108- اهمیت و جایگاه فلسفه اخلاق
اهمیت و جایگاه اخلاق همین بس که پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) هدف از بعثت خود را تتمیم مکارم اخلاق فرموده است:
إِنَّمّا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلاقِ. (حارالانوار، علامه مجلسی، ج 16، ص210)
بدرستی من مبعوث شدهام تا ارزشهای اخلاقی را به تمام و کمال محقق سازم.
به همان میزان که اخلاق دارای اهمیت و جایگاه است، فلسفه اخلاق نیز اهمیت و جایگاه دارد. عصری که در آن زندگی میکنیم عصر چون و چراست. انسان امروز میخواهد که در حد توان خویش، فلسفة رفتار خود را بداند و با منطق و استدلال و تعقل تا آنجا که میتواند، چرائی اعمال و رفتار اخلاقی خود را درک نماید. انسانی که با تعقل و اندیشه یک نظام رفتاری را میپذیرد و به آن عمل میکند، همواره با شوق و انگیزه عمل مینماید و هیچگاه در رفتار خود دچار تردید و دو دلی نمیشود. از این رو برای ما مسلمانان نیز بسیار مهم و ضروری است که مبانی عقلی و استدلالی نظام اخلاقی خود را بدانیم تا بتوانیم در برابر مکاتب و نظامهای اخلاقی دیگر که بشریت امروز را به سوی خود دعوت میکنند، با برهان و احتجاج استوار و متین، از نظام رفتاری خود دفاع کنیم و محاسن و امتیازات آن را نسبت به سایر نظامها بیان نمائیم و این مهم در فلسفه اخلاق تأمین میگردد.
فلسفه اخلاق سبب روشن شدن زوایای متعدد اخلاق از قبیل چیستی فعل اخلاقی، معیار ارزش اخلاقی و … می گردد. بر این اساس متولیان تربیت اخلاقی در جامعه، مسیر، جهت، روشها و امکانات مورد نیاز برای تربیت اخلاقی را متناسب با یافتههای فلسفه اخلاق در نظر گرفته و فراهم میکنند، برای مثال اگر کسی اخلاق را از مقوله محبت یا علم و یا … بداند قطعاً حکم به تلاش برای برقراری محبت در دلها یا افزایش تعلیم، علم و یا… در جامعه خواهد داد، پس جهت و مسیر استقرار اخلاق در جامعه، مبتنی بر موضعگیری خاص ما در فلسفه اخلاق است.
نکته دیگر آنکه مباحث فلسفه اخلاق که در آن به بررسی نظریات و مکاتب مختلف پرداخته میشود سبب آشکار شدن و شناسایی درست مکتب اخلاقی اسلام خواهد شد و زوایای آن را هر چه بیشتر معلوم خواهد ساخت.
بنابراین هر چند از
نظر بحثهای علمی مدوّن درباره اخلاق، بخصوص فلسفه اخلاق کار زیادی نشده، ولی
تبیین جایگاه فلسفه اخلاق در اندیشه اسلامی همین بس که علم اخلاق و فلسفه اخلاق از
نظر دین مبین اسلام، یکی از مهمترین و شریفترین علوم است.