظم علیه السلام مى‏فرماید: «کودکان، با خوبى‏ها و شایستگى‏هاى والدینشان، حفظ مى‏شوند.».[10]

قرآن‏کریم در استفاده از شیوه الگوسازى، حداقل دو نکته مهم تربیتى- اخلاقى را مورد توجه قرار داده است: نخست آنکه چهره‏هاى محبوب را گاه به‏طور کلى و با عناوین عام بیان کرده است؛ از جمله توّابان، متطهران، متقیان، صالحان، صابران، محسنان، مجاهدان و ... گاه نیز به‏طور خاص و به اسم- در مورد پیامبران و غیر آنان- یاد نموده است. امّا چهره‏هاى منفور و مطرود از نظر قرآن به‏طور عمده- به جز در موارد استثنایى، مثل ابولهب- با توصیف عناوین کلى آنان، مثل تجاوزکاران، اسراف‏کنندگان، خودپسندان، کافران، ستمگران، متکبران و ... بیان شده است. از این‏رو ما نیز باید از این روش نیکوى قرآن پیروى کرده در شناساندن فضایل اخلاقى، هم عناوین کلى و هم نام صاحبان آن فضایل را یادآور شویم؛ در موارد منفى از بیان نام اشخاص پرهیز کنیم.

دوم انتخابگرى در الگوها است. قرآن با طرح چهره‏هاى محبوب و منفور در کنار هم، جامعه انسانى را به گزینش آگاهانه الگوهاى مورد نظر خویش دعوت مى‏کند. حتى در مورد پدران و گذشتگان نیز هشدار مى‏دهد بدون آگاهى، با پیروى کورکورانه از آنان زندگى خود را تباه نکنند.

... گفتند: «ما پدران خود را بر آیینى یافته‏ایم و ما هم از پى ایشان پیروى مى‏کنیم». گفت:

«هر چند هدایت کننده‏تر از آنچه پدران خود را بر آن یافته‏اید براى شما بیاورم؟»[11]

از این‏رو باید ضمن حفظ حق آزادى انسان‏ها، با ارائه معیارها و معرفى الگوهاى مطلوب، زمینه گزینش آگاهانه را براى متربیان فراهم کنیم.

ج. سالم‏سازى محیط: عناصر و افراد ناسالم، در هر محیط به‏طور طبیعى وجود دارند.

بدون تردید محیط فاسد و ناسالم، امر تربیت اخلاقى را دشوار و چه بسا ناممکن مى‏سازد. از این‏رو سالم‏سازى محیط- که تقریباً معادل احیاى فریضه امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر است- وظیفه‏اى عقلى- انسانى و نیز تکلیفى دینى براى همگان است. مقصود از این شیوه، ایجاد و احیاى خوبى‏ها و حذف و طرد امور ناپسند، در میان آحاد جامعه است. نکات زیر اهمیّت و ابعاد امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر را که در حقیقت تسهیل‏کننده تربیت اخلاقى در جامعه است، روشن‏تر مى‏کند:

1. امر به معروف و نهى از منکر، به وضوح این نکته را در بردارد که دعوت باید به یک امر شناخته شده شرعى و مطلوب عقلى باشد.[12] از این‏رو هرگاه سخن از واجب یا حرام شرعى است، باید پشتوانه فرهنگى آن ایجاد شود و به عنوان یک معروف یا منکر نزد غالب مردم شناخته شود. در چنین شرایطى است که امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر مقبولیت و تأثیر همگانى خواهد داشت. به‏عبارت دیگر مشکل در دشوارى امربه‏معروف و عدم پذیرش کلى آن نیست، بلکه در موارد و مصادیق خاصى است که معروف بودن یا منکر بودن آن به قدر کافى و مستدل براى مردم بیان و روشن نشده است.

2. امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر، وظیفه‏اى همگانى است، ولى امر و نهى‏کنندگان باید واجد شرایط خاصى باشند؛[13] از جمله شناخت شرایط و مراتب امر و نهى و نیز شناخت خود معروف و منکر. افزون بر اینها، شیوه بیان و تذکر باید به گونه‏اى باشد که بیشترین احتمال تأثیر را داشته باشد.

3. موارد امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر باید گسترش یابد و به مصادیق خاصى که امروزه در جامعه شیوع بیشترى دارد (مثل بدحجابى) محصور نگردد. رفتارهاى خلاف اخلاق مثل اخذ رشوه، تهمت زدن، غیبت کردن و بدگویى، باید به صورت یک فرهنگ عمومى مورد نهى‏ازمنکر و تذکرهاى حساب شده قرار گیرند، تا مثلًا افراد بدحجاب احساس نکنند نهى‏ازمنکر همواره در باره آنان است.

