پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

کلمه «عَبْر»، گذشتن و عبور از حالى به حال دیگر است و اعتبار (/ عبرت آموزى) حالتى است که با دیدن و حضور نزد آنچه مشهود است به‏پیامى که نامشهود است نایل گردند.

بنابراین مقصود از این روش آن است که انسان با حضور در کنار امور و حوادث، با مشاهده دقیق و نظر کردن در آنها تغییرى درونى برایش حاصل شود که در نتیجه این حالتِ انفعال نفسانى، آماده پذیرش پیام و محتواى موجود در ژرفاى آن حادثه گردد. مشاهده عینى و از نزدیک، تأثیرى در انسان دارد که شنیدن و گزارش دیگران چنان اثرى ندارد.

دلیل آن اولًا پذیرفتنى ‏تر بودنِ مشاهدات است؛ برخلاف شنیده ‏ها که غالباً قابل تشکیک است. یکى از یقینیات در برهان منطقى، مشاهدات یا محسوسات است. ثانیاً توجه به پدیده‏ اى با جزئیات آن، مطابق با قالب‏ ها و ساختارهاى شناختى و عاطفى بیننده، موجب مى‏ گردد آن واقعه بهتر درون‏ سازى شود و به ساختار روانى انسان راه یابد. البته گاهى گزارش‏ هاى تاریخى یا داستانى در اثر قدرت هنرى گزارشگر چنان دقیق است که گویا شنونده یا خواننده حضور خود را در کنار حادثه احساس مى ‏کند. در هنرهاى نمایشى مثل فیلم و تئاتر چنین تجسمى امکان مى ‏یابد. در قرآن و روایات روش عبرت‏ آموزى، فراوان به‏ کار گرفته شده است. راه‏هاى عبرت آموزى عبارتند از:

الف. مشاهده آثار گذشتگان: انبان تاریخ، سرشار از وجود کسانى است که بار خطایى را به دوش گرفته و در مسیرى ناصواب پیش رفته‏ اند. تأمل در آثار به‏ جاى‏ مانده از گذشتگان، ما را متقاعد مى‏ کند که براى کناره گرفتن از هر خطایى، لازم نیست حتماً خود به تجربه بنشینیم و کیفر ببینیم. بناهاى تاریخى، موزه‏ها، خرابه‏  ها، و دفینه‏ ها و ... نشانه انسان‏ هایى است که آنها را به‏ وجود آورده‏ اند. قرآن ما را دعوت به سیر و سفر در آنها و تجربه ‏آموزى از پیشینیان مى‏ کند:

آیا در زمین نگردیده‏اند تا ببینند فرجام کسانى که پیش از آنها بودند، چگونه بوده است؟ آنها از ایشان نیرومندتر بودند و آثار [پایدارترى‏] در روى زمین باقى گذاشتند، خدا آنان را به کیفر گناهانشان گرفتار کرد و در برابر خدا حمایتگرى نداشتند.[1]

عمار ساباطى نقل مى‏کند: امیرالمؤمنین علیه السلام به مدائن آمد و در ایوان کسرى نزول فرمود و «دلف بن بحیر» همراه ایشان بود. پس در آن‏جا نماز خواند و برخاست ... در خدمت آن‏ حضرت جماعتى از اهل ساباط بودند. پس در منازل کسرى گردش کرد و به دلف فرمود:

«کسرى در این مکان مقام و منزلتى داشته است». دلف گفت: «به خدا قسم چنین است که مى‏فرمایى». پس با آن جماعت در تمام آن مواضع گردش کرد و دلف مى‏گفت: «اى سیّد و مولاى من چنان شما به این‏جا آگاهید که گویا شما این چیزها را در این‏جا نهاده‏اید. وقتى آن حضرت بر مداین مرور مى‏فرمود و آثار کسرى و خرابى آن را مشاهده مى‏نمود، یکى از آن اشخاص که در خدمت حضرت بود از روى عبرت این شعر را خواند:

جرت الریاح على رسوم دیار هم‏


فکانّهم کانوا على میعاد




حضرت فرمود: چرا نخواندى:

[وه!] چه باغ‏ها و چشمه‏سارانى [بعد از خود] برجاى نهادند، و کشتزارها و جایگاه‏هاى نیکو، و نعمتى که از آن برخوردار بودند. [آرى،] این چنین [بود] و آنها را به مردمى دیگر میراث دادیم. و آسمان و زمین زارى نکردند و مهلت نیافتند.[2]

بعد حضرت فرمود:

ایشان وارث گذشتگان بودند، پس خودشان موروث آیندگان گشتند. شکر نعمت نگزاردند و در اثر ناسپاسى، آن نعمت‏ها از ایشان سلب گردید: بپرهیزید از ناسپاسى نعمت که بلاها بر شما فرود مى‏آید ....[3]

در نهج‏البلاغه بسیار به این نکته بر مى‏خوریم:

براى شما در سرنوشت امت‏هاى گذشته، عبرت‏ها است. عمالقه و فرزندانشان کجایند؟

فراعنه و اخلافشان کجا هستند؟ اصحاب رس که پیامبران را کشتند و سنت‏هاى آنان را پایمال نمودند و رسوم زورگویان را بر پا کردند، کجایند؟ ....[4]

خداوند مى‏فرماید:

پس امروز تو را [فرعون‏]» با زره [زرّین‏] خودت به بلندى [ساحل‏] مى‏افکنیم، تا براى کسانى که از پى تو مى‏آیند عبرتى باشى.[5]

زیارت قبور و تأمل در حالات کسانى که روى زمین گردنکشى‏ها مى‏کردند و اکنون بدون حرکت و در کمال خوارى و مذلت در خاک جاى گرفته‏اند، انسان را آرام بلکه رام مى‏کند؛ تکبرها و نخوت‏ها را به فروتنى بدل مى‏نماید و به آدمى این فرصت را مى‏دهد که خود را دریابد و در عاقبت خود بیندیشد.

امام على علیه السلام پس از تلاوت آیه شریفه «تفاخر به بیشترداشتن، شما را غافل داشت تا کارتان [و پایتان‏] به‏گورستان رسید ...» فرمود:[6]

آیا به محل فرو افتادن پدرانشان افتخار مى‏کنند؟ هر آینه اگر اینها عبرت‏آموز باشد سزاوارتر از افتخار به آنهاست. اگرچه آثار آنان بینا نیست و داستان زندگى‏شان به پایان رسیده، چشمان بیناى عبرت‏آموز امّا به آنان نظر دارد و گوش‏هاى شنواى خردمندان نداها را فرا مى‏گیرد و با غیر زبان با ما سخن مى‏گویند ....[7]

مربیان با اندکى توجه‏دادن و دعوت به بصیرت و عبرت‏آموزى، مى‏توانند از اردوهایى که در مکان‏هاى باستانى برپا مى‏شود، استفاده‏هاى تربیتى و اخلاقى لازم را بنمایند.

مسافرت‏هاى گروهى یا فردى، علاوه بر ایجاد وسعت دید و گشادگى سینه، بسیار سودمند و عبرت‏آموز است.

ب. نظر به طبیعت و موجودات: سیر و سیاحت در زمین انسان را با شگفتى‏هاى آفرینش مواجه مى‏سازد. بگو «در زمین به گردش در آیید، پس در چگونگى آفرینش موجودات دقت کنید!.»[8] قرآن، عبرت‏آموزى از موجودات در طبیعت را مورد توجه قرار داده است:

در وجود چهارپایان، براى شما [درس‏هاى‏] عبرتى است: از درون شکم آنها، از میان غذاهاى هضم‏شده و خون، شیر خالص و گوارا به شما مى‏نوشانیم. و از میوه‏هاى درخت نخل و انگور، روزى خوب و پاکیزه مى‏گیرید. در این، نشانه روشنى است براى آنان که اندیشه مى‏کنند.[9]

خداوند، شب و روز را دگرگون مى‏سازد. در این عبرتى است براى صاحبان بصیرت.[10]

عجایب صنع در عالم، انسان را خاضع و خاشع مى‏کند. سرچشمه بسیارى از پلیدى‏ها و نابسامانى‏هاى اخلاقى «خودمیان‏بینى» و «خودبرتربینى» است.[11] از این‏رو یکى از اهداف تربیت اخلاقى، فاصله گرفتن از خودمیان‏بینى است. به گفته پیاژه: «... پس دو مسئله اساسى تربیت اخلاقى عبارتند از تأمین «میان واگرایى» و «تشکیل انضباط» ...».[12] توجه به عظمت عالم و شگفتى‏هاى آن، انسان را از خود بیرون مى‏آورد و آماده پذیرش مکارم اخلاقى مى‏گرداند.

ج. توجه به حوادث و رویدادهاى فعلى: ما در زمان خود زندگى مى‏کنیم و مى‏توانیم پیش از آنکه حوادث و رویدادها در دل تاریخ مدفون شوند، از آنها عبرت بگیریم. حضرت امیر علیه السلام مى‏فرماید:

من در گرو آنچه مى‏گویم هستم و خود ضامن آنم. هر کس از پیش‏آمدهاى ناگوار روزگار عبرت آموخت، به‏هنگام قرار گرفتن در شبهات، تقوا وى را حفظ خواهد کرد.[13]

نگاهى کوتاه به پیرامون خود و نظاره رویدادهاى مختلف که گاهى حجاب معاصرت و همزمانى ما را از آنها غافل مى‏کند، به‏سادگى صعود و سقوط افراد و شخصیت‏ها و عزت و ذلت ظاهرى آنان را در گردش روزگار به ما نشان مى‏دهد. مکافات عمل و حکمت‏هاى پنهان پشت‏پرده در مسیر حوادث، به‏غایت پندآموز خواهد بود و این تجارب عینى مى‏توانند ذخایر پر ارزشى از عبرت باشند.

د. تأمل در قصص گذشتگان: داستان زندگى گذشتگان نیز مى‏تواند براى ما عبرت‏آموز باشد. در این‏جا عبرت‏گیرنده در صحنه‏هاى واقعى و آثار گذشتگان حضور نمى‏یابد، اما با تأمل در داستان و فراز و نشیب‏هاى آن، به فضاهاى خیالى پرواز مى‏کند، که جنبه عبرت‏آموزى آن کمتر از موارد عینى- ولى نزدیک به آنها- است.

قرآن پس از نقل داستان یوسف مى‏فرماید: «در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان اندیشه است.»[14] یا پس از نقل حوادث غزوه بنى نضیر مى‏فرماید: «پس عبرت بگیرید اى صاحبان‏ بصیرت.»[15]

در جایى دیگر، با اشاره به وقایع مهم جنگ بدر، ما را به عبرت‏آموزى مى‏خواند: «یقیناً در این [ماجرا] براى صاحبان بینش، عبرتى است.»[16]

در شیوه تربیتى قرآن و روایاتى که عبرت‏آموزى را توصیه مى‏کنند، دو نکته قابل توجه است:

نخست آنکه عبرت‏آموزى، مستلزم داشتن چشمى بینا،[17] عقلى ژرف نگر و درون‏یاب‏[18] و دلى بیدار[19] است. به همین جهت این روش پس از روش پرورش نیروى عقلانى، ذکر گردید؛ یعنى معمولًا بدون نظر عمیق عقلانى، عبرت‏آموزى ممکن نیست؛ از این‏رو امیرمؤمنان مکرر مى‏فرمود: «چقدر عبرت‏ها فراوان و عبرت‏گرفتن اندک است.»[20]

هرچه را نغز و خوش و زیبا کنند


از براى دیده بینا کنند




دیگر آنکه جهت‏گیرى عبرت‏آموزى در آیات و روایات به سوى این نتایج است: عصمت و پاکدامنى، بى‏رغبتى به دنیا، کاهش لغزش و خطا، شناخت خویشتن، کوتاه شدن طمع، فهم و درک و تقوا.[21][22]

اخلاق اسلامى (دیلمى، احمد) ؛ صص199 الی 203

 

 



[1] ( 1). سوره مؤمن، آیه 21

[2] ( 1). سوره دخان، آیات 25- 29

[3] ( 2). بحار، ج 78، ص 92

[4] ( 3). نهج‏البلاغه، خطبه 182

[5] ( 4). فالیوم نُنجّیک ببدنِک لتکون لمن خلفک آیةً.( سوره یونس، آیه 92)

[6] ( 1). سوره تکاثر، آیه 1- 2.

[7] ( 2). بحار، ج 77، ص 430 و 432.

[8] ( 3). سوره عنکبوت، آیه 20.

[9] ( 4). سوره نحل، آیه 66 و 67.

[10] ( 5). سوره نور، آیه 44.

[11] ( 1). من رضى عن نفسه ظهرت علیه المعایب، ما اضرّ المحاسن کالعجب.( غررالحکم، فصل 6، ص 308)

[12] ( 2). تربیت ره به کجا مى‏سپرد، ص 93. میان واگرایى یعنى خروج از« خودمحورى»

[13] ( 3). نهج‏البلاغه، خ 16

[14] ( 4). سوره یوسف، آیه 111

[15] ( 1). سوره حشر، آیه 2

[16] ( 2). سوره آل‏عمران، آیه 13

[17] ( 3). ان فى ذلک لعبرة لاولى الابصار.( همان)

[18] ( 4). لقد کان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب.( سوره یوسف، آیه 111)

[19] ( 5). إنَّ فى ذلک لَعِبرةً لمن یخشى.( سوره نازعات، آیه 26)

[20] ( 6). نهج‏البلاغه، خ 297

[21] ( 7). میزان‏الحکمه، ج 6، ص 38 و 39

[22] دیلمى، احمد، اخلاق اسلامى (دیلمى، احمد)، 1جلد، دفتر نشر معارف - قم، چاپ: دوم، 1380.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۸
نقی سنایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی