239- آداب عزاداری امام حسین (ع)
بانیان عزاداری اگر نذر روز خاص دارند، کاری نمیشود کرد. یعنی شکر روز تاسوعا را نمیشود عاشورا شربت داد. تاسوعا برای تاسوعا است، عاشورا برای عاشورا. اگر نذر کردید کاری نمیشود کرد. اما اگر نذر نکردید، همین طور میخواهید خرج بدهید این خرجها را تقسیم کنید. یک مدیریت بکنید. مسئله مدیریت را قدیم فکر میکردیم برای استاندارها و فرماندارها است. اخیرا متوجه شدیم که حتی کوچکترین چیز مدیریت میخواهد. مثلا این خلبانهای هواپیماهای مسافربری دو تا خلبان دارد. شکمشان مدیریت دارد. یعنی اگر این کتلت میخورد و گوشت میخورد باید او نان و پنیر بخورد. چون اگر هر دو کتلت بخورند، دو تا خلبان، یک وقت گوشت مسموم باشد، حال هر دو خلبان به هم میخورد، هواپیما پایین میافتد. یعنی شکم هم مدیریت میخواهد. چه غذایی و چه ساعتی خورده شود. تمام بیماریها را نمیگویم. اما بخشی از بیماریها به خاطر این است که ما در غذا خوردن مدیریت نداریم. صبح بلند میشود میگوید: به نظرم سردی ام کرده. چای دارچین میخورد. بعد میگوید: گرمم شد، خیار میخورد. دو مرتبه میگوید: سردم شد، زنجیل میخورد. باز میگوید: گرمم شد، کاهو میخورد. باز میگوید: گرمم شد هندوانه میخورد. درحالی که اگر هیچ چیزی نخورد، خوب میشود.
مدیریت در مراسم عزاداری
مسائل عزاداری هم مدیریت میخواهد. یک مرتبه همه میخواهند یک ساعت خاصی بیرون بروند. مگر امام حسین ساعت هشت است؟ چه فرقی میکند هشت در خیابان بروی، یا نه؟ نه بروی یا ده؟ میگوید نه پدران ما ساعت یازده بیرون میرفتند، آقا پدران شما اشتباه میکردند. بی وقت در خیابان طبل میزدند مردم اذیت میشدند. امام صادق به یک نفر گفت: چرا خانهات خیلی تنگ است. تو که وضع مالیات خوب است، یک خانه بزرگ تهیه کن. گفت: مرحوم پدرم و جدم در این خانه بودهاند. گفت: اگر پدر و جد تو کار خلاف کرد، تو هم باید کار خلاف بکنی؟ پدر و جدت نداشتند. تو که وضعت خوب است!! بنابراین در اینکه کی بازار برویم، کی در خیابان برویم. چه طبلی استفاده کنیم باید مدیریت شود. مثلا گاهی نگاه میکنی جمعیت خیلی نیست اما اینقدر طبل است که شهر را تکان میدهد. من نمیگویم طبل نباشد، میگویم باید تناسبی باشد. ساعت طبل زدن، تعداد طبلها با مقدار جمعیت، همین طور چند تا طبل برمی دارند میزنند و نه شعری، نه مرثیه ای، نه سخنرانی ای، نه گریه ای، نه آدمی، همین طور فقط هی طبل میزنند. اینها کارهایی است که امام حسین دوست ندارد. مردم آزاری است. من از بیان امام(ره) شنیدم فرمود: قرآن خواندن هم اگر مردم آزاری باشد، گناه است. قرآن خواندن این طور است تا چه برسد به طبل! نذرهای شما اگر نذرهای خاصی نیست، تقسیم کنید. حالادهه دوم شما، روز بعد از عاشورا غذا بدهید. اینقدر غذا نفله میشود، چون همه نذر کردند روز عاشورا بدهند. شما مگر نمیخواهی به امام حسین هدیه کنی، بگو: حسین جان من سه روز بعد از شهادت پلو میدهم. آبگوشت میدهم. ثوابش برای تو. امام حسین هر وقت به ایشان هدیه کنی میپذیرد. چه عاشورا، چه غیر عاشورا. البته باید عاشورا حماسهاش سر جایش باشد. روز عاشورا فرق میکند. اما نه به مقداری که غذاها حرام شود. آیت الله العظمی مکارم میفرمود: حاجیهایی که روز عید قربان مکه گوسفند میکشند، اگر گوشتش حرام میشود، به ایران تلفن کنند، کسی برایشان بکشد. البته حالا امسال گفتند، گوسفندها را به پاکستان فرستادند. به هر حال اسراف حرام قطعی است. اگر کسی روز خاصی را نذر نکرده تقسیم کند. مجالس هم همین طور است. یکی دهه اول، یکی دهه دوم، یکی دهه سوم، به هر حال یک طوری نباشد یک شب همینطور قدم به قدم تکیه، بعد از یک هفته هیچی، مثل سیل یکبار میآید و میایستد. این باران نم نم اثرش بیشتر است.
بایدها و نبایدهای عزاداری در مجالس
باید چند تا اصل مراعات شود:
1-احیای امر اهلبیت. حدیث داریم در مجالس عزاداری «احیوا امرنا» (بحارالانوار/ج1/ص200) یعنی امور ما اهل بیت باید زنده باشد. این آقا که بالای منبر رفت، این شعار را که خواند چه چیزی زنده شد؟ آیهای تفسیر شد؟ تاریخ کربلا مطرح شد؟ موعظهای شد؟ چه مطرح شد؟ این شاعر این شعری که خواند مردم چقدر رشد کردند؟ بعضی شعرها در شان اهل بیت نیست. دورت بگردم. خوب مادر هم به بچهاش میگوید: دورت بگردم. چشمات کمونه، ابروت کمونه، قدت قشنگه، آیا مثلاً ابالفضل این است؟! شعری که خوانده میشود باید در آن رشد باشد. منبری باید حرفهایش رشد داشته باشد. پس اول زنده شدن امور اهل بیت. باید کاری کنیم که اهل بیت زنده شوند و حرفشان، فکرشان، فرهنگشان احیا شود.
2- معرفت و بصیرت. آدم در جلسه که میآید اگر با سیزده آمد، وقتی از حسینیه بر میگردد باید نمره اش 14 باشد، پانزده باشد. بگوید: یک چیزی فهمیدیم که تا حالانشنیده بودیم. حدیث داریم هرکس مسجد میرود باید هشت تا چیز بدست بیاورد. یکی از این هشت تا این است: «و علما مستطرفا» (بحارالانوار/ ج75/ص108) «مستطرف» یعنی تازه، هر کس مسجد میرود باید حرف تازه یاد بگیرد، یعنی چه؟ یعنی باید پیشنماز هر روز مطالعه کند. شما اگر پای تلویزیون دیدی از من استفاده نمیکنی خاموش میکنی، یک کانال دیگر میروی. «و علما مستطرفا» علم تازه، معرفت تازه باید معرفت و بصیرت باشد.
3- باید عشق آفرین باشد. عشق آفرین، یعنی باید مطالبی که گفته میشود، عشق مردم را به امام حسین بیشتر کند.
4- تعلیم احکام؛ اینها باید یک تابلو شود تا در همه هیئتها بزنند. یعنی باید هر منبری یک فقه هم بگوید. چون خیلی وقتها کارهای ما اشکال دارد.
امام حسین وقتی کربلا آمد، زمین کربلارا خرید. چرا؟ به خاطر مساله فقهی. فرمود: زمین مردم است. من در زمین مردم نمی خواهم شهید بشوم و نباید خون من در زمین غصبی ریخته شود. زوارها که زیارت من میآیند، پا در زمین مردم نگذارند. ببین امام حسین زمین کربلا را خرید که مسائل فقهی مراعات شود.
در کوفه و شام به زینب کبری صدقه دادند. فرمود: صدقه به سید حرام است. یعنی چه؟ یعنی در اوج کارها باید مواظب مسائل شرعی بود. صدقه حرام است. میشود به دیوار مسجد میخ کوبید؟ باسمهتعالی نه! حرام است. میخواهیم سیاه پوش کنیم، نکن. سیاه پوش مستحب است اما خراب کردن دیوار مسجد حرام است. خدا دکتر بهشتی را رحمت کند. من خدمت این شهید مظلوم بودم. از چند تا کشور آمده بودند با ایشان صحبت میکردند. از کشورهای مختلف صحبت میکردند، یک مرتبه گفت: آقایان الآن وقت نماز است. با اجازه! الله اکبر! نماز اول وقت. با کفش در مسجد میآییم. میخواهیم سینه بزنیم. این کار را نکنید. من میخواهم گوسفند بکشم، شتر بکشم در خیابان. آقا شتر بکش. خدا اجرت بدهد. اما چرا وسط خیابان؟ این شتر رم میکند. گاو و گوساله رم میکند. خونش میریزد. اگر بارندگی شود، این آب با خون مخلوط میشود. کفش مردم نجس میشود. در مسجد میروند، در حسینیه میروند، در خانههایشان میروند، کشتن شتر کار خوبی است. اما وسط خیابان کار خوبی نیست. هرچیزی در جایی. شما اگر چای را در آفتابه بکنی، هیچکس نمیخورد. هم شربت خوب است، هم لیوان خوب است. یعنی باید کارهای ما در ظرف خودش باشد. شتر کشتن، گوسفند کشتن کار خوبی است اما وسط راه کشتن کار خوبی نیست. یک جای دیگر بکشید وسط راه نباشد.
5- پاسخ به شبهات، یک سری شبهه پیش میآید. شبهه میکنند و این شبههها را باید جواب داد. الآن این وهابیها راجع به عزاداری میگویند: عزاداری کجای قرآن نوشته است؟ این وهابیها باید قرآن را بلد باشند. مسلمان که هستند. قرآن در سوره «اذا الشمس کورت» (تکویر/1) آنگاه که خورشید نورش گرفته شد. «و اذا النجوم انکدرت» (تکویر/ 2) نور ستارهها گرفته شد. خورشید درهم پیچیده شد. چه شد، چه شد، چه شد بعد میگوید در آن روز میپرسند این دختر زنده را چرا در گور کردی؟ مسلمانها که دختر در گور نمیکردند. مشرکین دختر زنده را در گور میکردند. دختر را ننگ میدانستند. قرآن برای دختر مشرک هم روضه خوانده است. گفته: «بای ذنب قتلت» (تکویر/9) به چه گناهی این را کشتید؟ ببینید دختر مسلمان نیست. پدرش مشرک است. دختر هم مشرک است. اما چون مظلوم است، خدا برای مظلوم آیه آورده است. اگر کسی مظلوم بود باید کمکش کنیم. گول خوردههایی که گفتند: نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران! اینها با قرآن آشنا نبودند. غزه و لبنان که مسلمان هستند. ما میگوییم: حتی اگر آن طرف کره زمین به یک دختر کافری ظلم شد، ما باید از این طرف دنیا به نفع او شعار بدهیم. به چه دلیل؟ به دلیل «اذا الشمس کورت» خداوند برای دخترانی که در جاهلیت زنده در گور میرفتند روضه خوانده است. «قتل اصحاب الاخدود» (بروج/4) «اخدود» خد یعنی گودی. یک گودی درست کردند، مومنین را در گودی ریختند و سوزاندند و نشستند لب گودی و تماشا کردند. مومنین سوختند و اینها تماشا کردند. قرآن میگوید: مرگ بر شما که مومنین را زنده زنده سوزاندید. در سوره بروج خداوند برای مومنینی که به ناحق از بین رفتند روضه خوانده است. این وهابیها به ما میگویند: چرا عزاداری میکنید؟ خودشان پدرشان که میمیرد و میبرند زیر خاک میکنند. من نمیدانم مثلاً فرض کنید که شما چطور یک مرغ مرده را زیر خاک میکنید و هیچ گریه نمیکنید. این مادرش و پدرش مرده زیر خاک میکند، همینطور نگاه میکند. اصلاً گریه علامت این است که من عاطفه دارم. اصولاً ما دو تا چراغ داریم. عقل و عاطفه! چراغ عقل بیان است. تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد یعنی آدم حرف که میزند میفهمد که طرف چقدر عاقل است. بیان، چراغ عقل است. اشک، چراغ عاطفه است. ما نمیدانیم فلانی عاطفه دارد یا ندارد. اگر دیدیم گریه میکند، پیداست عاطفه دارد. اگر دیدیم همینطور نگاه میکند، عاطفه اش مشکل دارد. گریه فطری است. گریه عقلی است. چقدر در قرآن آیه برای گریه داریم. چقدر روایات برای گریه داریم. میگویند: چرا شما از دهه محرم عزاداری میکنید؟ فقط روز عاشورا را عزاداری کنید. آدم اگر یک غریبه که مرد یک دقیقه به احترامش صبر میکند، اما اگر مادرش مرد، مغازه را میبندد. دو روز، سه روز مرخصی میگیرد. اگر خانمش، بچه هایش، همسرش اگر همه با هم از دنیا رفتند، ممکن است ده روز، بیست روز دیگر سر کار نیاید. پس باید در هر عزاداری یک شبههای جواب داده شود.
6- انتقال فرهنگ کربلا به نسل نو؛ عزاداران ما پست را به بچههایشان بدهند. مداح به بچهاش بگوید: تو بیا بخوان. رئیس هیئت به بچه اش بگوید: تو بیا رئیس هیئت شو. به چه دلیل این حرف را میزنیم؟ به دلیل حدیث. حدیث داریم وقتی میخواهی به فقیر پول بدهی، خودت نده. به بچهات بده بگو: تو به فقیر بده. یعنی چه؟ یعنی کمک به فقرا را به نسل بعد هم منتقل کن. میخواهی افطاری بدهی. بگو: آقاجان من امسال میخواهم به بیست نفر افطاری بدهم. تو دانشجو هستی. تو دبیرستانی هستی. تو راهنمایی هستی. من این چیزها را میخرم تو به همشاگردی هایت بگو بیایند. که این دختر شما، پسر شما سفره بیندازد و افطاری دادن را یاد بگیرد. ما داشتیم بعضی از تجاری را که سهم امام را به مرجعش میداد، بچه هایش را میآورد، میگفت: بچهها ببینید، این آیت الله العظمی مرجع تقلید من است. من سهم امامم را دو دستی تقدیم میکنم. بعد از مرگ من شما باید سهم امامتان را به مرجعتان بدهید. یعنی این سهم امام دادن، خمس دادن، انفاق، افطاری، عزاداری، این فرهنگ را به یک نسل نو هم منتقل کنیم.
7- بهره گیری از فرصتها و دوری از فرصت سوزی: باید از زمان بهتر استفاده کنیم و زیاد طولش ندهیم. به نظر من بهترین عزاداری، عزاداری مقام معظم رهبری است. نماز جماعت، یک ربع تا بیست دقیقه. مداح یک ربع. سخنران نیم ساعت. دوباره عزاداری و سینه زدن یک ربع، بیست دقیقه. بعد هم بیست دقیقه هم شام میدهند. یعنی همه اینها یک ساعت و نیم طول میکشد که آدم آنجا آمد هم نماز جماعت میخواند، هم سینه زده است. هم مداحی گوش داده است. هم این واعظ یک چیزی گفته یاد گرفته است، هم شام خورده است. ما از غروب چراغ را روشن میکنیم تا یک بعد از نصف شب. محتوایش چیست؟ یک نوار کاست، یک روضه پلاستیکی، روضه پلاستیکی که ثواب ندارد. اگر شهرداری هم کامپیوترها را طوری طراحی کند که یک مرتبه ظهر که میشود همه آجرهای تهران اذان بگوید، ثواب ندارد. آنکه از حلقومت اذان میگویی ثواب دارد. اذان پلاستیکی ثواب ندارد. وگرنه ما سی، چهل هزار تا تاکسی داریم، ظهر همه رادیوشان را روشن کنند، شیشه تاکسی را هم پایین بکشند، بله تهران روی هوا میرود. موج خوبی هست. کار خوبی هست. اما ثواب برای این است که خود انسان الله اکبر بگوید. پس از زمان بهتر استفاده کنیم.
8- سهم قرآن در کنار اهل بیت فراموش نشود. از همه منبریها بخواهید که آقا شما دراین بیست دقیقه که منبر هستید، 5 دقیقهاش را یک آیه قرآن برای ما تفسیر کن. 5 دقیقه اش را یک حدیث بگو. 5 دقیقهاش را تاریخ کربلابگو. 5 دقیقه اش را هم روضه بخوان. شما اگر دکان سبزی فروشی رفتی، همه پولت را ریحان گرفتی، همه پولت را تره گرفتی، همه پولت را ترب گرفتی به تو ایراد میگیرند. ما همه چیزی نیاز داریم. آدم هرچه پول دارد لحاف کرسی بخرد. هرچه پول دارد مس بخرد. هرچه پول دارد طلا بخرد. این مدیریت نیست. باید طوری باشد برنامهها جامع باشد که انسان با کلام خدا آشنا شود. با کلام پیغمبر و اهل بیت آشنا شود، با تاریخ کربلا آشنا شود. اینها باید برنامهریزی شود. البته بعضی جاها هست، الحمدالله! خیلی جاها هستند که دقت میکنند. سهم قرآن فراموش نشود.
9- از متن مقتل خوانده شود. این دیگر برای روحانیون است. مقام معظم رهبری در ایام عاشورا یک روز نمازجمعه آمدند. مقتل را باز کردند از روی مقتل میخواندند و توضیح میدادند. چه اشکالی دارد؟ حدیث را هم از روی کتاب بخوانید. خدا آیت الله العظمی گلپایگانی را رحمت کند. ایشان وقتی منبر میرفت، سالی چند منبر برای مردم میرفت. کتابش را باز میکرد، از رویش میخواند و تفسیر میکرد. آدم شعر را از رویش بخواند چه اشکالی دارد؟ شعر و حدیث را از رو خواندن عیبی ندارد. حالا مثلا من در تلویزیون کاغذ دستم است، به نظر شما من آدم معیوبی هستم؟ چه عیبی دارد از رویش بخواند؟ مقتل را از رویش بخوانیم که معتبر است، سند داشته باشد.
10- توجه به نماز اول وقت در مراسم عزاداری : از امام حسین(ع) به نفع نماز استفاده کنیم. این هم یک مسئله مهمی است. چندتا چیز برای شما بگویم، شاید نشنیده باشید. امام حسین(ع) از مکه که میخواست حرکت کند کوفه بیاید، به یک نفر گفت: تو رسماً موذن هستی! یعنی همان کاروان خودش و خواهرش یعنی کاروان امام حسین از مکه موذن داشتند. این یک مورد. ابوثمامه که ظهر عاشورا به امام حسین(ع) گفت: آقا ظهر شده! امام حسین دعایش کرد. عصر تاسوعا که به خیمهها حمله کردند، امام حسین فرمود: جنگ را فردا بیندازید. امشب شب عاشورا است. من نماز را دوست دارم. «انی احب الصلاه » (لهوف/ ص 89) من نماز را دوست دارم. ظهر عاشورا میگویند: علی اکبر اذان گفت.
امام حسین نمازش شکسته بود. چون دوم محرم رسید، دهم شهید شد. دوم تا دهم هشت روز است، مسافر هشت روزه نمازش شکسته است. نماز شکسته جمعاً سی و پنج تا، چهل تا کلمه است. دراین سی و پنج تا کلمه سی تا تیر به امام حسین رها کردند. یعنی هر یک کلمه«مالک یوم الدین» یک تیر. «ایاک نعبد» یک تیر. این یعنی چه؟آن وقت آیا میشود عزادار امام حسین نسبت به نماز، عاشق نباشد؟ مساله نماز فراموش نشود. هم ظهر عاشورا، هم شب عاشورا، در عزاداریها اول نماز، اول نماز، اول نماز ، اول نماز، اول نماز!
11- برای مبارزه با طاغوت و ظلم و استکبار استفاده شود. به مردم بگوییم، اصلاً این که شما میگویید زیربار نمیرویم، مذاکره نمیکنیم، یعنی مبارزه با طاغوت پرچم دارش امام حسین است. یعنی زیر سم اسب میروم، اما زیر بار زور نمیروم.
مادر من فاطمه است. کسی که از فاطمه شیر خورده و در دامن فاطمه رشد کرده بله قربان به یزید نمیگوید قرآن میگوید: میدانید شما چه کسی هستید؟ شما فرزند حضرت ابراهیم هستید. «مله ابیکم ابراهیم» (حج/87) آیه قرآن است.«انا و علی بن ابی طالب ابوا هذه الامه» (بحارالانوار/ج 63/ص 8) پیغمبر فرمود: من پدر شما هستم. دخترهای ما باید بدانند مادرشان فاطمه زهرا است. پسرهای ما باید بدانند پدرشان علی بن ابی طالب است. ما یک پدر معنوی داریم. بنابر این باید احساس غرور کنیم و هرگز زیر بار نرویم. اگر شما میخواهی وضو بگیری. یک کسی آب به شما میدهد. یک شیشه آب به شما میدهد میگوید: بیا وضو بگیر. اگر میدانی منت در آن است، اسلام میگوید: تیمم کن نماز بخوان. آبی که در آن ناز است. با آن وضو نگیر. یعنی چه؟ یعنی تو باید عزیز باشی. کسی حق ندارد سرکوفت بزند. من جهازیه تو را دادم! من پولت دادم درس خواندی. اگر کسی منت بگذارد... حتی قرآن داریم:«لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی» (بقره/ 462) اگر کمک به کسی کردید، به زبان نیاور. به زبان بیاوری ثوابش میپرد. حتی زن به شوهر بگوید: من لباس هایت را شستم. من برایت غذا درست کردم. اجرش از بین رفت. مرد بگوید که: من برایت طلاخریدم. من تو را مشهد، عمره، کربلا بردم. چرا من میگویی؟ رزقش بوده است. بنابراین سعی کنید من نگویید. من خرج میدهم. این هیئت رئیسش من هستم! من که آمد خدا پاک میشود. خدا شریک قبول نمی کند. از امام حسین برای وحدت استفاده کنید. الله اکبر چه قدرتی است! هیچ قدرتی در کشور ما مثل امام حسین همه گروهها را یکجا جمع نمیکند. درحزبها تکه تکه میشوند. در انتخابات رئیس جمهوری، مجلس، شورای شهر تکه تکه میشوند. در سلیقهها تکه تکه میشوند. درشغلها تکه تکه میشوند. حتی در نماز مردم تکه تکه میشوند. یک عده این مسجد میروند، یک عده آن مسجد میروند. تنها جایی که همه پیراهن سیاه میپوشند و همه یک کلام میگویند: یا حسین عزاداری آن حضرت است امام حسین توانست یک وحدتی به وجود بیاورد، از این وحدت استفاده کنیم.
12- ساخت حسینیه درکنار مسجد : حسینیه نسازید مگر کنار مسجد. امام حسین بنده خدا بود. به خاطر اطاعت از خدا رفت شهید شد. ما یک مهمان داشتیم، میگفت: در فلان روستا حسینیه ساختهاند بالای دو میلیارد تومان. حضرت عباسی امام حسین راضی است؟ ما حسینیه هایمان در سال چند شب باز است؟ کدام عاقل برای یک گونی آرد یک نانوایی درست میکند؟ چرا ما به اسم دین برای سه شب عزاداری یک حسینیه میسازیم؟ کنار مسجد یک جا بسازید که اگر جمعیت زیاد شد در حسینیه بروند. البته بخش حسینیه جدا باشد. چون گاهی وقتها در مسجد نمیتوانند بیایند، در حسینیه بروند. در حسینیه عزاداری کنند، سینه بزنند. شام بدهند. مراسمشان در حسینیه باشد. ولی این حسینیه درش به مسجد باز باشد. چند منظوره باشد یک حسینیه میسازید مستقل دور از مسجد، تازه از شب اول محرم هم خیلی جاها روضه نیست. خیلی حسینیهها از شب پنجم، ششم شروع میشود. من حسینیههای تهران را بعضیهایش را میشناسم. نمیگویم همه. بسیاری از حسینیههای تهران در طول سال آن استفادههایی که باید شود، نمی شود. آنوقت شما میدانید سی هزار روستا داریم مسجد ندارد؟ سی هزار روستای بی مسجد! خود امام حسین باشد چه میکند؟ حسینیه باید وصل به مسجد باشد و همچنین عباسیه، زینبیه، مهدیه، یعنی تکه تکهاش نکنیم. همه زورمان را باید روی خانه خدا بگذاریم، همه هم بنده خدا هستند. حضرت مهدی بنده خداست. پیغمبر، بنده خداست. گفتند: «عبده»، «عبده و رسوله» عبد است. محور مسجد باشد. براساس مسجد، کنار مسجد یک سالن بسازند، حسینیه که اینها به هم کمک کنند.
13- توجه کنیم در عزاداری وهن شیعه نباشد. بعضی از عزاداریها وهن شیعه است. البته حالاممکن است، گوش ندهند من قیامتی دارم و آن آقایی هم که گوش نمی دهد قیامتی دارد. حداقل من میتوانم در قیامت یقه اش را بگیرم. یک مشت قمه زن لجوج داریم که اینها از بعضی مراجع هم فتوا گرفتند که قمه جایز است. اولا بعضی از علما میگویند: جایز نیست. مثل مقام معظم رهبری. او هم که میگوید: جایز است، قمه زدن نه واجب است نه مستحب. فوقش در فتوا میگوید: جایز است. ما میگوییم، این آقایی که اینقدر شاخ و شانه میکشد برای قمه زدن که بعضی از آقایان میگویند: جایز است، خوب احترام فتوای مراجع سر جایش. جایز است. ولی ما یک سوال میکنیم نگفته که مستحب است. نگفته که واجب است. از این آقای قمه زن سوال میکنیم. سهم شما (یعنی قمه زن) در نمازجمعه چیست؟ در سال چند بار نماززجمعه میروید؟ در نماز جماعت چیست؟ سهم شما در فقرا چیست؟ سهم شما در زکات چیست؟ سهم شما برای دخترها و پسرهایی که همسر ندارند چیست؟ در ازدواج جوانهای فقیر چیست؟ سهم شما در رشد علمی چیست؟ همه را خط میکشد و روز عاشورا میخواهد قمه بزند. کجای این، دین است؟ نمازجمعه مستحب، نماز جماعت مستحب، کمک به فقرا واجب، زکات واجب، ازدواج جوانها واجب، یعنی واجبات را اعتنا نمیکنیم، و اصرار داریم که حتماً قمه بزنیم. نباید اینطور باشد که تلویزیون آمریکا، اروپا مرتب عکس و فیلم قمه زنها را نشان بدهد، بگوید: شیعه ها، این اصول گراها، این ولایت فقیهیها اینطور هستند. الان میدانی شیعه را به چه میشناسند؟ در کره زمین شیعه یعنی مقاومت و این به خاطر هشت سال، بسیجیهای ما، ارتشیهای ما، امت ما هشت سال مقاومت کردیم، بعد از این هم سید حسن نصرالله و بچههای لبنان مقاومت کردند. بعد هم غزه! به خاطر مقاومت شیعه مطرح شد. ما باور نمی کردیم اندونزی اینقدر شیعه داشته باشد. گروه گروه دارند شیعه میشوند به عنوان اینکه شیعه مظهر مقاومت است. شیعه را به مقاومت میشناسند. حالا شما یک استکان خون روی صورتت بریزد یا نریزد. این علامت چیست؟ شما چند وقت جبهه بودی؟ در کدام خطر مقاومت کردی؟ ارزش ما به تقوا است. ارزش ما به مقاومت است. ارزش ما به علم است. ارزش ما به این اختراعاتی است که جوانهای علمی ما میکنند. ایران یعنی مبتکر، ایران یعنی در همه مسابقات میرود مدال طلامی آورد. ایران یعنی روزبه روز در هر کجا حرف میزنیم مطرح میشویم. الان سی سال از انقلاب میرود، یک قمه زن به من بگوید: آقا به خاطر قمه من اسلام پیش رفت. یک نمونه بگوید، اگر اسلام پیش رفته است، به خاطر ولایت فقیه بوده است. به خاطر هشت سال مقاومت ایران بوده است. به خاطر سیدحسن نصرالله و لبنان و فلسطین و غزه و اینها بوده است. اسلام هر کجا پیش رفته است به خاطر یا علم بوده، یا ابتکار بوده، یا مقاومت بوده است. با قمه تا حالاهیچ کس پیش نرفته است.حالا در عین حال کسی میخواهد لجبازی کند، لجبازی کند. قرآن به پیغمبر میگوید: پیغمبر تو بگو، «و ان تولوا» (بقره/731) در قرآن «تولوا» زیاد است. یعنی بگو، یک عده هم گوش نمی دهند. کلمه «و ان تولوا» در قرآن زیاد آمده است. یعنی پیغمبر غصه نخور. تو بگو یک عده هم گوش نمی دهند. ولی من غصه میخورم، کسانی که راجع به انواع واجبات و انواع مستحبات هیچ کتابی نمی نویسند، یک مرتبه از مرجع تقلیدش نپرسیده که آقا مثلادر این کار ما چه کنیم؟ ولی راجع به قمه کتاب چاپ میکند، بروشور چاپ میکند. تبلیغ میکند. شمشیرهایشان را تیز میکنند. به قمه زنها میگویم. بروید بالاخودتان را بکشید. بروید در سر کوه، بروید در چاه، پایین و بالا هر کاری بکنید، هیچ کس نگفته قمه واجب است. هیچ کس هم نگفته مستحب است. فوقش بعضی میگویند جایز است. ما میگوییم: تازه جایز است چند دقیقه؟ یک روز عاشورا. قمه زدن میدانید چقدر طول میکشد؟ یک دفعه چنین میکنند تمام میشود میرود. یعنی برای یک دقیقه در یک روز، تمام سال دارند فعالیت میکنند که قمه زدن را رشد بدهند. آن وقت برای واجباتی که در طول سال، در طول ماه، در طول هفته، همیشه واجب است. برای واجبات و مستحبات همیشه تلاش نیست. این کار را نکنید. وهن شیعه نباشد که تلویزیون اروپا قمه زدن ما را نشان بدهد. به ریش ما بخندند. ممکن است نماز هم بخوانیم اما به ریش ما بخندند. ما نماز میخوانیم. ولی نماز را قرآن میگوید. گفته: «اذا نودی للصلاه » (جمله/9) وقتی «و اذا نادیتم الی الصلاه اتخذوها هزوا» (مائده/85) ممکن است به اذان ما هم بخندند، منتها اذان را آیه داریم. نماز را آیه داریم. ما در واجبات فکر خنده دیگران نیستیم. اما در چیزی که نه واجب است، نه مستحب، چرا یک کاری میکنید به ما بخندند؟
14- حرمت علم و عالم حفظ شود. این طور نباشد پای مداح بنشینیم عالم که میرود سخنرانی کند، از پای منبرش بلند شویم یا وقت خوب را به مداح بدهیم، وقت بد را به عالم بدهیم! حرمت علم باید حفظ شود.
15-تلاوت قرآن در لابلای عزاداری توسط قاریان خوش صدا. در همه محلهها قاری خوش صدا هست. بیایند آیات شهادت را در عزاداری بخوانند. «و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع» (بقره/551) «قتلوا فی سبیل الله» (آل عمران/961) آیات جبهه و جنگ را در عزاداری خوش صدا بخواند و همینطور پخش شود، مردم راه بروند و گریه کنند. چه اشکال دارد؟ نه اینکه مداح را حذف کنیم. یعنی هم مداحی باشد و هم این آیات قرآن را در خیابان مطرح کنیم. (آداب عزاداری امام حسین(ع) . حجت الاسلام محسن قرائتی )