پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

34- نقش اخلاق در شکل ‏گیرى جامعه مطلوب‏2

پنجشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۷ ب.ظ

ب) فقرزدایى و گسترش رفاه عادلانه‏

یکى از اهداف انسان‏ ها از تشکیل اجتماعات و مشارکت در زندگى گروهى دستیابى به برخوردارى ‏هاى بیشتر بوده است. از سویى دیگر، از ملاک‏ هاى برترى اجتماع انسانى، در اختیار گذاردن امکان بهره‏ مندى بیشتر از رفاه و آسایش و امکانات مادى براى اعضاى خود است. بنابراین هرچه این تنعم کاستى یابد و سهم شهروندان از رفاه و آسایش کمتر شودو فقر بیشتر دامن بگسترد، «اجتماع انسانى» رفته‏ رفته فلسفه وجودى خود را از دست مى‏ دهد و تصویر جامعه مطلوب در ناامیدى محوتر مى‏ گردد.

اصل رفاه و برخوردارى معقول همراه با گشایش و فزونى، مادام که در سیر حیات طیبه باشد، در اسلام به‏عنوان ارزش به رسمیت شناخته شده؛ تا جایى‏ که قرآن کریم بر کسانی که بهره‏ مندى از این‏ گونه مواهب را تحریم مى ‏کنند، سخت خرده مى ‏گیرد.[1] امام سجاد (ع) مى ‏فرماید:

توسعه دادن زندگى و امکانات آن از اخلاق مؤمنان است.[2]

در روایتى دیگر از ایشان مى‏ خوانیم:

بیشترین خشنودى خدا از آنِ کسى است که خانواده خود را بیشتر در رفاه و آسایش قرار مى‏ دهد.[3]

در عرصه کشورى نیز تلاش براى پیشرفت و ارتقاى اقتصادی یکى از وظایف اجتناب ناپذیر حکومت اسلامى است؛ چراکه امروزه در شرایط بین‏المللى، قدرت اقتصادی یکى از مهم‏ترین عوامل تأمین‏ کننده اقتدار سیاسى به‏شمار مى‏رود. از این‏رو، بى ‏گمان لازمه عمل به‏ قاعده «نفى سبیل»[4] حرکت به سوی کسب قدرت اقتصادى است.

اینک به آسیب‏ شناسى اخلاقى جوامع مى‏ پردازیم و ریشه‏ هاى اخلاقى محرومیت جوامع از رفاه عادلانه را بر مى رسیم. اصولًا توسعه‏ نیافتگى عادلانه رفاه مادى در سه صورت پدید مى ‏آید:

1. تولید نشدن ثروت در جامعه

2. تثبیت نشدن دارایى‏ هاى تولیدشده که به همین‏رو ناپایدار است و از بین مى ‏رود؛

3. توزیع نشدن عادلانه دارایى ‏ها و فرصت‏ ها.

برخى از ریشه‏ هاى اخلاقى- تربیتى صورت اول، یعنى تولید نشدن ثروت در جامعه بدین شرح است:

1. نبودِ بینش اخلاقى صحیح: درک نادرست از برخى آموزه‏ هاى اخلاقى در طول تاریخ یکى از عوامل رکود فعالیت‏ هاى تولیدى و کم ‏شدن نشاط اقتصادى است. گاه برخى با بدفهمی از آموزه «زهد» دست از کار و فعالیت مى ‏شویند[5] و پاره‏اى نیز با کج‏ فهمی از آموزه حرکت آفرین و امیدبخش «توکل»، در خانه معتکف مى شوند و بار ارتزاق خود و خانواده ‏شان را بر دوش دیگران مى‏ افکنند.

2. سستى و ناشکیبایى: برخى از ملت‏ ها در برابر سختى ‏ها و ناملایمات چندان پایدار نیستند. برخى ملل نیز به سخت‏ کوشى و پایدارى در برابر دشوارى‏ ها آراسته و به کار زیاد کردن خو گرفته ‏اند. بى ‏قرارى و ناشکیبایى طبعاً تن‏ آسانى و تنبلی در پى خواهد داشت. امام کاظم (ع) فرمود:

سستى و تنبلى بهره آدمى را از دنیا و آخرت از کف او مى ‏رباید.[6]

در روایتى دیگر آمده است:

آن کس که براى امرار معاش خانواده‏اش به سختى و تعب مى‏افتد، مانند مجاهد راه‏ خدا نزد حق تعالى ثواب مى‏برد.[7]

