221- محاسن اخلاق و احساس ایمنی
احساس ایمنی (Feeling of security) عبارت است از: احساس آزادی نسبی از خطر. این احساس وضع خوشایندی را ایجاد می کند و فرد در آن دارای آرامش جسمی و روحی است. احساس ایمنی از جمله احساسات و عواطف زیربنایی و حیاتی برای تأمین بهداشت روانی است. افراد ناایمن نامتعادلند و همواره احساس عدم امنیت، ترس و خطر از بیرون و درون خود دارند و نمی توانند انسان سالم باشند. آلپورت وقتی انسان سالم بالغ (mature) را معرفی می کند، یکی از شاخصه ها و ویژگی های اصلی او را داشتن احساس ایمنی می داند.
فرد ناایمن معمولاً با پرخاش گری و با اضطراب واکنش نشان می دهد و در دنیای ذهنی خود همواره در حال دفع کردن خطرات احتمالی است. آلفرد آدلر (Alfred Adler) نیز تنها انگیزه اساسی انسان را نیاز به ایمنی معرفی نموده و می نویسد: «تمدن امروزی تأثیر زیادی روی هدف ها دارد. این تمدن حدود فعالیت های فرد را معین می کند که به هر طریقی دست زند تا بدین ترتیب احساس ایمنی و سازش با محیط خود بنماید.»
تأثیری که احساس ناایمنی بر انسان دارد، ایجاد حالت تنش و برانگیختگی و عدم تعادل است. برخی روان شناسان معتقدند که احساس ناایمنی یک احساس خالص، مجرد و محدود نیست، بلکه احساس پیچیده و مرکبی است که باید به عنوان یکی از صفات اصلی کل شخصیت انسان محسوب گردد. در این میان، آبراهام مزلو (Maslow)، روان شناس معروف انسان گرا، از اولین کسانی است که در این زمینه نظریات اساسی ارائه نموده است. وی برای روشن نمودن مفهوم ناایمنی، چهارده نشان گان یا عناصر اجزایی این احساس را برمی شمرد. وی اظهار می دارد که نشان گان اول تا سوم، نشان گان اولیه هستند و به عنوان علت نسبت بر سایر علایم تلقّی می شوند و بقیه نشان گان ثانوی اند. این سه نشان گان عبارت است از:
1. احساس طرد شدن؛ مورد عشق و علاقه دیگران نبودن و این که، دیگران به سردی و بدون محبت با او رفتار می کنند و اطمینان به این موضوع که مورد تنفر و خصومت دیگران واقع شده است.
2. احساس تنهایی؛
3. احساس این که دایما در معرض خطر قرار دارد.
به نظر می رسد، محاسن اخلاق و داشتن روابط مثبت و حسن سلوک با دیگران می تواند مایه ایمنی و اطمینان خاطر و موجب آسایش فکر و آرامش روح شود؛ زیرا در جامعه ای که افرادش بدون هرگونه خشم، پرخاش گری، تندی و خشونت از ارتباطات مثبت و خوش رفتاری نسبت به یکدیگر برخوردارند، بهتر می توانند توان و نیروی خود را در جهت رشد و کمال یکدیگر به کار گیرند نه در جهت تخریب و فرسایش نیروهای روانی خود. در نتیجه، از نیروهای خود به نفع همدیگر و بهبودی زندگی فردی و اجتماعی و عشق و محبت ورزیدن به یکدیگر استفاده خواهند کرد.
امام موسی کاظم علیه السلام می فرماید: «لا عیش اغنی من حسن الخلق»؛( مستدرک الوسایل، ج 11، ص 12. ) هیچ زندگانی و حیاتی غنی تر از حسن خلق نیست. جامعه ای که جان و مال و آبروی افراد مصون از هرگونه تعرض و تجاوز دیگران است و محور اصلی روابطشان، حسن هم جواری و حسن خلق است، نیروهای مردم در مجاری عمران و آبادانی آن جامعه به کار می رود و به نفع یکدیگر قدم برمی دارند و از حیات طبیعی برخوردار بوده و در جهت سلامت و آرامش جسمی و روانی یکدیگر خواهند بود و کم تر احساس نگرانی و تشویش می کنند و به جای این که احساس طردشدن و مورد تنفر و خصومت دیگران واقع شدن و نیز احساس تنهایی و یا احساس در معرض خطر بودن کنند، احساس مورد عشق و علاقه و یار و یاور همدیگر بودن و احساس آرامش و ایمنی داشتن به آن ها دست خواهد داد. در واقع، می توان از نشان گان ناایمنی فاصله گرفته و به نقطه مقابل آن راه پیدا کرد.
نحوه و کیفیت روابط انسان های کامل به گونه ای است که موجب آرامش یکدیگر است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «ان المؤمن لیسکن الی المؤمن کما یسکن الظمأن الی الماء البارد»؛( اصول کافی، ج 3 مترجم، ص 345، حدیث 2323. ) همان طور که تشنه به آب سرد آرامش می گیرد، مؤمن به وسیله مؤمن دیگر آرامش می یابد. توضیح آن که چنان که شخص تشنه از فراق آب، اضطراب و پریشانی دارد و با همه وجود همواره در پی آب است و چون آب را بیابد، دلش آرام می گیرد، مؤمن هم از فراق مؤمن پریشان است و چون او را پیدا می کند، دلش آرام می شود.