پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

حضرت على (علیه السلام) در خطبه 192 نهج البلاغه معروف به خطبه قاصعه گوشه هایى از مفاسد اخلاقى همچون کبر و سرکشى و ظلم را برمى شمرد و سپس مى فرماید: خداوند بندگانش را، با نماز و زکات و تلاش در روزه دارى، حفظ کرده است. آنگاه در مورد آثار اخلاقى نماز مى فرماید:

«تَسْکیناً لاِطرْافهِمِ، تَخْشیعاً لاِبصْارهِمِ، تَذْلیلاً لِنُفُوسِهِمْ، تَخْفیضاً لِقُلُوبِهِم، اِزالَهً لِلْخَیلاءِ عَنْهُم».( نهج البلاغه، ص. 294) (نماز به همه وجود انسان آرامش مى بخشد، چشمها را خاشع و خاضع مى گرداند، نفس سرکش را رام، دلها را نرم و تکبر و بزرگ منشى را محو مى کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۵۴
نقی سنایی

روان شناسان انسان گرا یکی از ویژگی های انسان سالم را داشتن روابط گرم با دیگران می دانند. داشتن روابط گرم با دیگران، خود مستلزم دو امر است:

1- عشق و علاقه به افرادی که با آنان رابطه نزدیک و صمیمانه ای دارد؛ مثل پدر، مادر، فرزند، همسر و دوست صمیمی؛

2- مهربان بودن با همه افراد؛ یعنی با همه مردم احساس همبستگی و همدلی داشتن.

چنین فردی به همان اندازه که به رفاه و سعادت خود علاقه مند است، به رفاه و سعادت دیگران می اندیشد و عشق و علاقه خود را بدون هیچ انتظار و پیش شرطی به پای اطرافیان خود نثار می کند و در روابط اجتماعی خویش با دیگران احساس همدلی دارد. همدلی فرایندی است که متضمن حساس بودن نسبت به احساسات دیگر و پیوند عاطفی با آنان است. به قول کارل راجرز، دیگر روان شناس انسان گرا، همدلی عبارت است از اجتناب از هرگونه داوری در باب احساسات دیگران، بلکه در مقابل، کوششی است برای درک کامل این احساسات از دید خود آنان. همین ویژگی است که موجب می شود فرد در ارتباطات متقابل اجتماعی خود با دیگران با ملاطفت و به دور از هرگونه تندی و خشم برخورد کند. وقتی انسان از درون دارای چنین احساسی بود، در رفتار بیرونی خود گشاده رو و بشّاش خواهد شد. شاید به همین دلیل است که وقتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله از محبوب ترین افراد نزد خدا سخن می گویند، می فرمایند: «احبکم الی الله احسنکم اخلاقا الموطئون اکنافا الذین یألفون و یؤلفون»؛( طبرسی، مجمع البیان،ج10، ص 333. ) یعنی از همه شما محبوب تر نزد خداوند کسی است که اخلاقش از همه بهتر باشد؛ همان کسانی که متواضع اند، با دیگران می جوشند و مردم نیز با آن ها می جوشند.

حضرت علی علیه السلام نیز در اوصاف انسان کامل (مؤمن) چنین می فرمایند: «عنوان صحیفة المؤمن حسن خلقه»؛( محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 392. ) یعنی سرلوحه ویژگی های مؤمن (انسان کامل) حسن خلق اوست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۹
نقی سنایی

نیاز به عزّت نفس (Self - seteem) از جمله نیازهای اساسی انسان است. همه دوست دارند تا نظر خوب و مثبت دیگران را به خود جلب کنند و پیوسته برای رسیدن به آن تلاش می کنند. بر اساس نظر آبراهام مزلو، احساس عزّت نفس در پرتو میل به پیشرفت، کفایت و کارآمدی از درون و نیز میل به حساب آمدن و مورد احترام دیگران واقع شدن از بیرون به دست می آید. چگونگی شکل گیری و رشد عزّت نفس، تأثیر مهم و سرنوشت سازی در زندگی انسان دارد؛ اگر به گونه ای غیرطبیعی بیش از اندازه رشد کند، به اختلالاتی نظیر شیدایی منجر می شود و چنانچه در اثر آسیب دیدن این احساس، فرد دچار پس رفت و تحلیل گردد، زمینه برای پدید آمدن افسردگی و اختلالات وابسته به آن ایجاد خواهد شد. رشد طبیعی عزّت نفس زمینه مناسب را برای پیشرفت در زندگی آماده ساخته و موجب خودشکوفایی(actualization-Self)، ظهور خلاقیت و بالندگی شخص در طول زندگی می شود.

رزنبرگ (1985) می نویسد: عزّت نفس زاییده زندگی اجتماعی و ارزش های آن است و محیط زندگی و اجتماع است که فرد را متأثر می کند و نوعی پذیرش خود را به او می دهد. بنابراین، احساس عزّت نفس با کیفیت ارتباط افراد با یکدیگر در تعاملات خانوادگی و اجتماعی، ارتباط مستقیم دارد.

خانم الیزابت هارلک یکی از روان شناسانِ به نام، معتقد است: خوشبختی سه پایه مهم و اساسی دارد: موفقیّت، محبوبیت و مقبولیت. مقبولیت چیزی غیر از محبوبیت است؛ زیرا ممکن است شما کسی را دوست داشته باشید، اما مسؤولیتی اجتماعی به او ندهید. مقبولیت بیش تر در ارتباط اجتماعی و در پذیرفتن مشارکت های اجتماعی مطرح می شود. فرد با کسب شایستگی و دریافت تأیید توسط دیگران در تعاملات اجتماعی است که می تواند به نوعی احساس عزّت نفس مناسب دست یابد. ولی اگر عشق، دوست داشتن و پذیرش متقابل اجتماعی از بین برود، هویت و عزّت نفس فرد مخدوش خواهد شد و بر اساس معیار سلسله مراتب مازلو، از رسیدن به خود شکوفایی باز خواهد ماند و یا دست کم دچار ضعف و مشکل خواهد شد. چنین اجتماعی از نظر بهداشت روانی دچار مشکل خواهد گردید.

شکست ها، خواری ها، سرافکندگی ها و عدم پذیرش های اجتماعی به آسانی موجب محدود ساختن حوزه معاشرت می گردند. فرد از ترس آن که دوباره همان رنج ها و عدم مقبولیت ها را احساس کند، نقش خود را رها کرده، از قبول وظایف خود می گریزد و از روابط خود با دیگران روگردان می شود و در مواردی که این حالت شدید باشد، ممکن است فرد از همه گریزان گردد و از هر نوع تماس های عاطفی اجتناب ورزد.

محاسن اخلاق رمز محبوبیت و راه نفوذ در دیگران است. محاسن اخلاق دل ها را به هم پیوند می دهد و روابط معنوی را مستحکم می سازد. افراد مؤدب و با اخلاق نیکو، همواره مورد مهر و علاقه و احترام دیگران واقع می شوند. قشرهای گوناگون جامعه با آنان به گرمی و گشاده رویی برخورد می کنند و بدان ها با دیده تحسین و احترام می نگرند. لقمان به فرزند خود سفارش می کند که با همه مردم به حسن خلق برخورد کن. اگر فاقد ثروت باشی و نتوانی به بستگانت کمک مالی نمایی یا برادران دینی ات را از عطایای خود بهره مند سازی، مراقب باش که حسن خلق و گشاده رویی را از دست ندهی؛ چه این که افراد خوش خلق را خوبان دوست می دارند و بدها نیز خود را به وی نزدیک می کنند.( محمدتقی فلسفی، اخلاق، ص 325. )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۴
نقی سنایی

احساس ایمنی (Feeling of security) عبارت است از: احساس آزادی نسبی از خطر. این احساس وضع خوشایندی را ایجاد می کند و فرد در آن دارای آرامش جسمی و روحی است. احساس ایمنی از جمله احساسات و عواطف زیربنایی و حیاتی برای تأمین بهداشت روانی است. افراد ناایمن نامتعادلند و همواره احساس عدم امنیت، ترس و خطر از بیرون و درون خود دارند و نمی توانند انسان سالم باشند. آلپورت وقتی انسان سالم بالغ (mature) را معرفی می کند، یکی از شاخصه ها و ویژگی های اصلی او را داشتن احساس ایمنی می داند.

فرد ناایمن معمولاً با پرخاش گری و با اضطراب واکنش نشان می دهد و در دنیای ذهنی خود همواره در حال دفع کردن خطرات احتمالی است. آلفرد آدلر (Alfred Adler) نیز تنها انگیزه اساسی انسان را نیاز به ایمنی معرفی نموده و می نویسد: «تمدن امروزی تأثیر زیادی روی هدف ها دارد. این تمدن حدود فعالیت های فرد را معین می کند که به هر طریقی دست زند تا بدین ترتیب احساس ایمنی و سازش با محیط خود بنماید.»

تأثیری که احساس ناایمنی بر انسان دارد، ایجاد حالت تنش و برانگیختگی و عدم تعادل است. برخی روان شناسان معتقدند که احساس ناایمنی یک احساس خالص، مجرد و محدود نیست، بلکه احساس پیچیده و مرکبی است که باید به عنوان یکی از صفات اصلی کل شخصیت انسان محسوب گردد. در این میان، آبراهام مزلو (Maslow)، روان شناس معروف انسان گرا، از اولین کسانی است که در این زمینه نظریات اساسی ارائه نموده است. وی برای روشن نمودن مفهوم ناایمنی، چهارده نشان گان یا عناصر اجزایی این احساس را برمی شمرد. وی اظهار می دارد که نشان گان اول تا سوم، نشان گان اولیه هستند و به عنوان علت نسبت بر سایر علایم تلقّی می شوند و بقیه نشان گان ثانوی اند. این سه نشان گان عبارت است  از:

 

1. احساس طرد شدن؛ مورد عشق و علاقه دیگران نبودن و این که، دیگران به سردی و بدون محبت با او رفتار می کنند و اطمینان به این موضوع که مورد تنفر و خصومت دیگران واقع شده است.

2. احساس تنهایی؛

3. احساس این که دایما در معرض خطر قرار دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۱
نقی سنایی

روان شناسی رشته ای است در حوزه علوم انسانی که به بررسی و شناخت ابعاد روانی و درونی انسان در جهت تکوین و تکمیل آن می پردازد و در راستای انجام این مسؤولیت مهم، نظریه های ارائه شده در این حوزه، هر روز کارآمدتر و کاربردی تر از گذشته می شود؛ فرایندی که آدمی را به شناسایی ابعاد پیچیده تر خویش رهنمون می کند و در پی آن، راهبردهای سازنده تر برای حفظ تعادل انسانی ارائه می دهد. اما نکته حایز اهمیت این است که هرچند این راهبردها در قرن اخیر و به ویژه در چند دهه گذشته کامل تر شده است، اما با این وجود، با نگرش ژرف تر به ادیان و مذاهب الهی، به ویژه دین مبین اسلام، درمی یابیم که قرن ها پیش و به شیوه ای رسا و قابل فهم، همه مطالب به دست آمده جدید، دست کم در حوزه روان شناسی بیان شده است. بر همین اساس است که روان شناسان، به خصوص روان شناسان سلامت، نقش دین و مذاهب را در زمینه های مختلف مورد بررسی قرار داده اند، به گونه ای که امروزه روان شناسان ارتباط میان بهداشت و سلامت جسمانی و روانی انسان با اعتقادات و باورها و رفتارهای دینی و اخلاقی را غیرقابل انکار می دانند. در سال های اخیر، استفاده از مذهب و اعتقادات دینی مورد توجه سیاست گذاران و تدوین کنندگان استراتژی های بهداشت جامعه نگر در سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز قرار گرفته و این سازمان بخشی از انتشارات خود را از سال 1992 به آموزش بهداشت از طریق مذهب به عنوان راه کار زندگی سالم اختصاص داده است و کتاب ها و جزوات زیادی را تحت عناوین دینی نظیر: بهداشت از دیدگاه اسلامی، ارتقای سطح بهداشت از طریق سبک زندگی اسلامی (Health promotin through Islamic life style) و نیز نقش مذهب و اخلاق در پیش گیری و کنترل بعضی بیماری ها منتشر نموده است.

بر اساس دیدگاه مشهور کارشناسان علوم اسلامی، معارف دین به سه بخش عمده اصول عقاید، اخلاق و احکام تقسیم می شود. اخلاق شامل ویژگی ها و خصلت هایی است که هر فرد در راه دستیابی به کمال باید خویشتن را به آن بیاراید و از اضداد آن دوری کند. با دستورالعمل های این بخش است که افراد می توانند رفتارهای فردی و اجتماعی و چگونگی روابط اجتماعی خود را شکل دهند و به اهداف واسطه ای یا نهایی دین دست یابند. یکی از دستورالعمل های دین در بخش اخلاقی چگونگی ارتباط افراد با یکدیگر است. در اندیشه دینی و اخلاقی ما، حفظ، توسعه و تعمیق روابط دوستانه و ارتباط صمیمانه با دیگر افراد از آن چنان اهمیتی برخوردار است که هرکس در جرگه دین قرار گرفت به عنوان «برادر» از او یاد می شود و رعایت حسن خلق، نشانه دین داری فرد است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «حسن الخلق نصف الدین»؛(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 68، ص 393. )
داشتن اخلاق نیکو در روابط اجتماعی نیمی از دین محسوب می شود.

 

امیرالمؤمنین علیه السلام نیز حسن خلق را رابطه بین خداوند و بندگانش قرار داده است، آن جا که می فرماید: «ان الله عزوجل جعل محاسن الاخلاق وصلة بینه و بین عباده.»( مستدرک الوسایل، ج 11، ص 193. )

امام صادق علیه السلام نیز حسن خلق را مایه توسعه رزق می دانند و می فرمایند: «حسن الخلق من الدین و هو یزید فی الرزق.»( بحارالانوار، ج 75، ص 257. )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۰۸
نقی سنایی

 

در یک تقسیم بندی کلی می توان دستورات اخلاقی را به دو گروه تقسیم کرد: محاسن اخلاق و مکارم اخلاق.

1-  آن دسته از دستورات اخلاقی که مربوط به روابط اجتماعی و جلب منافع مادی و چگونگی معاشرت با دیگران است و موجب بهبود زندگی دنیوی می شود، در گروه محاسن اخلاق قرار می گیرد.

2-  اخلاقیاتی که معیار انسانیت است و از بزرگواری و طبع بالا و تعالی روحی و معنوی انسان حکایت می کند، در زمره مکارم اخلاق قرار می گیرد.

به عبارت دیگر، از تقابل بین حسن خلق با سوء خلق و محاسن اخلاق با مکارم اخلاق در روایات چنین برمی آید که در مواردی که اولیای الهی خواسته اند پیرامون اخلاق خوب به معنای جامع و کامل آن سخن بگویند و اهمیت و ارزش آن را در مجموع بیان نمایند، از کلمه «حسن خلق» استفاده کرده اند و آن را با «سوء خلق» می سنجیدند و بدین وسیله، ما را بر ملکات حمیده و سجایای اخلاقی پسندیده تشویق و ترغیب می کنند و از صفات ناپسند بازمی دارند و به موازات ذکر فواید مادی و معنوی حسن خلق، از زیان های دنیوی و اخروی سوء خلق نیز سخن به میان می آورند. برای مثال، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در این کلام گهربار خود می فرمایند: «من سعادة الرجل حسن الخلق و من شقاوته سوء الخلق.»( مستدرک الوسایل، ج 2، ص 83. )

اما در مواردی که اولیای دین خواسته اند از تعالی معنوی و کمال روحانی سخن بگویند و افراد جامعه را به ارزش های عالی انسانی متوجه کنند، از مکارم اخلاق نام برده اند و آن را در کنار محاسن اخلاق آورده اند و گام نهایی هدف انبیا و اولیای الهی شمرده اند. اولیای دین به پیروان خود می فهماندند که هدف عالی رهبران ادیان الهی، از جمله اسلام، تنها این نیست که مردم را با اخلاق خوب اجتماعی آشنا سازند و تربیت کنند، بلکه علاوه بر آن می خواهند آنان را با سجایای عالی انسانی پرورش دهند و از مزایای کرامت و انسانیت برخوردارشان نمایند. به همین دلیل رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «بعثت لاتمّم مکارم اخلاق»؛( فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج 4، ص 121/ ص 122. )  یعنی به منظور رسیدن به مکارم اخلاق، به پیامبری مبعوث شدم. چگونگی رسیدن به این مقام رفیع و بلند را می توان در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام جست وجو کرد، آن جا که می فرمایند: «ذلّلوا اخلاقکم بالمحاسن و قودوها الی المکارم»؛( فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج 4، ص 121/ ص 122. یعنی اخلاق خود را در آغاز با صفات حمیده و محاسن اخلاق رام کنید و سپس آن را به سوی مکارم اخلاق و سجایای عالی و ملکات نفسانی انسانی سوق دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۰۱
نقی سنایی

    از آنجایی که سلامت یک مفهوم کلی و شامل اجزایی مثل سلامت جسمی روانی، اجتماعی و معنوی است و یکی از اجزا مهم آن که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته بعد معنوی و اخلاق است که این موضوع در سلامت کلی فرد، تاثیر به‌سزایی در سلامت روان فرد دارد، چنانچه این اجزاء سلامت باهم رشد موزون و همگونی نداشته باشند، نمی‌توان به یک سلامت نسبی و مطلوبی دست یافت، شخصیت و رشد اخلاقی یک بخش مهمی از شخصیت فرد است که در بسیاری از موارد تعیین کننده نوع رفتار و تعامل فرد با خود و دیگران است .

رشد اخلاقی و معنویت افراد منجر به رشد و بالندگی در موضوعات زیر می‌شود که در سلامت روان هر فرد نقش موثری دارد:

- وجود هدف و معنا در زندگی

- احساس آرامش درونی

- صلح جویی و پرهیز از خشونت و رفتار‌های آسیب‌رسان

- خوشبینی،عشق و کاهش سوءظن و بدبینی

- حس ارتباط عمیق با هستی

- ارتباط با طبیعت و افزایش حس زیبا‌شناختی

- صداقت و یکرنگی

- افزایش انگیزه خدمت داوطلبانه که منجر به افزایش سرمایه اجتماعی می‌شود

- اعتماد داشتن به دیگران و قابل اعتماد بودن

- مهربانی، صمیمیت

- نوع‌دوستی

- تلاش جهت بهتر شدن و خود شکوفایی

مولفه‌های فوق در افزایش سطح سلامت روان مثبت نقش کلیدی ایفا می‌کنند

اساس اخلاق از خود‌شناسی و خود‌آگاهی شروع می‌‌شود، یعنی باید اخلاق فردی را با شناخت خود و خود آگاهی آغاز کرد . در واقع اخلاق نهایت عقلانی بودن را در‌بر‌می‌گیرد و عصاره همه خوبی‌ها و ارزش‌های زندگی هر فرد می‌باشد. اصول اخلاقی فردی شامل ارزش‌های اخلاقی‌ست که هر فرد برای زندگی خود و در ارتباطش با دیگران بر می‌گزیند، اصول اخلاقی اجتماعی در ارتباط با هنجارهای هر جامعه معنا می‌شود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۵۳
نقی سنایی

 

1 - رشد اخلاقی کودکان یک موضوعی است که به تدریج اتفاق می‌افتد لذا، صبر و حوصله یکی از شاخص‌های اصلی است که والدین باید به این موضوع توجه داشته باشند

2 - رشد اخلاقی باعث پذیرش مسولیت وپاسخ گویی در مقابل یک رفتار را ایجاد می کند لذا باید به کودکان مسئولیت هایی را سپرد وپاسخ گویی را درآنها تقویت کرد .

3 - نتیجه رشد اخلاقی فرد را حقیقت‌طلب بار می‌آورد بنا‌بر‌این به منظور رسیدن به این هدف بایستی به کودکان حقیقت را گفت تا آنها از این طریق رشد و پرورش‌یافته و حقیقت‌طلب شوند .

4 - احساس ارزشمندی یکی از پیامد‌های رشد اخلاقی در کودکان است و این موضوع سبب افزایش اعتماد به نفس و نهایتاً افزایش سطح سلامت روان مثبت در آنان می‌شود، با تشویق خدمت‌کردن به دیگران به کودکان کمک می‌کنیم  تا احساس ارزشمند بودن و مفید بودن در آنان بوجود آید .

5 - بسیاری از افراد براین باورند که اخلاقی بودن به معنای مقدس بودن است، افراد دارای غرایز و احساساتی همچون خشم، حسادت، غریزه جنسی، خواب و... هستند، لذا، داشتن این موضوعات یک امر طبیعی است و مهم این است که افراد با رشد اخلاقی بتوانند در نحوه بیان آنها ماهر بوده و بتوانند آنها را خوب مدیریت کنند.

6 - در تربیت اخلاقی کودکان به این نکته بایستی توجه شود، که انسان دارای عیوب و نقص‌هایی است و افراد دنبال این نباشند که کامل و بی‌نقص باشند، مهم این است که بپذیرند اشتباهاتی در زندگی دارند و پذیرش این اشتباهات قدم اول برای بهبود و اصلاح آن است.

7 – مهم‌ترین پیامد رشد اخلاقی احترام به خود و دیگران است، پس اگر بخواهیم که این موضوع تحقق یابد بایستی به کودکان احترام بگذاریم تا ضمن مهم و باارزش تلقی کردن خود سبب احترام به دیگران نیز گردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۵۱
نقی سنایی