د. تغییر موقعیت: نیرومندى و اثرگذارى شرایط محیطى گاهى به‏قدرى است که فقط با جابه‏جایى و تغییر موقعیت، تربیت اخلاقى ممکن مى‏گردد. اگر چه تغییر محیط معمولًا هزینه اقتصادى و روانى بالایى دارد، به عنوان آخرین شیوه ایجاد محیط تربیتى مساعد اجتناب‏ناپذیر مى‏گردد. «هجرت» از جمله دستوراتى است که در دین توصیه شده و گاه به حدّ وجوب مى‏رسد. به گفته قرآن‏مجید، هنگامى که فرشتگان براى قبض روح عده‏اى مى‏آیند، آنان نامطلوب بودن محیط را بهانه و عذرِ خود مى‏شمارند، امّا فرشتگان مى‏گویند:

«... آیا زمین خداوند فراخ نبود تا در آن هجرت کنید ....»[14]

کسى که در خانه و محله‏اى که اهالى آن شرایط مساعد براى تربیت شایسته خود یا فرزندانش را ندارند، زندگى مى‏کند، با استفاده از همین شیوه مى‏تواند امکانات جدیدى را براى رشد و تحول اخلاقى اعضاى خانواده خود فراهم کند. تغییر نام‏هاى ناپسند خود یا نزدیکان نیز با توجه به فضاى روانى خاصى که ایجاد مى‏کند، از موارد تغییر موقعیت محسوب مى‏شود.[15] جلسه‏اى را که امکان جلوگیرى از اعمال خلاف اخلاق در آن وجود ندارد، باید ترک گفت؛ «در باره مجرمان مى‏پرسند: چه چیز شما را در آتش آورد ... گویند با هرزه‏درایان هرزه‏درایى مى‏کردیم.»[16]

اسلام در ترسیم برنامه روزانه یک مسلمان نیز از این روش مدد مى‏جوید و او را به حضور مستمر و به‏موقع در کانون‏هاى مذهبى همچون مساجد فرا مى‏خواند. این خود نوعى تغییر موقعیت است؛ اگر چه هجرت محسوب نمى‏شود. افزون بر آن، نوعى نشاط و طراوت اخلاقى به فرد مى‏بخشد و او را از محیط یک‏نواخت و چه بسا نامساعد روزانه جدا مى‏سازد.[17]

 



[1] ( 1). انظر فى اىّ شى‏ء تضع ولدک فانّ العرق دسّاس.( فلسفى: کودک، ج 1، ص 64)؛ حسن الاخلاق برهان کرم الاعراق؛ یعنى سجایاى اخلاقى افراد، دلیل پاکى و فضیلت خانوادگى آنها است.( غررالحکم)

[2] ( 1). نهج البلاغه، نامه 53

[3] ( 2). علاوه بر آثار ژنتیکى آنها که فعلًا مورد نظر نیست

[4] ( 3). اوّل مایبرّ الرجل ولدَه ان یسمّیه باسم حسن فلیُحسِن احدُکم اسمَ ولده.( وسائل‏الشیعه، ج 15، ص 122)

[5] ( 4). در مورد تأثیر هم‏نشینان و دوستان پس از این بحث خواهیم کرد

[6] ( 1). ر. ک: روان‏شناسى پرورشى، ص 314

[7] ( 2). اولئک الذین هدى اللّه فبهدیهم اقتده.( سوره انعام، آیه 90)

[8] ( 3). لقد کان لکم فى رسول اللَّه اسوة حسنه.( سوره احزاب، آیه 21)

[9] ( 1). یرفع لى کلّ یوم علماً من اخلاقه و یأمرنى بالاقتداء به.( نهج‏البلاغه، خ 192)

[10] ( 2). یحفظ الاطفال بصلاح ابائهم.( بحار، ج 5، ص 178)

[11] ( 3). سوره زخرف، آیه 23 و 24

[12] ( 1). المعروف اسم لکلّ فعل یعرف بالعقل او الشرع حسنه و المنکر ما ینکر بهما.( المفردات)

[13] ( 2). سوره توبه، آیه 71. و ر. ک: المیزان، ج 3، ص 373

[14] ( 1). ألم تکن أرض اللّه واسعة فتهاجروا فیها ....( سوره نساء، آیه 97)

[15] ( 2). ان رسول اللّه صلى الله علیه و آله کان یغیّر الأسماء القبیحة فى الرجال و البلدان.( وسائل‏الشیعه، ج 15، ص 124)

[16] ( 3). ... یتساءلون. عن المجرمینَ. ما سَلَکَکم فى سَقَر. قالوا ... و کنّا نخوض مع الخائضینَ.( سوره مدّثّر، آیات 45- 40)

[17] دیلمى، احمد، اخلاق اسلامى (دیلمى، احمد)، 1جلد، دفتر نشر معارف - قم، چاپ: دوم، 1380. صص 162 الی 167

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۴
نقی سنایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی