415. ادب و ضرورت زندگی مودبانه
علامه طباطبایی ره در تعریف ادب:
ادب یعنی ظرافت عمل اخلاقی، زیبایی عمل اخلاقی. عملی که موافق طبع مخاطب باشد به دو شرط:
۱. اختیاری باشد
۲. مشروعیت داشته باشد خواه به عقل خواه به دین
علامه حسن زاده آملی ره:
سرمایه راهرو حضور و ادب است
و آن یکی همت و دیگر طلب است
ناچار بود رهرو از این چهار اصول
ورنه به مراد دل رسیدن عجب است
امیرمؤمنان علی علیه السلام:
«مَنْ قَلَّ أَدَبُهُ کَثُرَتْ مَسَاوِیهِ؛ کسی که ادب او کم باشد، بدیها او زیاد میشود».
به تعبیر مولوی:
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم گشت از لطف رب
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
هر چه بر تو آید از ظلمات و غم
آن ز بیباکی و گستاخیست هم
هر که بیباکی کند در راه دوست
رهزن مردان شد و نامرد اوست
از ادب پرنور گشتهست این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
بد ز گستاخی کسوف آفتاب
شد عزازیلی ز جرات رد باب
🔻جامعه ما به شدت نیازمند آموزش «ادب» در حوزههای مختلف و در سطوح گوناگون است: «ادب لباس پوشیدن»، «ادب آرایش کردن»، «ادب راه رفتن»، «ادب سخن گفتن»، «ادب گوش دادن»، «ادب نقد کردن»، «ادب مخالفت کردن»، «ادب مواجهه با بزرگان»، «ادب مواجهه با معلم و استاد»، «ادب برخورد با پدر و مادر»، «ادب برخورد با همسایه» و ....
امید است نظامهای رسمی و غیررسمی آموزشی و پرورشی در کشور به وظیفه سترگ خود در آموزش و نهادینهسازی ادب فردی و اجتماعی عمل نمایند و موفق گردند