19- مبانی ترویج اخلاق حرفهای در دانشگاهها
پرداختن به اخلاق دانشگاهی در برنامههای کلان جامعه دارای اولویت خاصی است و غفلت از آن آثار زیانبار فراوانی به بار میآورد. این اصل اهمیت و تقدم سلامت سازمانی دانشگاه بر سایر سازمانها را نشان میدهد .
دانشگاه برای نهادینهسازی اخلاق در فرهنگ سازمانی خود محتاج ترویج مستمر و اثربخش اخلاق در همه ارکان سازمان (استادان، مدیران، دانشجویان، کارکنان، شرح وظایف، آییننامهها، ساختار و ...) است.
ترویج اثربخش اخلاق در دانشگاه مانند هر سازمان دیگر در گرو سه گام عمده است:
۱- دانش اخلاق حرفهای معطوف به زمینههای تخصصی سازمان.
۲- گرایش درونی و خودانگیختگی سازمان، مدیران و منابع انسانی آن نسبت به تحقق اخلاق و ارزشهای اخلاقی در سازمان.
3 -مهارت عملی تخلق سازمان به اصول اخلاقی.
در گام سوم فرآیند، روشها و فنون ترویج اخلاق در فرهنگ سازمانی (مانند مهارتهای رفتار ارتباطی و مهارتهای تشخیص و حل مسائل اخلاقی به ویژه توانایی مواجهه با معضلات اخلاقی، تعارضات اخلاقی، تناقضات اخلاقی و تزاحمات اخلاقی) مورد بحث قرار میگیرد.
ترویج اخلاق در دانشگاه و هر مؤسسه آموزشی و پژوهشی عالی، بر مبنای نظری و اصول معینی استوار است که در اخلاقِ مدیریت آموزشی از آنها بحث میشود. اخلاقِ مدیریت آموزشی، خود شاخهای از اخلاق حرفهای است که به بحث از اخلاق در آموزش و پژوهش به منزله یک حرفه میپردازد. ترویج اخلاق در فرهنگ سازمانی به لحاظ نظری بر مفاهیم بنیادین (مبادی تصوریه)، اصول راهبردی و قواعد کاربردی استوار است.
اهم این مبانی و اصول :
1- مبادی تصوریه
تصور ما از هر امری نقش راهبردی در موفقیت ما در نیل به آن امر دارد، زیرا انتخاب روش و ابزار متناسب با تلقی ما از اهداف است. بنابراین، نخستین گام در ترویج اخلاق حرفهای در فرهنگ سازمانی دانشگاه، تأمل در تصور ما از همین امر است. آیا تصور کامل و رسائی از «ترویج اخلاق حرفهای در فرهنگ سازمانی دانشگاه» داریم؟ تصور ناقص، تلاش ابتر را به میان میآورد.
یکی از موانع رشد اخلاقی سازمانها، تصور ناقص مدیران آن سازمانها از هویت اخلاق حرفهای است. نقد تصور خویش از این امر محتاج تحلیل مفاهیم متعددی چون اخلاق، اخلاق حرفهای، سازمان دانشگاه است.
1-1 - اخلاق چیست؟
منابع اخلاقی در دوره اسلامی به تفصیل از چیستی اخلاق بحث کردهاند. ضمن تأکید بر دقت و نکتهسنجی پیشینیان در تحلیل مفهوم اخلاق و ارج نهادن به تلاش آنان، تعریف عملیاتی نیز میتوان ارائه کرد. این تعریف حاصل رهیافت حرفهای در مفهوم سازمانی کلمه است و به لحاظ نظری ناسازگاری با تعریف رایج نزد دانشمندان مسلمان ندارد:
اخلاق: «الگوی رفتار ارتباطی درونشخصی و برونشخصی مبتنی بر رعایت حقوق طرف ارتباط »
مراد از «الگو» در این تعریف، رفتارهای پایدار است که از آنها به خلق و خوی تعبیر میشود و مقصود از «رفتار ارتباطی درونشخصی»، رفتار فرد با خود است. خودشناسی، خودفریبی، صداقت با خود، خود محاسبهگری، خودافشاگری، خودکشی، خوداحترامی نمونههایی از رفتار ارتباطی درون شخصی هستند.
مراد از «رفتار ارتباطی برونشخصی»، رفتار فرد با دیگران و رفتار سازمان با محیط درونی و بیرونی آن است که به رفتار ارتباطی بین شخصی (فرد با دیگران) و رفتار ارتباطی با خدا و طبیعت قابل تقسیم است.
پایبندی به حقوق طرف ارتباط (حقوق خود در رفتار ارتباطی درونشخصی و حقوق دیگران در رفتار ارتباطی برونشخصی) ملاک حداقلی و عملیاتی برای تمایز رفتار اخلاقی از رفتار غیراخلاقی است. عدهای در تعریف اخلاق به جای حقوق، منافع را طرح میکنند. اخذ منافع در تعریف اخلاق، ملاک حداکثری را به میان میآورد.
گروهی با تلفیق هر دو ملاک به نظام سه ارزشی در اخلاق میرسند. در این نظام رفتار ضد اخلاقی، تعدی به حقوق دیگران است و رفتار غیراخلاقی، رفتار معطوف به منافع شخصی بدون تعدی به حقوق دیگران است و رفتار اخلاقی، رفتار معطوف به ترجیح منافع دیگران بر منافع خویش است. بحث و نقد در این آراء و بیان مبانی آنها مسئله تحقیق حاضر نیست.
مراد از «حقوق» در این تعریف، فراتر از حقوق موضوعه، حقوق طبیعی افراد است. البته در موارد زیادی برای حمایت حقوقی یا کیفری از حقوق طبیعی، قوانین وضع میشوند. تمایز حقوق طبیعی و حقوق موضوعه و نیز تمایز و بیان ارتباط اخلاق و قانون نیز مسئله تحقیق حاضر نیست.
2-1- اخلاق حرفه ای چیست؟
سادهترین انگاره در تعریف اخلاق حرفهای این است که آن را مسئولیتپذیری در زندگی شغلی بدانیم. بر حسب اینکه در این مسئولیتپذیری، عضو مسئول دارای شخصیت حقیقی یا حقوقی باشد، اخلاق حرفهای دو مرتبه پیدا میکند:
مرتبه نخست مسئولیت اخلاقی فرد در زندگی شغلی است که از مسئولیت اخلاقی فرد در زندگی شخصی متمایز است. در این مرتبه از اخلاق حرفهای است که از اخلاق استادان، پزشکان، پرستاران، مدیران، مهندسان، مبلغان، دانشجویان و ... سخن میگوییم. مرتبه ژرف و پیچیده در اخلاق حرفهای مسئولیت اخلاقی سازمانها در قبال عناصر محیط داخلی و محیط خارجی است. سازمان در قیاس با افراد، نقش مؤثری در حیات جامعه دارد و لذا از مسئولیتپذیری بیشتری نیز برخوردار است.
اگرچه سازمانها را افراد تشکیل میدهند و آن را اداره میکنند اما سازمان علاوه بر افراد، اهداف، ساختار، اساسنامه، شرح وظایف و ... نیز هست که با تغییر افراد میتواند ثابت بماند و فضایی از هویت جمعی ایجاد کند که بر خلق و خوی افراد نیز حاکم گردد. از این مرتبه اخلاق حرفهای به اخلاق سازمان تعبیر میکنیم. این تصور که اخلاق حرفهای چیزی نیست جز مسئولیت اخلاقی افراد در مشاغل، تصور تحویلینگر و ناقصی از اخلاق حرفهای است.
- 1-3 هویت سازمانی دانشگاه چیست؟
دانشگاه به منزله یک سازمان از شخصیت حقوقی و هویت بسیار پیچیده برخوردار است. بدون نگرش کامل و تصور روشن از ابعاد و ارکان گوناگون و به هم تنیده این سازمان، سخن از اخلاق دانشگاه گفتن، فاقد اثربخشی است.
