11-معانی و اقسام عدل در قرآن کریم
معانی عدل : سه معنای برای عدل بیان می شود : الف- رعایت تساوی و دوری از تبعیض :
شخص هیچگونه تفاوتی برای دیگران قایل نیست و همگان را یکسان می بیند و از
تبعیض دوری می کند .البته رعایت مساوات در صورتی پسندیده است که شرایط
شایستگی های انان یکی باشد و اگر شایستگی ها متفاوت باشد رعایت مساوات
پسندیده نیست . معلمی به همه دانش آموزان خود نمره بیست بدهد پس عدالت همواره ملازم با مساوات نیست مگر در شرایط مساوی . ب- رعایت حقوق دیگران : عدل در این معنا عبارتست از اینکه حقوق همه افراد رعایت شود : اعطا کل ذی حق حقه و ظلم آن است حقوق دیگران تضییع شود . ج – قرار گرفتن افراد و اشیا در جایگاه خود : اَلعَدلُ یَضَعُ الأُمورَ مَواضِعَهَا یعنی عدالت هر چیزی را در جای خود می نشاند . ( نهج البلاغه حکمت 437 ) تعریف سومی، دو تعریف اوّل را در بر می گیرد.و جامع ترین معنای عدل است . پس عدل الهی یعنی : خداوند با هر موجودی آن چنان که شایسته آن است رفتار کند و آن را در موضعی که شایسته آن است قرار دهد و چیزی که شایسته آن است به وی اعطا کند.
انواع عدل در قرآن کریم
1- عدل در گفتار:
وَ إِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَ لَوْ کَانَ ذَا قُرْبىَ (انعام/ 152)
و هنگامى که سخنى مىگویید، عدالت را رعایت نمایید ،حتى اگر در مورد نزدیکان (شما) بوده باشد
2- عدل در حکم:
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَانَاتِ إِلىَ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَکَمْتُم بَینَْ النَّاسِ أَن تحَْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکمُ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ سمَِیعَا بَصِیرًا ( نساء / 58)
خداوند به شما فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامى که میان مردم داورى مىکنید، به عدالت داورى کنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مىدهد! خداوند، شنوا و بیناست.
3- عدل در مصالحه:
وَ إِن طَائفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُواْ فَأَصْلِحُواْ بَیْنهَُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَئهُمَا عَلىَ الْأُخْرَى فَقَاتِلُواْ الَّتىِ تَبْغِى حَتىَ تَفِىءَ إِلىَ أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُواْ بَیْنهَُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُواْ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُقْسِطِین .
( حجرات / 9)
و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهید و اگر یکى از آن دو بر دیگرى تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد و هر گاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست مىدارد.
4- عدل در شهادت :
فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشهِْدُواْ ذَوَىْ عَدْلٍ مِّنکمُْ وَ أَقِیمُواْ الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَالِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَن کاَنَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا
( طلاق/ 2)
و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شایستهاى نگه دارید یا بطرز شایستهاى از آنان جدا شوید و دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید و شهادت را براى خدا برپا دارید این چیزى است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده مىشوند! و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىکند.
5- عدل در معاملات اقتصادی :
وَ أَوْفُواْ الْکَیْلَ وَ الْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ ( انعام / 152)
و حق پیمانه و وزن را به عدالت ادا کنید
اقسام کلی عدل الهی :
1- عدل تکوینی : (تکوین یعنی در مقام آفرینش ) خداوند به هر موجودی به اندازه شایستگی های او از مواهب اعطا می کند . به عبارتی خداوند به هریک از مخلوقات خویش به اندازه ظرفیت موجودیش افاضه می کند و به اندازه غایت وی از کمالات بهره مند می کند .
در روایات آمده است که جهان بر عدالت استوار شده است ، که این معنا به عدالت تکوینی اشاره دارد . ( میزان الحکمه ، حدیث 11955 )
2- عدل تشریعی : خدا از یک سو در وضع قوانین که سعادت انسان در آن است فرو گذار نمی کند و از سوی دیگر انسان را به عملی که بیش از طاقت اوست مکلف نمی کند ( قبح تکلیف مالا یطاق ) پس شریعت الهی به هر دو معنا عادلانه است .
وَ لَا نُکلَِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَ لَدَیْنَا کِتَابٌ یَنطِقُ بِالحَْقِّ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُون ( مؤمنون / 62 )
و ما هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمىکنیم و نزد ما کتابى است که (تمام اعمال بندگان را ثبت کرده و) بحق سخن مىگوید و به آنان هیچ ستمى نمىشود
3- عدل جزایی : خدا در مقام پاداش و کیفر هر بنده ای متناسب با اعمالش مقرر می کند در برابر کار نیک پاداش می دهد و در برابر کار بد مجازات می کند و انسانی که هیچ تکلیفی ندارد مجازاتش نمی کند . بخشی از پاداش و کیفر در دنیا و برخی در آخرت اعمال می شود. با توجه به حقیقت مجازات اخروی و رابطه تکوینی آن با اعمال عدل جزایی به عدل تکوینی بر می گردد.
وَ نَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَمَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیًْا ( انبیاء / 47)
ما ترازوهاى عدل را در روز قیامت برپا مىکنیم پس به هیچ کس کمترین ستمى نمىشود
أَمْ نجَْعَلُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ کاَلْمُفْسِدِینَ فىِ الْأَرْضِ أَمْ نجَْعَلُ الْمُتَّقِینَ کاَلْفُجَّار
(ص / 28 )
آیا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند همچون مفسدان در زمین قرار مىدهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران؟
مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یهَْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیهَْا وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَ مَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتىَ نَبْعَثَ رَسُولا
هر کس هدایت شود، براى خود هدایت یافته و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است و هیچ کس بار گناه دیگرى را به دوش نمىکشد و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبرى مبعوث کرده باشیم (تا وظایفشان را بیان کند.) ( إسراء /15