197- آداب اخلاقی آموختن: رعایت اولویتها
دوران دانشجویى به گونه اى است که اگر دانشجو تلاش بسیار کند و از لحظات و ساعات عمرش کامل و بهینه بهره گیرد، باز هم نمى تواند به مسئولیت هاى واجب و ضرورىاش، جامه عمل بپوشاند.
یعنى مسئولیت ها و وظایفِ دینى، اجتماعى، علمى، فرهنگى و سیاسى دانشجو به اندازهاى است که دیگر فرصتى براى انجام کارهاى مباح و مستحب باقى نمى ماند. البته این موضوع نه اختصاص به دانشجویان دارد و نه ویژگى دوران معاصر است. شهید اول، در اینباره فرموده اند: «گذراندن عمر در کارهاى مباح و پرداختن به امور غیرضرورى، هر چند به میزان اندک، حاصلى جز زیان ندارد.»[1] در عین حال، دانشجویان با توجه به نقش ویژه و انکارناپذیرشان در جامعه، وظایف و مسئولیت هاى سنگینترى بر عهده دارند.
مهمترین وظیفه دانشجویان تحصیل دانش هاى سودمند براى جامعه است. دانش هایى که در جهت رشد و پیشرفت فراگیر جامعه اسلامى باشد. بنابراین لازم است در کلاس درس و خارج از کلاس، همواره در پى فهم مسائل ضرورى و مفید برآیند و هرگز وقت خود را صرف مسائل غیرضرورى نکنند. مسائلى که دانستن آنها، صرفاً بار اطلاعاتى آدمى را مى افزاید و هیچ تأثیرى در سعادت دنیوى و اخروى فرد و جامعه ندارد، رهزن عمر و اندیشه اند. امام على علیه السلام، در اینباره، به دانشجویان توصیه مى کند که به دنبال فهم و حل مسائلى باشید که دانستن آنها لازم است و جهل در آنها پذیرفتنى نیست:
«سَلْ عَمّا لابدَّ لک من عِلْمِهِ [عَمَلِهِ؟] و لاتعذر فى جهله»[2]
و یا مى فرماید:
دانش ها بیشتر از آناند که تو بتوانى همه آنها را بیاموزى و بر آنها احاطه یابى؛ پس باید گلچین کرده و از هر دانشى بهترین هاى آن را برگزینى.[3]
پیامبر اکرم، وارد مسجد شدند و دیدند که گروهى از مردم، در اطراف شخصى حلقه زدهاند.
پرسیدند: «این کیست؟» گفتند: «شخصى بسیار دانشمند و علّامه است.» پیامبراکرم از علم او پرسید.
مردم گفتند: «داناترین مردم نسبت به انساب عرب و وقایع و ایام جاهلیت و اشعار عربى است.» پیامبر فرمودند: «این دانشى است که اگر کسى آن را نداند ضرر نکرده است و کسى که آن را مى داند، سودى نمى برد.»[4]
بررسى مصداقى
دانشجوى متعهد و مسئولیت پذیر، در دوران دانشجویى خود، وظایف و مسئولیت هاى متعددى را بر دوش خود احساس مىکند؛ از سویى به عنوان دانشجو، وظایف علمى سنگینى را بر عهده دارد و از سوى دیگر وظایف فرهنگى و اجتماعى و احیا و ترویج شعایر دینى نیز از جمله دغدغه هاى بزرگ اوست. در جایى که انجام وظایف علمى با وظایف فرهنگى و اجتماعى تعارض پیدا کند، چه باید کرد؟ اگر امر دایر شود بین شرکت و فعالیت در برنامه هاى فرهنگى تشکل خاصى که شما در آن عضویت دارید، و درس خواندن و دانش اندوزى، کدام را باید مقدم داشت؟ آیا باید اصالت را به علم اندوزى داد یا به فعالیت هاى فرهنگى و امثال آن؟ در این زمینه با دوستان خود، گفتگو کنید، هر گزینه اى را که انتخاب مى کنید، دلیل آن را نیز به صورت مشروح و مستند بیان نمایید.[5]
[1] ( 1). و مِن الخُسران صَرفُ الزمانِ فى المباح و ان قلَّ.( رضا مختارى، سیماى فرزانگان، ص 106)
[2] ( 2). عبدالواحد الآمدى، غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، باب 39، ص 394 و 395، حدیث 46
[3] ( 3). العلمُ اکثرُ مِن انْ یُحاطَ به، فَخُذُوا من کلِّ علمٍ احْسَنَهُ.( همان، فصل 1، ص 120، حدیث 2198)
[4] ( 4). محمدبن یعقوب کلینى، اصول الکافى، ج 1، کتاب فضل العلم، باب 2، حدیث 1
[5] شریفى، احمدحسین، آیین زندگى (اخلاق کاربردى)، 1جلد.صص 49 الی 51