فرهنگ سازمانی دانشگاه بر خلاف سازمانهای کسب و کار سه عنصر متغایر و گوناگون دارند: فرهنگ علمی (استادان، پژوهشگران و دانشجویان)، فرهنگ مدیریتی (مدیران) و فرهنگ عملیاتی (کارشناسان و کارمندان). تعامل این سه فرهنگ با بخشهای غیرسنتی فرهنگ (فنّاوری، نهادهای مدرن، محصولات فرهنگی جدید، ...) و نیز تعامل آنها با بخش سنتی فرهنگ و موانع پذیرش ساختار سلسله مراتبی در محیط دانشگاهی شواهد عمده پیچیدگی فرهنگ سازمانی دانشگاه است.
نکته دیگر در بحث از هویت سازمانی دانشگاه، الگوی دانشگاهی است. ماهیت و چیستی دانشگاه بیش از هر چیز به کارکرد این نهاد وابسته است زیرا ماهیت دانشگاه تعبیر فلسفی از کارکرد اجتماعی آن است.
ترویج اخلاق حرفهای در دانشگاه در گروی تصور ما از الگوی دانشگاهی است. هر یک از الگوهای بیستگانه نسبت خاصی با اخلاقی بودن دارند. مثلاً دانشگاه مشارکتی و سایبرنتیک ارتباطی وثیقتری با اخلاق پیدا میکنند. اما آیا دانشگاههای ما لزوماً تابع یکی از الگوهای 20گانه یاد شدهاند و یا الگوی دیگری را تابعاند و یا هر دانشگاهی از الگویی برخوردار است؟ پاسخ ما این است که دانشگاه میتواند مدل دیگری داشته باشد. مراد ما از اسلامی بودن دانشگاه صرف اسم و یا توصیف به برخی کارکردها نیست، اسلامی بودن به جنبه ماهوی آن اشاره دارد و لذا دانشگاه اسلامی را میتوان به منزله یک الگو در نظر گرفت.
در اینجا صرفاً به عنوان مبادی تصوریه تأکید میکنیم که اخلاقی بودن دانشگاه در مدل دانشگاه اسلامی مفهومی ژرفتر از آن در سایر مدلها دارد.
-1-4 عناصر محیطی دانشگاه کدامند؟
اخلاق سازمان، مسئولیت اخلاقی سازمان در قبال عناصر محیط بیرونی و درونی خود است. محیط هر سازمانی بر حسب ماهیت و کارکردش تعین مییابد. تدوین مسئولیتهای اخلاقی دانشگاه در گروی استقصاء و طبقهبندی عناصر محیط آن است.
دانشجویان، استادان، مدیران، کارکنان، همسایگان، شهروندان، جامعه (ملی و جهانی)، سایر مراکز آموزشی و پژوهشی عالی، حوزههای علمیه، تأمینکنندگان، بانکها و مؤسسه مالی و اعتباری مرتبط، نهاد علم، سازمانهای مردمنهاد و انجمنهای علمی و صنفی، رسانههای گروهی، دولت و نظام مقدس جمهوری اسلامی مهمترین عناصر محیط دانشگاه هستند.
خط مشی دانشگاه در قبال حقوق هر یک از این عناصر، اضلاع مختلف منشور اخلاقی دانشگاه را سازمان میبخشند. به این ترتیب روشن میشود که منشور اخلاقی دانشگاه وجوه مختلف دارد و حصر آن در اصول کلی و راهبردی اخلاقی مانند صداقت، امانت، کرامت انسان، رازداری و ... نوعی تصور تحویلینگر است که ترویج اخلاق در دانشگاه را با اخلال مواجه میسازد.
-1-5 عهدنامه اخلاقی و منشور اخلاقی سازمان
یکی از مواضع ابهام در اخلاق دانشگاه درآمیختن دو مفهوم عهدنامه اخلاقی و منشور اخلاقی است. مفهوم اول به مسئولیتهای اخلاقی افراد برمیگردد و غالباً در دانشگاه دو صنف را شامل میشود: عهدنامه اخلاقی استادان و پژوهشگران و عهدنامه اخلاقی دانشجویان. مفهوم دوم به مسئولیتهای اخلاقی سازمان در قبال حقوق همة عناصر محیط داخلی و خارجی دانشگاه برمیگردد.
2- اصول ترویج اخلاق در دانشگاه
ترویج اخلاق در دانشگاه بر اصول و مبادی تصدیقی فراوانی استوار است. اصول را میتوان به نحوهای مختلفی مانند مبانی انسان شناختی، ارزش شناختی، روش شناختی، معرفت شناختی تقسیم کرد. تقسیمبندی موصل به غرض صناعی در این مقام تقسیم اصول به کاربردی و راهبردی است. بسیاری از اصولی که در اینجا مطرح میکنیم اختصاص به سازمان دانشگاه ندارند، ملاک برای انتخاب اصول و ترتیب بیان میزان رنجوری سازمانهای آموزشی و پژوهشی از غفلت نسبت به آن اصول است.
-2-1 اصل تقدم اخلاق در رفتار ارتباطی درونشخصی بر رفتار ارتباطی برونشخصی.
مراد از این اصل آن است که الگوی رفتار ارتباطی درونشخصی سبب تعیین الگوی رفتار ارتباطی برونشخصی میشود و لذا بر آن تقدم دارد. مثال سادهای مبیّن مدعاست: فردی که در ارتباط درونشخصی با خود صادقانه مواجهه نکند در رفتار ارتباطی برونشخصی با دیگران نمیتواند مواجهه صادقانه داشته باشد. اگر کسی حرمت و احترام خویش نگه ندارد، چگونه میتواند به دیگران احترام و حرمت نهد.
بنابراین در ترویج اخلاق در سازمان دانشگاه ابتدا باید افراد را نسبت به الگوهای رفتار ارتباطی درونشخصی تربیت کرد تا آنان بتوانند در قبال حقوق دیگران، مسئولیتپذیر باشند. این سخن هم در مقیاس شخص صادق است و هم در مقیاس سازمانی جاری است. عدم توجه به این اصل برنامة ترویج اخلاق را از کارآیی دور میسازد. در مقیاس شخص وقتی به مدیران، استادان و کارکنان توصیه میکنیم که دانشجو را احترام کنید، او خود باید پیشاپیش بر خوداحترامی نایل آید تا بتواند دانشجویان را نیز احترام کند. در مقیاس سازمان نیز چنین است. دانشگاه اگر به ارتقاءِ خود باور سازمانی نداشته باشد، نمیتواند نسبت به ارتقاء استادان و دانشجویان احساس مسئولیت کند.
2-2 -اصل تأثیر جهانی فساد در دانشگاه
تباهی و اخلاقگریزی عالِم تأثیر ژرف و پر دامنهای در تخریب مبانی اخلاقی جامعه(ملی و جهانی) دارد. در سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) نیز بارها بر این امر تأکید شده است. تعبیر إذا فسد العالِم فسد العالَم در فرهنگ ما رایج است. این سخن هم در عالم و دانشمند به معنای شخصیت حقیقی صادق است و هم در سازمانهایی که به تعلیم، پژوهش، تولید علم و به طور کلی علم میپردازند.
اگر فرهنگ سازمانی دانشگاهی دچار بیماری مسئولیتگریزی یا مسئولیتستیزی گردد، به سرعت در جامعه تأثیر میگذارد و مبانی اخلاقی جامعه را تباه میسازد. اگر کمکاری، زیرآبزنی، دروغ، حسد، ارتشاء و سایر مفاسد اداری، مالی و رفتاری فرهنگ سازمانی مراکز آموزشی را بیمار سازد، فرهنگ عمومی از آن مصون نخواهد ماند. این اصل نشان میدهد که پرداختن به اخلاق دانشگاهی در برنامههاثی کلان جامعه دارای اولویت خاصی است و غفلت از آن آثار زیانبار فراوان به بار میآورد. این اصل اهمیت و تقدم سلامت سازمانی دانشگاه بر سایر سازمانها را نشان میدهد.
2-3 -اصل پرهیز از تحویلینگری
مراد از تحویلینگری برجسته کردن بُعدی از پدیدة کثیر الاضلاع و ندیدن ابعاد دیگر و حصر توجه به جزء به جای کل است. منطقدانان تحویلینگری را تحت عنوان مغالطة کنه و وجه یا اخذ شیء به جای کنه آن صورتبندی میکنند.
تحویلینگری دو گروه را تهدید میکند: پژوهشگران و مدیران. زیرا تحویلینگری هم فرایند تولید علم و پژوهش را عقیم میسازد و هم فرایند تصمیمسازی مدیران را مختل میکند. به همین دلیل شناخت، تشخیص، پیشگیری و درمان تحویلینگری مهمترین عنصر در ترویج اخلاق حرفهای در دانشگاه است. تحویلینگری در اخلاق سازمانی دانشگاه صورتهای مختلف دارد
2-3-1 -تحویل اخلاق به الزامهای قانونی: برخی گمان میکنند که اخلاق چیزی جز مقررات و الزامهای قانونی نیست. در حالی که دامنه مسئولیت اخلاقی بسی بیشتر از مسئولیتهای حقوقی است. به علاوه وضع مقررات و قوانین محتاج ارزیابی اخلاقی است. بحث از نسبت بین اخلاق و قانون محتاج نوشتار مستقلی است.
-2-3-2 تحویل اخلاق حرفهای به مسئولیتهای حرفهای: عدهای عمل به شرح وظایف و پایبندی به دستورات و مسئولیتهای حرفهای را با پایبندی به اخلاق حرفهای یکسان میانگارند. البته پایبندی به مسئولیتهای حرفهای و اساساً حرفهای عمل کردن در شغل امر اخلاقی است، اما مسئولیتهای اخلاقی در مشاغل دامنه بسیار فراگیرتری نسبت به مسئولیتهای حرفهای دارد.
-2-3-3 تحویل اخلاق دانشگاه به اخلاق دانشگاهیان: مراد از اخلاق حرفهای در دانشگاه مفهوم سازمانی کلمه است و هدفِ ترویج اخلاق در دانشگاه در درجة اول عملکرد اخلاقی این نهاد مهم اجتماعی است. این گمان که اخلاق دانشگاه چیزی جز اخلاقِ دانشجو یا اخلاق استاد نیست، مصداق تحویلینگری است. عدهای از مدیران دچار چنین نگاهی میشوند و اخلاق سازمان را به اخلاق منابع انسانی تحویل میبرند در حالی که اگر سازمان اخلاقی نباشد، اخلاقی بودن منابع انسانی دشواریاب میگردد. نمیتوان گفت اخلاق پزشکی چیزی جز اخلاق پزشکان و اخلاق پرستاران نیست، زیرا اخلاقی بودن شبکة بهداشت و درمان و اخلاقی بودن بیمارستان نقش مهمی در زیست اخلاقی پزشکان و پرستاران دارد.
-2-3-4 تحویل منشور اخلاقی به اصول اخلاقی: منشور اخلاقی مجموعة خط مشیهای اخلاقی دانشگاه در قبال هر صنف از عناصر محیط داخلی و خارجی دانشگاه است در حالی که اصول اخلاقی، اصول عاماند که به دلیل راهبردی بسیار کلی و غیر عملیاتیاند. بسیاری از سازمانها مخصوصاً در بخش دولتی گمان میکنند که اصول عام اخلاقی همان منشور اخلاقی است و این از مصادیق بارز تحویلینگری در حوزة اخلاق حرفهای است.
-2-3-5 تحویل اخلاق حرفهای به هنجارهای گروه وابسته: عدهای گمان میکنند اخلاق حرفهای چیزی جز هنجارهای اجتماعی مقبول افتاده در یک حرفه یا گروه صنفی نیست. اما باید گفت: اولاً اخلاق دامنه فراتری نسبت به هنجارهای اجتماعی دارد، ثانیاً برخی از هنجارهای صنفی اساساً ضد اخلاقی و ضد ارزش هستند. مراد از هنجارهای اجتماعی رفتارهای عرف شده و مقبول افتادهاند. این هنجارها در گروه خاصی ارزش تلقی میشوند اما نسبت به ارزشهای اخلاقی جهانشمول ممکن است ارزش یا ضد ارزش باشند.
-2-3-6 تحویل اخلاق حرفهای به پاسخگویی: تعریف اخلاق حرفهای به مسئولیتپذیری سازمان به دلیل ابهام در واژة مسئولیت سبب میشود عدهای مسئولیتپذیری اخلاقی را همان پاسخگویی بدانند و گمان کنند سازمان اخلاقی چیزی جز سازمان پاسخگو نیست. پاسخگو بودن یکی از وظایف اخلاقی سازمان است. دانشگاه اخلاقی باید نسبت به حق اعتراض، استیضاح و انتقاد استادان، کارکنان و مدیران پاسخگو باشد و این تنها یکی از حقوق آنان است در حالی که مسئولیتپذیری یعنی پایبندی به همة حقوق افراد.
-2-4 اصل نیاز به سند جامع اخلاقی
نخستین شرط اخلاقی بودن دانشگاه وقوف بر مسئولیتهای اخلاقی است. دانشگاهها برای نیل به چنین دانشی به صورتهای مختلفی عمل میکنند. ارائه بیانیه اخلاقی شامل بر اصول عام، نخستین صورت تدوین و اعلام الزامات اخلاقی دانشگاه بوده است. این اصول بسیار کلی، راهبردی و فاقد قابلیت بکارگیری هستند. بسنده کردن به چنین اصولی میتواند دانشگاه را به شعارزدگی در اخلاق سوق دهد.
برخی از دانشگاهها به منظور کارآمد کردن آن به تدوین منشور چندوجهی اخلاق پرداختهاند. منشور اخلاق دانشگاه شامل خط مشیهای اخلاقی دانشگاه در قبال عناصر محیط داخلی و خارجی است.
منشور چند وجهی اخلاق دانشگاه ویژگیهایی دارد که در مقام تدوین آن باید مورد ملاحظه قرار گیرند: فراگیری به معنای شمول نسبت به همة عناصر محیط داخلی و خارجی و نیز شمول نسبت به همة بخشها و شئون حرفه در دانشگاه مهمترین خصلت منشور است. عدم فراگیری مانع نهادینه شدن اخلاق میشود. جامعین سند اخلاقی با سایر ویژگیهای آن ازجمله شفافیت، صراحت و عاری بودن از هرگونه ابهام، انسجام، تلائم و عاری بودن از هرگونه تعارض باید سازگار باشد.
روشهای مختلفی در تدوین منشورهای اخلاقی وجود دارد. فهرست دقیق و کامل از همة عناصر محیط داخلی و خارجی دانشگاه، طبقهبندی عناصر در شش تا هشت گروه، اولویتبندی گروهها از حیث حقوق و بیان وظایف دانشگاه در قبال حقوق آنها در چارچوب خط مشی اخلاقی دانشگاه، عمدهترین مراحل در فرایند تدوین منشور اخلاقی دانشگاه است.
علاوه بر آنچه بیان شد، مطالعة تطبیقی در خصوص سند اخلاقی دانشگاههای مشابه در کشورهای پیشرفته و نیز شناخت دقیق محیط، نقش مهمی در تدوین سند اخلاقی دارند. این امر به ویژه در شرکتهای مادر (هلدینگ) باید مورد توجه قرار گیرد.
بیانِ نظاممند وظایف دانشگاه در قبال حقوق محیط داخلی و خارجی خط مشیهای اخلاقی دانشگاه را به وجود میآورد مانند خط مشی اخلاقی دانشگاه در قبال دانشجویان، خط مشی اخلاقی دانشگاه در قبال استادان و کارمندان و مدیران و.... خط مشیهای اخلاقی دانشگاه، وجوه مختلف منشور اخلاقی آن را به وجود میآورد.
روش یاد شده در تدوین منشور اخلاقی سبب میشود که منشور در عین وحدت و انسجام از خط مشیهای مستقل تألیف گردد به گونهای که هر بخشی از دانشگاه بتواند خط مشی مربوط به خود را سرلوحة برنامههای خود قرار دهد.
منشور اخلاقی یکی از بخشهای سند اخلاقی است. عنصر دیگر آن عهدنامة اخلاقی منابع انسانی است که مسئولیتهای اخلاقی افراد را در مشاغل ترسیم میکند. به عنوان مثال در سند اخلاقی شرکت معدنی، علاوه بر منشور اخلاقی شرکت به عهدنامة اخلاقی معدنکاران نیز محتاج هستیم. عهدنامة اخلاقی مشاغل پیشینة یونانی دارد و در دورة اسلامی نیز مورد توجه فراوان بوده است.
عهدنامههای اخلاقی پزشکان، حسابداران، مهندسان، نمونههایی از مرامنامههای اخلاقی در حرفهاند. امروزه هر تشکل و انجمن صنفی برای خود عهدنامة معینی را تدوین و اعضا را با آن همسوگند میکند. برخی از سازمانها وظایف اخلاقی اعضای گروه را منشور اخلاقی میانگارند و گاهی آن را منشور اخلاقی فرد میخوانند. وظایف اخلاقی اعضای گروه در واقع عهدنامه اخلاقی است و با منشور اخلاقی دانشگاه تفاوت ماهوی دارد.
در سند اخلاقی دانشگاه، حداقل عهدنامه اخلاقی استادان، دانشجویان، مدیران و کارکنان باید تدوین شود. در منشور اخلاقی وظایف دانشگاه در قبال حقوق این افراد بیان میشود. اما در عهدنامة اخلاقی وظایف اخلاقی این افراد بیان میشود.
غالباً سند اخلاقی را با مقدمهای کوتاه آغاز میکنند. مقدمه با زبان فصیح یا زبان معیار اما برخوردار از جنبههای عاطفی و انگیزشی نگاشته میشود. در آیینهای تجدید عهد با سند اخلاقی دانشگاه مقدمه آن را به منزلة سوگندنامه میخوانند.
سند اخلاقی بالاترین مرجع اخلاقی سازمان است. جایگاه سند اخلاقی در سازمان چون صخرهای استوار است که در شرایط بحرانی میتوان به آن اتکا کرد. این سخن به معنای بینیازی از بازنویسی سند نیست. سند اخلاقی به دلیل اهمیتی که دارد، محتاج بازنگری مستمر است تا متناسب با توسعة کسب و کار از فراگیری و کارآیی لازم برخوردار باشد.
-2-5 اصل اسلامیتِ اخلاق دانشگاهی
اخلاقی بودن دانشگاه با اسلامی بودن آن نسبت معناداری دارد.
اولاً یکی از مهمترین اضلاع دعوت پیامبر گرامی اسلام(ص) اخلاق است: انی بعثتُ لاتمم مکارم الاخلاق. پس یکی از مهمترین ابعاد اسلامی شدن دانشگاهها اخلاقی بودن آنهاست.
ثانیاً اخلاق از مهمترین نیازهای بشر به انبیاست و اخلاق قوام خود را در تبیین ملاک نهایی اخلاق و اصول راهبردی و حتی قواعد عملیاتی وامدار تعالیم و آموزههای اسلامی است. جامعة ما محتاج پاسخگویی به مسائل اخلاقی در حرفة آموزش و پژوهش بر مبنای متون دینی؛ کتاب و سنت است.
اخلاق حرفهای در فرهنگ اسلامی از اسلام منشاء میگیرد و لذا با تکیه بر ترجمة مرامنامهها و منشورهای اخلاقی دانشگاههای غرب نمیتوان به اخلاقیسازی دانشگاه امید بست.
الگوی ما در نظام و هویت دانشگاهی، اسلامی بودن دانشگاه است و این نسبت اخلاق دانشگاه را با اسلام وثیقتر میکند.
اصل اسلامیت اخلاق دانشگاهی اقتضا میکند که علم اخلاق حرفهای با بهرهمندی از شیوههای اجتهادی مسائل اخلاق حرفهای را از متون دینی (کتاب و سنت) پاسخ بطلبد و از التقاط نظریههای غربی با آموزههای دینی بپرهیزد. روششناسی این اجتهاد در مسئله مقالة حاضر نیست. اسلامی بودن اخلاق به معنای هویت واسطهای دانش اخلاق میان وحی و مخاطبان آن است ».( با بهره وری از مقاله دکتر قراملکی)