70- هشتمین حال از احوالات عارفان راستین: اطمینان
هشتمین حال از احوال صوفیه، اطمینان یا طمأنینه است. در قرآن کریم راجع به اطمینان قلب آمده است:
اَلَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللهِ أَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ.
آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است،
آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
سکون و استقراری که در نتیجه یقین قویّ حاصل میشود طمأنینه گویند و آن، ثمره ایمان کامل به حقّ تعالی است و اعتماد دل بر خداوند می باشد.
ابونصر سراج در کتاب اللمع میگوید: اطمینان سه قسم است:
الف) اطمینان عامه: این گروه چون به ذکر خدا مشغول شوند، اطمینان یابند به اینکه خداوند دعای آنان را مستجاب خواهد کرد و حاجاتشان را برخواهد آورد. این اشخاص دارای نفس مطمئنه هستند.
ب) اطمینان خواص: راضی به قضای الهی هستند و در بلا صابرند و حال اخلاص و سکوت خاطر و اعتماد دارند.
ج) اطمینان اخصّ خواص: در وادی حیرت سرگردان میشوند زیرا اینها در مقام خداوند به طوری به هیبت و عظمت او مأخوذند و واقف هستند به اینکه خداوند قابل درک نیست، پس سکونت قلب ندارند بلکه در عطش تمنّا واقع میباشند و «رَبِّ زِدْنی فیکَ تَحیُّراً» میگویند، و همین حال حیرت و سرگشتگی به «مشاهده» میانجامدکه حال نهم از احوال است.
آیه ا… جوادی آملی در این خصوص گوید:
سالک وقتی به مرحله یقین رسید، میآرمد و چیزی او را مضطرب نمیکند زیرا مشاهده میکند و مییابد که کارگردان جهان هستی خداست و او قائم به قسطی است که بر محور قسط و عدل، جهان را اداره میکند و سراسر کار او حکمت است، نیز مییابد که اگر خود را به او بسپارد بهره میبرد، از این رو خود را به او وا میگذارد و آنگاه به طمأنینه میرسد و طمأنینه با ذکر، که آن یاد کردن حق است به شرطی که ما سوی الله را فراموش کند. مولا جلال الدین درباره ذکر میسراید:
این قدر گفتیم باقی فکر کن |
|
فکر اگر جامد بود رو ذکر کن |
ذکر آرد فکر را در اهتزاز |
|
ذکر را خورشید این افسرده ساز |