پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

39- شهودگروی و نظریه مور، پریچارد، راس

پنجشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۲ ب.ظ

شهودگرایی، پاره ­ای از مفاهیم تصوّری اخلاقی و قضایای مربوط به آن را بدیهی و بی ­نیاز از تعریف و استدلال، و آنها را به شهود عقلی روشن و واضح می­ داند.  و این که در فلسفه اخلاق قرن حاضر، توجّه به شهودگرایی طبیعتاً از اثر  مور شروع می­شود. 

یکی از پرسش ­های اساسی درباره شهودگروی اخلاقی مور این است که گستره و دامنه شهودگروی اخلاقی وی تا کجاست؟ آیا شهودگروی اخلاقی مور صرفاً ناظر به مفاهیم اخلاقی ارزشی، و احکام یا قضایای اخلاقی مشتمل بر آنهاست یا این­که به مفاهیم اخلاقی ناظر به الزام و تکلیف، و احکام یا قضایای اخلاقی مشتمل بر این مفاهیم نیز مربوط می­شود؟

برخلاف رأی برخی از مفسّران مور از قبیل مری وُرناک (وارنوک) و آلفرِد یوئینگ که در اثر بدفهمی و یا سوء تفسیر آرای اخلاقی مور، شهودگروی اخلاقی وی را به پاره­ای از مفاهیم اخلاقی ناظر به الزام و تکلیف از قبیل «درست» (right  )، «الزامی» ( (obligatory، «وظیفه» (duty ) و «باید» (ought  ) و نیز به احکام یا قضایایی که محمول شان چنین مفاهیمی­ اند، تعمیم داده ­اند.

علاوه بر  وُرناک ( وارنوک ) و  یوئینگ، که از مفسّران آرای اخلاقی مور به شمار می­روند، برخی از منتقدان مور نیز در مقام ارزیابی شهودگروی اخلاقی وی، در تشخیص گستره و دامنه شهودگروی وی به خطا رفته­اند، نمونه بارز چنین منتقدانی پَتریک نوئل اسمیت است. شیوه بیان وی در فصول سوم و چهارم از کتاب مشهورش، فلسفه اخلاق، چنان است که گویی مور نیز همانند شهودگروان متأخّری چون راس و پریچارد ادراک مفاهیمی چون «درست» و «الزامی» و احکام یا قضایایی را که محمول­شان این مفاهیم باشند، فقط با شهود اخلاقی امکان­پذیر می­داند. 

به نظر می­رسد که خطای نوئل اسمیت نیز همانند خطای وُرناک و  یوئینگ، ناشی از بدفهمی و یا سوء تفسیر وی از آرای اخلاقی مور است. زیرا خود مور در پیشگفتارش بر ویراست نخست کتاب مبادی اخلاق و نیز در فصل پنجم همان کتاب، خوانندگان را از خلط آرای وی با آرای شهودگروان دیگر صریحاً برحذر می­دارد.

در مجموع به این نتیجه می­رسیم که گستره و دامنه شهودگروی اخلاقی مور هرگز مفاهیم اخلاقی ناظر به الزام، و تکلیف و احکام یا قضایای اخلاقی مشتمل بر این مفاهیم را در بر نمی­گیرد، بلکه صرفاً به مفاهیم اخلاقی ارزشی، و احکام یا قضایای اخلاقی مشتمل بر آنها محدود می­شود. در عین حال، از میان مفاهیم ارزشی اخلاقی، و احکام یا قضایای اخلاقی مشتمل بر آنها نیز فقط و فقط مفهوم وصفی «خوب»، و احکام یا قضایای اخلاقی مشتمل بر محمول «خوب»، مشمول شهودگروی اخلاقی مور هستند. 

7-1- نظریه مور:

اصول نظریه مور عبارت است از:

الف- مفهوم خوب، مفهومی بدیهی و بی­نیاز از تعریف است و دیگر مفاهیم باید به وسیله آن تعریف شوند.

ب- اگر مفهوم خوب، معادل لذیذ یا لذّت­بخش و امثال آن بود، باید قضیه «هر چه لذّت بخش باشد خوب است» یک قضیه تحلیلی باشد، در حالی­که این گونه نیست.

ج- خوبی و بدی را می­توان شهود کرد، یعنی پاره­ای از قضایای اخلاق بدیهی هستند.

د- صفت­های اخلاق همچون خوب و بد و غیر آن اوصاف غیرطبیعی هستند و با تجربه حسّی به دست نمی­آیند.

ه- مفاهیم اخلاقی حاکی از صفت­های واقعی هستند. 

7-2- نظریه پریچارد:

 اچ . ای . پریکارد (پریچارد)، خطوط کلّی نظریه مور را پذیرفت و آن را تکمیل کرد. وی اعتقاد داشت که :

الف- صفت وظیفه و الزام نیز همچون خوب، بدیهی هستند.

ب- الزام، صفت فعل نیست زیرا فعل هنوز محقّق نشده است، ولی الزام وجود دارد، پس صفتی از فاعل است.

ج- ما خود را نسبت به اموری ملزم، و الزام به آنها را بدیهی می­یابیم. 

7-3- نظریه دیوید راس:

 راس در ادامه کار پریچارد و مور چنین است:

الف- شهود کلّی با شهود جزئی فرق دارد و وفای عهد به طور کلّی درست و وظیفه است، ولی به صورت جزئی و با توجّه به شرایط ویژه و در اثر تزاحم ممکن است خوب نباشد.

ب- راس، نظر پریکارد در مورد (بداهت الزامات اخلاقی) را بدون قیدوشرط نپذیرفت و معتقد بود بعضی افعال بدیهی هستند و از طریق شهود به عنوان «وظایف بدیهی» شناخته می شوند، افعالی که باید اجراء شوند مگر این­که الزام آنها با الزام افعال دیگر متزاحم شود و مرجوح واقع گردد. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۵
نقی سنایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی