219- محاسن و مکارم اخلاق
در یک تقسیم بندی کلی می توان دستورات اخلاقی را به دو گروه تقسیم کرد: محاسن اخلاق و مکارم اخلاق.
1- آن دسته از دستورات اخلاقی که مربوط به روابط اجتماعی و جلب منافع مادی و چگونگی معاشرت با دیگران است و موجب بهبود زندگی دنیوی می شود، در گروه محاسن اخلاق قرار می گیرد.
2- اخلاقیاتی که معیار انسانیت است و از بزرگواری و طبع بالا و تعالی روحی و معنوی انسان حکایت می کند، در زمره مکارم اخلاق قرار می گیرد.
به عبارت دیگر، از تقابل بین حسن خلق با سوء خلق و محاسن اخلاق با مکارم اخلاق در روایات چنین برمی آید که در مواردی که اولیای الهی خواسته اند پیرامون اخلاق خوب به معنای جامع و کامل آن سخن بگویند و اهمیت و ارزش آن را در مجموع بیان نمایند، از کلمه «حسن خلق» استفاده کرده اند و آن را با «سوء خلق» می سنجیدند و بدین وسیله، ما را بر ملکات حمیده و سجایای اخلاقی پسندیده تشویق و ترغیب می کنند و از صفات ناپسند بازمی دارند و به موازات ذکر فواید مادی و معنوی حسن خلق، از زیان های دنیوی و اخروی سوء خلق نیز سخن به میان می آورند. برای مثال، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در این کلام گهربار خود می فرمایند: «من سعادة الرجل حسن الخلق و من شقاوته سوء الخلق.»( مستدرک الوسایل، ج 2، ص 83. )
اما در مواردی که اولیای دین خواسته اند از تعالی معنوی و کمال روحانی سخن بگویند و افراد جامعه را به ارزش های عالی انسانی متوجه کنند، از مکارم اخلاق نام برده اند و آن را در کنار محاسن اخلاق آورده اند و گام نهایی هدف انبیا و اولیای الهی شمرده اند. اولیای دین به پیروان خود می فهماندند که هدف عالی رهبران ادیان الهی، از جمله اسلام، تنها این نیست که مردم را با اخلاق خوب اجتماعی آشنا سازند و تربیت کنند، بلکه علاوه بر آن می خواهند آنان را با سجایای عالی انسانی پرورش دهند و از مزایای کرامت و انسانیت برخوردارشان نمایند. به همین دلیل رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «بعثت لاتمّم مکارم اخلاق»؛( فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج 4، ص 121/ ص 122. ) یعنی به منظور رسیدن به مکارم اخلاق، به پیامبری مبعوث شدم. چگونگی رسیدن به این مقام رفیع و بلند را می توان در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام جست وجو کرد، آن جا که می فرمایند: «ذلّلوا اخلاقکم بالمحاسن و قودوها الی المکارم»؛( فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج 4، ص 121/ ص 122. یعنی اخلاق خود را در آغاز با صفات حمیده و محاسن اخلاق رام کنید و سپس آن را به سوی مکارم اخلاق و سجایای عالی و ملکات نفسانی انسانی سوق دهید.
بنابراین، گام اول در اخلاق رعایت محاسن اخلاقی است. برای دست یابی به گام دوم، یعنی مکارم اخلاق، باید گام اول را با موفقیت سپری کرد. محاسن اخلاق مایه بهزیستی و موجب تحکیم روابط اجتماعی است. محاسن اخلاق مردم را به ادب و احترام متقابل وامی دارد و در جامعه مهر و محبت ایجاد می کند. دست یابی به محاسن اخلاق کم و بیش برای همه افراد میسّر است و همه می توانند با تمرین و مراقبت های لازم، دیر یا زود خویشتن را به اخلاق خوب اجتماعی متخلّق سازند، با مردم به گرمی برخورد کنند، وظایف خویش را به شایستگی انجام دهند و از نتایج مفید و ثمربخش آن بهره مند گردند. مکارم اخلاق آن دسته از صفاتی است که در مرتبه بالاتری قرار دارد و به انسان تعالی معنوی عطا می کند و تمایلات عالی انسان را از قوه به فعلیت درمی آورد. تنها کسانی می توانند به کرایم اخلاق متخلّق شوند که از محاسن اخلاقی عبور، و بر هوای نفس خود غلبه کرده، به خواهش های غیرانسانی خویش پشت پا زده و خویشتن را از اسارت آزاد نموده باشند. پس، محاسن اخلاق برای تأمین حیات بشری و زندگی مادی است و مکارم اخلاق برای احیای جنبه انسانی و تکمیل جهات معنوی.
روشن است که سعادت واقعی و همه جانبه انسان در گرو توجه به هر دو حیات مادی و معنوی و نیز استفاده از هر دو جهت برای نیل به کمال و برخورداری از مزایای زندگی بشری و انسانی می باشد. به همین دلیل است که اولیای گرامی اسلام، پیروان خود را هم به محاسن اخلاق و هم به مکارم اخلاق دعوت می کنند.
تأثیر مکارم اخلاق در تأمین رستگاری و سعادت نهایی بشر، به مراتب بیش از محاسن اخلاقی است. محاسن اخلاقی در جلب فواید مادی و بهسازی زندگی نقش مؤثر دارد و رمز کامیابی و موفقیت انسان و راه نیل به سود بیش تر و زندگی بهتر، رعایت و اجرای محاسن اخلاقی است. پس می توان ادعا کرد که رسیدن به محاسن اخلاق هدف واسطه ای است و نیل به مکارم اخلاق هدف نهایی. به عبارت دیگر، رعایت محاسن اخلاق گام نخست برای رسیدن به سعادت است. آنچه ما نیز می توانیم در دایره دنیای محسوسات خود با زندگی تجربی خویش آن را درک کنیم، نتایج و فواید رعایت محاسن اخلاق و چگونگی معاشرت و روابط اجتماعی است. راقم این سطور نیز در پی بررسی آثار و پیامدهای محسوس و قابل مشاهده محاسن اخلاق است.