3. بى‏ تدبیرى: یکى از پایه‏هاى زندگى تدبیر براى رفع نیازمندى‏هاى امروز و آینده استکه در زندگى فردى از آن به «عقل معاش» و در سطح کلان جامعه نیز از آن به «برنامه‏ریزى» یاد مى‏شود. بى‏تردید در عرصه حیات فردیو جمعى، برخوردارى از حسن تدبیر فضیلتى اخلاقى به‏شمار مى‏رود. هر جامعه که براى تربیت کارشناسان و نخبگان یا به‏کارگیرى آنان تلاش نکند و درنتیجه با برنامه‏ریزى دقیق براى رتق و فتق امور تمهیدى نیندیشد، هیچ‏گاهنخواهد توانست ملت خود را از چنگ فقر برهاند و برایآنان اسباب رفاه را فراهم آورد. از امامعلى (ع) درمورد اهمیت تدبیر دو سخن پر مغز نقل شده است:

حسن تدبیر، مال اندک را رشد و برگ و بار مى‏بخشد.[8]

هرکه را سوءتدبیر باشد، شکستش شتاب مى‏گیرد.[9]

اما درخصوص صورت دوم یعنى از دست رفتن ثروت و دارایى تولیدشده، به‏اختصار به دو آسیب اخلاقى مى‏پردازیم:

1. اسراف و تبذیر: مصرف بیش از حد و استفاده ناصحیح بزرگترین آفت براى دارایى فرد و جامعه است. خداوند به‏صراحت مى‏فرماید:

همانا او مسرفان را دوست نمى‏دارد.[10]

امام صادق (ع) نیز در بیانى فرمود:

بى‏گمان اسراف برکت را مى‏ کاهد.[11]

امام کاظم (ع) نیز چنین فرمود:

هرکس تبذیر کند و به اسراف روى آورد، نعمت و دارایى از او زایل مى‏شود.[12]

2. رواج گناه و فساد: یکى از قوانینیکه نظام رازقیت برپایه آن عمل مى‏کند، این است کهخداپروایى درپى آورندهتنعّم است و بى‏تقوایینیز برابر با محرومیت؛ چنانکه خداوند مى‏فرماید:

و هرکس از خدا پروا کند، [خدا] براى او راه بیرونشدنى قرار مى‏دهدو از جاییکه حسابش را نمى‏کند، به او روزى مى‏رساند.[13]

و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتى از آسمان و زمین برایشان مى‏گشودیم.[14]

رسولخدا (ص) درهمینباره فرمود:

اگر خدا براى قومى پایدارى و توسعه و شکوفایى بخواهد، ایشان را اعتدال و پاکدامنى عطا مى‏فرماید.[15]

امام صادق (ع) نیز مى‏فرماید:

خدا نعمت و ثروتى را از فردى نمى‏ستاند، مگر به‏جهت گناهیکه مرتکب شده است.[16]

درباره صورت سوم بى‏عدالتیدر توزیع ثروت سخن بسیار است. در طول تاریخ، جوامعى بوده‏اند که با وجود برخوردارى از مواهب و ثروت هنگفت، بسیارى از مردمانشان در فقر به‏سر برده‏اند. انبوه رنج و درد حسرت و حرمان توده‏هاى مستمند و بینوا، برآمده از خصلت‏هاى‏ اخلاقى زشت و حیوانى است؛ به‏ویژه خودخواهى‏[17] دیوانه‏واریکه گاه از پول‏پرستى و تکاثر ثروت سر برمى‏آورد و دیگربار از مقام‏پرستى و هر دو نیز درپى آورنده بى‏عدالتى‏اند. در صورت نخست (پول‏پرستى) فرد طماع ناگزیر ارضایشهوت تکاثر خود را تا سرحد محرومکردن همگان پى‏مى‏گیرد. در صورت دوم نیز بیدادگرى و اجحاف در حق دیگران روى مى‏دهد. فرد قدرت‏طلب، هم براى رسیدن به قدرت و هم برای صیانت از آن نیازمند به پول است تا عده‏اى را اجیر کند، یا مرعوب نماید و یا بفریبد.

امام صادق (ع) مى‏فرماید:

قرار گرفتن اموال مردم در دست انسان ظالم بدکار- که حقوق عمومى را در آنها رعایت نمى‏کند- هم دین و هم ملت را فنا مى‏سازد.[18]

همچنین امام کاظم (ع) در ریشه‏یابى فقر و حرمان توده‏هاى مستضعف، ظلم را عامل اصلى بینوایی آنان مى‏شمارد:

اگر در میان مردمان به عدالت رفتار مى ‏شد، بى ‏تردید همگان مستغنى مى‏شدند و به رفاه مى ‏رسیدند.[19]


اخلاق اسلامى مبانى و مفاهیم، مهدى علیزاده، ص: 102 الی 106


[1] ( 1).« قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنْ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛[ اى پیامبر!] بگو: زیورهایى را که خدا براى بندگانش پدید آورده و[ نیز] روزی‏هاى پاکیزه را چه کسى حرام گردانیده؟ بگو: این‏[ نعمت‏ها] در زندگى دنیا برایکسانى است که ایمان آورده‏اند و روز قیامت‏[ نیز] خاص آنان است.»( اعراف( 7): 32.)

[2] ( 2). مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِ ... التَّوَسُّعُ عَلَی قَدْرِ التَّوَسُّعِ.( محمد بن یعقوب کلینى، الکافى، ج 2، ص 241.)

[3] ( 3). محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 103، ص 279.

[4] ( 1).« لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبیلًا؛ خداوند هرگز بر[ زیانِ‏] مؤمنان، برایکافران راه‏[ تسلطى‏] قرار نداده است.»( نساء( 4): 141.)

[5] ( 2). در سخن بزرگان مى‏خوانیم که دقیق‏ترین تعریف« زهد» این آیه است:« لِکیْلَا تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکمْ؛ تا بر آنچه از دست شما رفته، اندوهگین نشوید و به‏[ سبب‏] آنچه به شما داده است، شادمانى نکنید.»( حدید( 57): 23.)

[6] ( 3). محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 66، ص 395.

[7] ( 1). ابی‏عبدالله( ع) فرمود:« الْکادُّ عَلَی عِیَالِهِ کالْمُجَاهِدِ فِی سَبیلِ الله.»( محمد بن یعقوب کلینى، الکافى، ج 5، ص 88.)

[8] ( 2). حسن التدبیر ینمى قلیل المال.( عبدالواحد تمیمى‏آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، ح 8081.)

[9] ( 3). من ساء تدبیره تعجل تدمیره.( همان، ح 8091.)

[10] ( 4).« إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ.»( اعراف( 7): 31.)

[11] ( 5). إِنَّ مَعَ الْإِسْرَافِ قِلَّةَ الْبَرَکة.( محمد بن یعقوب کلینى، الکافى، ج 4، ص 55.)

[12] ( 1). مَنْ بَذَّرَ وَ أَسْرَفَ زَالَتْ عَنْهُ النِّعْمَة.( محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 75، ص 326.)

[13] ( 2).« مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا* وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ.»( طلاق( 65): 2 و 3.)

[14] ( 3).« وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهمْ بَرَکاتٍ مِنْ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ.»( اعراف( 7): 96.)

[15] ( 4). جلال‏الدین عبدالرحمن سیوطى، الدّر المنثور فى تفسیر الماثور، ج 3، ص 270.

[16] ( 5). مَا أَنْعَمَ اللهُ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَةً فَسَلَبَهَا إِیَّاهُ حَتَّی یُذْنِبَ ذَنْباً یَسْتَحِقُّ بذَلِک السَّلْبَ.( محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 70، ص 339.)

[17] ( 1). باندبازى، عشیره‏گرایى، نژادپرستى، منطقه‏گرایى، جناح‏گرایى و مانند آن جملگى از مصادیق همان خودخواهى و خودشیفتگى هستند. در این موارد، بی‏شکبا منِ توسعهیافته افراد روبه‏روییم.

[18] ( 2). فَإنَّ مِنْ فَنَاءِ الْإِسْلَامِ وَ فَنَاءِ الْمُسْلِمِینَ أَنْ تَصِیرَ الْأَمْوَالُ فِی أَیْدِی مَنْ لَا یَعْرِفُ فِیهَا الْحَقَّ وَ لَا یَصْنَعُ فِیهَا الْمَعْرُوفَ.( محمد بن یعقوب کلینى، الکافى، ج 4، ص 32.)

[19] ( 3). لَوْ عُدِلَ فِی النَّاسِ لَاسْتَغْنَوْا.( همان، ج 1، ص 541.)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۵
نقی سنایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی