112- اخلاق کار از دیدگاه اسلام
ارزش کار و تولید در اسلام، به رعایت اخلاق و ارزش های دینی در این عرصه منوط است. عناصر اخلاقی کار و تولید در آموزه های دینی بسیار گسترده است. تحقّق عینی این عناصر، از یکسو، زمینه ساز گسترش و بهینه سازی فعالیت های تولیدی و در نتیجه رشد اقتصادی است و از سوی دیگر، ضمن جهت دهی به فعالیت ها و سرمایه گذاری ها، سالم سازی آنها را موجب می شود. برخی از مهمترین این عناصر به همراه کارکرد اقتصادی ـ اخلاقی آنها چنین است:
1- هدفمندی و انگیزه سالم
در نگرش اسلام، هدف نهایی انسان، تکامل در پرتو نیل به قرب
الهی است؛ از
این رو، هدف نهایی نظام اقتصادی اسلام، فراهم کردن زمینه های لازم برای دستیابی
افراد به کمال مطلوب است. برای تحقّق این هدف، یکسری «اهداف میانی» مطرح می گردد
که از یکسو، به عنوان انگیزه های فعالیت های تولیدی فرد مسلمان تلقّی میشود و از
سوی دیگر، مقدمه نیل به هدف نهایی است.
انجام دادن وظایف عبادی ، «تأمین
نیازهای زندگی و رسیدن به رفاه نسبی»، «خودکفایی و اقتدار جامعه»، و «مشارکت در
خدمات اجتماعی» از مهمترین اهداف فرد مسلمان در کار و تولید است.
تفاوت در هدف ها و انگیزه ها، یکی از
وجوه تمایز کار و تولید در مکتب اقتصادی اسلام با مکتب سرمایه داری است؛ چرا که در
مکتب سرمایه داری، هدف از تولید، صرفا افزایش دادن سود و درآمد است؛ از این رو، مجالی را برای اندیشیدن در ارزشها و
رعایت محدودیت های اخلاقی در کار و تولید باقی نمیگذارد.
2- وجدان کاری
وجدان کاری به معنای «گرایش به انحام دادن صحیح کار و وظایف شغلی، بدون نظارت مستقیم» است که از نشانه های آن، انجام کار بیشتر و بهتر، کنترل درونی و مسئولیت پذیری است. عواملی چند بر ایجاد و تقویت وجدان کاری مؤثر است که در متون دینی، مورد توجّه و تأکید قرار گرفته است؛ «اصلاح نگرش» (نفی پارهای از پندارهای نادرست و خرافی درباره سرنوشت انسان و جوامع )، «رضایتمندی از کار» (از طریق تبیین ارزش معنوی و اجتماعی و آثار کار)، «آموزش و الگوسازی»، «تقویت احساس مسئولیت» و «توجّه دادن جامعه به پیآمدهای ضعف وجدان کاری» از این عوامل است.
3- تخصص و تعهّد
تخصّص و تعهّد»، دو ویژگی اساسی نیروی کار و مدیریت است که در
آموزههای دینی، به شدّت مورد تأکید است، به گونهای که ممکن نیست هیچیک بدون
دیگری، ملاک ارزیابی و مطلوبیت باشد: «إنّ خیر من استأجرت القویّ الأمین» ؛ «قال
اجعلنی علی خزائن الأرض إنّی حفیظ علیم».
در بینش اقتصادی اسلام، «متعهّد غیر
متخصّص» در ردیف «متخصّص خائن» قرار میگیرد. امام صادق علیهالسلام در این باره
میفرمایند: «ما أبالی ائتمنتُ؛ خائنا أو مضیّعا»؛ از این رو آگاهی از دانشهای هر
زمان و افزایش تخصّص، در کنار پاکی و تعهّد، از وظایف دینی نیروی کار است، به
گونهای که تعهّد او اقتضا میکند، از پذیرش کاری که تخصّص و توان آن را ندارد،
خودداری ورزد.
4- انضباط کاری
نظم و انضباط و مدیریت زمان، از مهمترین عوامل بهرهبرداری
بهینه از سرمایههاست؛ از این رو، علاوه بر تأکید بر رعایت نظم، شاخصههای انضباط
در فعالیتهای اقتصادی نیز مورد تأکید است.
برخی از این شاخصهها عبارت است از:
«تقسیم وقت»، «تقسیم کار بر اساس توانمندیها و تخصّص افراد»، «رعایت میانهروی در
کار با پرهیز از سستی یا حرص و آزمندی» و رعایت میانهروی به هدف پاسداشت سلامت
جسمی و روحی و رسیدگی به سایر وظایف .
افزون بر این موارد، ارزشهای اخلاقی ـ
اقتصادی دیگری نیز در عرصه کار و تولید، در آموزههای دینی مورد تأکید است که
تفصیل آنها مقال دیگری را میطلبد.