145- اخلاق و خداشناسى
برخى از فیلسوفان مغرب زمین، به پیروى امانوئل کانت،
کوشیده اند با استمداد از براهین اخلاقى به اثبات وجود خداوند بپردازند.
[1] امانوئل کانت، همه براهین عقل نظرى را از اثبات وجود خدا عقیم مى دانست و بر این باور بود که لازمه عقل عملى و قوانین اخلاقى، اذعان به وجود خدا و برخى دیگر از آموزه هاى دینى، نظیر خلود و جاودانگى نفس است.[2] برخى دیگر از مدافعان این برهان، خواسته اند از طریق ثبات و اطلاق امر و نهى اخلاقى، وجود آمر و ناهى ثابت، ازلى و مطلق (خداوند) را ثابت کنند؛ به این طریق که امر و نهى اخلاقى، مقتضى وجود آمر و ناهى است و این آمر و ناهى، خودِ شخص یا دیگر اشخاص انسانى نمى توانند باشند، بلکه باید مرجعى ماورایى و فوق انسانى، به نام «خدا» وجود داشته باشد که منشأ اوامر و نواهى اخلاقى است.[3]
برخى دیگر خواسته اند از طریق قوانین اخلاقى، وجود قانونگذارى الهى را اثبات نمایند.[4] بیان مشهورترى از برهان اخلاقى نیز به این صورت است که مى گوید ارزشهاى اخلاقى، عینى هستند و آفریننده آنها یا باید ماده باشد یا غیر ماده (روح یا نفس)؛ اما ماده نمى تواند خالق ارزشهاى عینى باشد، و غیر ماده یا انسان است یا موجودى فراتر از انسان. انسان نیز نمىتواند خالق ارزشهاى عینى باشد. زیرا آدمیان از میان مى روند، اما اصول و ارزشهاى اخلاقى پابرجا مى مانند و این نشان مى دهد که موجودى فراتر از انسان وجود دارد که خالق ارزش هاى اخلاقى است و این موجود، همان خدا است.[5] به هر حال، همه کسانى که در اثبات وجود خدا، به برهان اخلاقى پناه آورده ند، آگاهانه یا ناآگاهانه بر نیازمندى دین به اخلاق مهر تأیید زده اند.
یکى از مشهورترین و مهمترین دلایل ضرورت خداشناسى، «وجوب شکر منعِم» است.
چون خداوند ولّى نعمت ما است و همه نعمتهاى ما از آنِ او است، پس به حکم اخلاق، سپاسگزارى از او واجب است و البته شکرگزارى از ولّى نعمت، به شناخت او وابسته است و تا او را نشناسیم نمى توانیم سپاسگزارىاش نماییم. بنا بر این، ضرورت خداشناسى، دست کم بر اساس این دلیل، بر پذیرش این حکم اخلاقى استوار است که «شکر منعِم واجب است».[6]
[1] ( 2). بنگرید به: خدا در فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهى، ص 110- 97
[2] ( 3). براى آشنایى بیشتر با برهان اخلاقى کانت، بنگرید به: خدا در فلسفه، ص 104- 103
[3] ( 4). بنگرید به: خدا در فلسفه، ص 98
[4] ( 1).1 .The Miracleof Theism ,p .201 .
[5] ( 2). بنگرید به: عقل و اعتقاد دینى، ص 165- 163؛ و همچنین:43 p ,ytinaitsirhC ereM
[6] جمعى از نویسندگان، فلسفه اخلاق(جمعى از نویسندگان)، 1جلد. صص 169 - 168