پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

                                                              باسمه­تعالی                          تاریخ به روزرسانی 15/02/1402

سوابق علمی، پژوهشی، اجرایی، فرهنگی

دکتر نقی سنائی

Description: D:\مجموعه فایل های متنی\اسکن\اسکن سنایی\عکس اسکن شده - سنائی\07.jpg

  1. بیوگرافی

نام و نام خانوادگی: نقی سنائی   نام پدر: شعبانعلی  شماره شناسنامه: 657  تاریخ تولّد:   7/5/1348 ه ش

 کد ملّی:  2061986935  ساکن:  بابل - امیرکلا.  عضو هیأت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائم شهر- گروه الهیات و معارف اسلامی.

  1. تماس        

آدرس محلّ کار: استان مازندران، قائم شهر، جنب پل تلار، دانشگاه آزاد اسلامی - گروه معارف اسلامی

 تلفن همراه :  09393133081 -09113133081       تلفن محلّ کار  01122244111

Email : sanaei.naghi@yahoo.com

                                                 وبلاگ شخصی (علمی فرهنگی)     www. drsanaei.blogfa.com

                                                                        پایگاه علمی (اخلاقی)      www.drsanaei.blog.ir

  1. سوابق علمی و پژوهشی

3-1- دکترای تخصّصی، رشته مدرّسی معارف اسلامی، گرایش اخلاق اسلامی از دانشگاه معارف اسلامی قم، 30 تیر 1394 ه ش.

3-2- عضو هیأت علمی رسمی قطعی در گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر از سال 1380

3-3- استادیار پایه 23حسب تصویب 235  کمیته ترفیع مورخه 30/9/1401 دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل

3-4- دارنده مجوّز تدریس در دروس اخلاق اسلامی، آئین زندگی، فلسفه اخلاق، عرفان عملی در اسلام، اخلاق خانواده، دانش خانواده و جمعیت، تفسیر موضوعی قرآن کریم، تفسیر موضوعی نهج البلاغه (از معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه­ها به شماره 4534/ پ مورخه 28/12/1393)، وصایای حضرت امام خمینی ره (از مرکز فرهنگی دانشگاهی امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی به شماره 1590/28 مورخه 25/2/1394) و (معاونت برنامه­ریزی دانشگاه آزاد اسلامی، دفتر مدیریت دانش و توانمندسازی منابع انسانی به شماره 5677-دم مورخه 2/3/1394)

3-5- استاد ممتاز گروه­های معارف اسلامی منطقه 3 دانشگاه­های آزاد اسلامی در سال 86-85 از طرف معاونت محترم امور اساتید و دروس معارف اسلامی قم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۵
نقی سنایی

کسى که فردى را براى خودْ انسان کامل تلقى کند و سخت شیفته اخلاق و روحیات او شود، بسیار تحت تأثیر او قرار مى‏گیرد.

استاد مطهرى (ره) در این زمینه مى‏فرماید:

محبت به‏سوى مشابهت و مشاکلت مى‏راند و قدرت آن سبب مى‏شود که محبّ به شکل محبوب در آید. محبت مانند سیم برقى است که از وجود محبوب به محبّ وصل گردد و صفات محبوب را به وى منتقل سازد.[1]

در مورد تأثیر تربیتى آن در تهذیب اخلاق مى‏فرماید:

اهل عرفان و سیر و سلوک به‏جاى پویش راه عقل و استدلال، راه محبت و ارادت را پیشنهاد مى‏کنند [و] مى‏گویند: کاملى را پیدا کن و رشته محبت و ارادت او را به گردن دل بیاویز که از راه عقل و استدلال هم بى‏خطرتر است و هم سریع‏تر. تأثیر نیروى محبت و ارادت در زایل کردن رذایل اخلاقى از دل، از قبیل مواد شیمیایى بر روى فلزات است؛ مثلًا یک کلیشه‏ساز با تیزاب اطراف حروف را از بین مى‏برد، نه با ناخن یا سر چاقو. امّا تأثیر نیروى عقل مانند کار کسى است که بخواهد ذرات آهن را از خاک با دست جدا کند. چقدر رنج و زحمت دارد؟! اگر یک آهن‏رباى قوى در دست داشته باشد، ممکن است با یک گردش همه آنها را جدا کند. نیروى ارادت و محبت مانند آهن‏ربا صفات رذیله را جمع مى‏کند و دور مى‏ریزد. به عقیده اهل عرفان محبت و ارادت پاکان و کمّلین همچون دستگاه خودکارى خودبه‏خود رذایل را جمع مى‏کند و بیرون مى‏ریزد.[2]

نمونه‏هایى از کسانى که در صدر اسلام، تحت تأثیر این جذب و انجذاب قرار گرفته‏اند و شیفته نبىّ‏مکرّم صلى الله علیه و آله گشتند، ابوذر غفارى، بلال حبشى، اویس قرنى و سلمان‏فارسى است. این محبت همچون اکسیرى عظیم آنها را به گوهرى بى‏مانند در کرامت‏هاى انسانى مبّدل ساخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۳۴
نقی سنایی

 نیایش اصولًا کشش روح است به‏سوى کانون غیرمادى جهان. به‏طور معمول نیایش عبارت است از تضرع، ناله مضطربانه و طلب یارى و استعانت و گاهى یک حالت کشف و شهود روشن و آرام درونى و مستمر و دورتر از اقلیم همه محسوسات. به‏عبارت دیگر مى‏توان گفت نیایش پرواز روح است به‏سوى خدا و یا حالت پرستش عاشقانه‏اى است نسبت به آن مبدئى که معجزه حیات از او سرزده است و بالأخره نیایش کوشش انسان است براى ارتباط با آن وجود نامرئى، آفریدگار همه هستى، عقل کل، قدرت مطلق و خیر مطلق. صرف نظر از نقل اوراد خاص، حقیقت نیایش یک حالت عرفانى پرگدازى را مجسم مى‏کند که دل در آن به خدا جذب مى‏شود.[1]

دعا و نیایش نیز یکى از شیوه‏هاى پرورش ایمان است. دعا اظهار نیاز است، بلکه دعا آن است که شخص یکپارچه نیاز شود. دعا ابراز اشتیاق است، بلکه همه نیاز فرد همین شوق و اشتیاق است. دعا عامل تربیتى و سازنده‏اى است که نه تنها هشیارى انسان نسبت به کمبودهایش است، بلکه تمام مساعى و نیروهاى او را جهت تحقق مطلوبش به‏کار مى‏اندازد.

آنگاه که بیمارى از درد و سوز به خود مى‏پیچد و از پزشک مدد مى‏طلبد، خود اقدامات اولیه‏ را به انجام مى‏رساند تا مسیر درمان هموار گردد. پس از آن است که دعا و طلب معناى حقیقى خود را مى‏یابد و در نتیجه اجابت را در پى دارد:

و إِذا سئلک عبادى عنّى فإِنّى قریبٌ أُجیب دعوة الدّاع إِذا دعان فلْیستجیبُوا لى و لْیؤمنوا بى‏لعلّهم یَرْشُدون.[2]

اینک آثار عینى دعا (رفع حاجات و استجابت) مورد نظر نیست؛ بلکه همانا دعا و نیایش غیر از آنها، سخن گفتن با معبود و اظهار ناز و نیاز است و از این جهت حضور محبوب را در جان و دل نیایش کننده تقویت مى‏کند؛ زیرا نیایش معنایى جز سخن گفتن با مخاطب حاضر ندارد. این است که دعا غذاى روح عارفان و شراب ناب مؤمنان است. خداوند توجه و عنایت خود را در گرو دعا و نیایش قرار داده است: «بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمى‏کند.»[3]

امام على علیه السلام مى‏فرماید: «دعا خزانه‏هاى وصول و چراغ‏هاى رستگارى است.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۳۰
نقی سنایی

ذکر به معناى «یادآورى» است. همچنین حفظ معناى چیزى یا استحضار آن ذکر نامیده مى ‏شود. به تعبیر دقیق‏تر گاهى مراد از ذکر حالتى است در نفس که انسان با آن مى‏تواند چیزى را که پیش‏تر بدان شناخت و معرفت داشته حفظ کند. ذکر به این معنا مانند حفظ است؛ با این تفاوت که ذکر در جایى به کار مى‏رود که علاوه بر این‏که مطلبى در خزانه حافظه هست، در نظرش نیز حاضر باشد. گاهى نیز ذکر گفته مى‏شود و مراد از آن حضور مطلبى در قلب یا زبان است و از این رو مى‏گویند ذکر بر دو نوع قلبى و زبانى است.[1]

بنابراین یکى دیگر از شیوه ‏هاى پرورش ایمان، ذکر است که حضور جدّى خداوند را نزد انسان تقویت مى‏کند. ذکرهاى زبانى که در تعالیم اسلام وارد شده براى آن است که همان حالت قلبى حضور را در انسان ایجاد کند. البته نباید از تأثیر تربیتى ذکرهاى زبانى نیز غافل شد؛ زیرا به زبان آوردن سخنانى معیّن با استفاده از تلقین به نفس، تغییرى به مقتضاى آن در ضمیر انسان پدید مى‏آورد. چنان‏که در راه‏هاى ورود به ضمیر ناهشیار متذکر شدیم، این شیوه بسیار مورد عنایت تعالیم اسلام واقع شده است و سراسر زندگى ما به هنگام خواب و بیدارى، فعالیت و استراحت، و خوشى و ناخوشى پر است از این اذکار و تلقینات خداباورانه که در ما اثر مى‏گذارد. نمازهاى یومیه (فریضه و نافله)، مقدمات و تعقیبات آنها با اذکار مخصوص، شروع کارها با بسم‏اللّه، پایان دادن هر کار با الحمدللَّه و اذکار دیگرى که براى خروج از خانه، ورود به محل کار، ورود به مسجد و ...، همه این تلقینات به صورت ذکرهاى خفى یا علنى همچون بارانى زلال، گلستان قلب و روان مؤمنان را بارور ساخته و میوه‏هاى ایمان و فضیلت را در دسترس قرار مى‏دهد.

نکته دیگر این‏که ذکرهاى زبانى، قلب را آماده ‏تر مى ‏کند. امام خمینى (ره) از قول استاد خود مى ‏فرماید:

شیخ عارف کامل ما جناب شاه‏آبادى- روحى فداه- مى‏فرمودند: شخص ذاکر باید در ذکر مثل کسى باشد که به طفل کوچک که زبان باز نکرده، مى‏خواهد تعلیم کلمه کند، تکرار مى‏کند تا این‏که او به زبان مى‏آید و کلمه را ادا مى‏کند. پس از آنکه او کلمه را ادا کرد، معلم از طفل تبعیّت مى‏کند و خستگى آن تکرار بر طرف مى‏شود و گویى از طفل به او مددى مى‏رسد. همین‏طور کسى که ذکر مى‏گوید باید به قلب خود که زبان ذکر باز نکرده تعلیم ذکر کند و نکته تکرار اذکار آن است که زبان قلب گشوده شود و علامت گشوده شدن زبان قلب، آنکه زبان از قلب تبعیت مى‏کند و زحمت و تعب تکرار مرتفع مى ‏شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۲۷
نقی سنایی

 دستورات و تعالیم دینى که براى پرورش ایمان در نظر گرفته شده است، از سه طریق اول بهترین استفاده را در جهت هدایت و تهذیب اخلاق افراد جامعه کرده است. شیوه‏ هاى پرورش ایمان که در ضمن معارف دینى بیان شده، عبارت است از: عبادت، ذکر، نیایش، محبّت به اولیای الهی.

عبادت: عبودیت به معناى اظهار تذلل و خاکسارى است که معادل آن در فارسى همان «بندگى» است و عبادت بالاتر از آن است؛ یعنى نهایت تذلل و از این‏رو به جز خداوند کسى مستحق آن نیست.[1] بنابراین اعمال عبادى مختلف، مانند نماز، روزه، حج و غیر آن براى اعلام همین تذلل و بندگى است. سید قطب این مطلب را به خوبى ترسیم مى‏کند:

نماز و روزه و زکات و حج و سایر مظاهر و شعایر تعبدى، چیزى جز کلید نیستند. تنها کلیدهایى که با آن وسایل مى‏توانیم درهاى عبادت را به روى خود بازکنیم، یا ایستگاه‏ها و منازلى هستند که راهپیمایان طریق عبادت و سالکان منزلگه معبود در بین راه در آن ایستگاه‏ها براى اندکى منزلى گزیده، توشه راهى برداشته، نفسى تازه مى‏کنند و سپس با زاد و توشه کافى راه را ادامه داده به سوى منزل معشوق راه مى‏سپرند. این راه همان عبادت است. بنابراین هر چه در این راه واقع باشد، از پرستش گرفته تا کارهاى روزمره زندگى یا اندیشیدن و ادراک، مادام که وجهه نظر و هدفْ خدا باشد، همه عبادت است. این اساس و پایه، هنگامى مستحکم‏تر مى‏شود که حقیقتاً و عملًا- نه تنها با زبان- گواهى دهد که هیچ مقام و شخصیت و مظهر قدرتى قابل پرستش نیست، جز خداى واحد و آفریننده قادرى که حکیم و علیم است ....[2]

این‏گونه عبادت، به همه زوایاى زندگى سرایت کرده موجب پرورش ایمان است و ثمره‏اش تربیت اخلاقى و فضایل انسانى است.

اى مردم، پروردگارتان را که شما و کسانى را که پیش از شما بوده‏اند آفریده است، پرستش کنید؛ باشد که به تقوا گرایید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۲۱
نقی سنایی

ایمان یک حالت قلبى و فرآیند روانى است که جهت‏ گیرى آن در افکار، احساسات و اعمال آشکار مى ‏شود: امام باقر علیه السلام:

الایمان ما کان فى القلب و الاسلام ما علیه التناکح و التوارث.[1]

پیامبراکرم صلى الله علیه و آله:

الایمان قول مقول و عمل معمول و عرفان العقول.[2]

با ایمان به خداوند متعال، روز باز پسین و فرشتگان یا مأموران تدبیر عالم- که همگى در ایمان به غیب خلاصه مى ‏شود- ابعاد شناختى، عاطفى، اجتماعى و اخلاقى فرد تغییر مى‏ کند و نگرش او در محدوده محاسبات فیزیکى، کمّى و سودجویانه نمى ‏گنجد؛ بلکه این جهت‏ گیرى و جهان‏بینى انگیزه ‏اى براى شکوفایى استعدادهاى درونى او مى‏ گردد و گسترش وجودى او را در امتداد کمال مطلق محقق مى‏ گرداند. احساس حضور در محضر وجودى‏

مقدّس با علم بیکران و قدرت بى‏پایان، عامل مهمى در تربیت و کنترل اخلاقى انسان خواهد بود. بنابراین پرورش ایمان در سراسر وجود انسان با اهرم‏هاى بسیارى که در اختیار دارد، تربیت اخلاقى را تسهیل مى‏کند؛ بلکه خود، آفریننده مکارم اخلاق در وجود انسان است.

الکسیس کارل، رابطه ایمان مذهبى و بعد اخلاقى انسان را این‏گونه ترسیم مى‏کند:

فعالیت‏هاى اخلاقى و مذهبى عملًا با یکدیگر بستگى دارند. احساس اخلاقى، پس از مرگِ احساسِ عرفانى دیرى نمى‏پاید. انسان در ساختن یک سیستم اخلاقى مستقل از مذهب آن‏چنان که سقراط مى‏خواست موفق نشده است. اجتماعاتى که احتیاج به نیایش را در خود کشته‏اند، معمولًا از فساد و زوال مصون نخواهند ماند. این از آن جهت است که متمدنین بى‏ایمان نیز همچون مردم دیندار وظیفه دارند که به مسئله رشد همه فعالیت‏هاى باطنى و درونى خود که لازمه یک وجود انسانى است، دلبستگى پیدا کنند.[3]

علامه طباطبائى (ره) در توضیح شیوه‏ هاى اخلاقى، سه مسلک را از یکدیگر متمایز مى ‏کند و مى ‏فرماید:

مسلک اول تهذیب از طریق غایات صالح دنیوى است که همان مسلک عقلى فلاسفه یونان است. مسلک دوم تهذیب از طریق غایات اخروى است؛ مانند حور و قصور، بهشت و دوزخ و ... که آیات قرآن در این زمینه بسیار است و شیوه تربیتى انبیاى الهى نیز بر همین منوال بوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۱۶
نقی سنایی