پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

3- نظریه اصالت اخلاق و تبعیت سیاست از اخلاق‏

نظریه مقبول و معقول در زمینه رابطه اخلاق و سیاست، این است که اصالت با اخلاق و ارزش‏هاى اخلاقى بوده و ارزش‏هاى سیاسى نیز تابع و زیرمجموعه اخلاق هستند. رفتارهاى سیاسى نیز مانند سایر رفتارهاى اختیارى انسان، به‏ عنوان موضوع احکام اخلاقى، مورد ارزش‏گذارى قرار مى‏گیرند. هدف رفتارها و تصمیم‏هاى سیاسى، در حقیقت، در راستاى هدف اخلاق بوده و چیزى خارج از آن نیست. بر اساس این دیدگاه، معیارهاى اخلاقى در همه جا و براى همه افراد، اعم از زمامداران و شهروندان عادى، یکسان است.

الگوى علمى و عملى این دیدگاه، در جهان اسلام و بلکه در سراسر تاریخ بشر، حضرت على بن ابى‏طالب(ع)است. چنان که در اعلام سیاست­های حکومتی خود پس از بیعت مردم مدینه، در نخستین سخنرانی فرموده است: ذِمَّتِی‏ بِمَا أَقُولُ‏ رَهِینَةٌ.(نهج البلاغة (للصبحی صالح)، 1414 ق: 57) آن چه می­گویم به عهده می­گیرم و خود با آن پایند هستم.

آن حضرت کسى بود که هم در کردار هم در گفتار خود، به خوبى نشان داد که هرگز نباید اخلاق را فداى سیاست کرد.

او به خوبى نشان داد که رفتارهاى سیاسى تا آنجا ارزشمندند که در چارچوبه اخلاق و ارزش‏هاى اخلاقى باشند. از دیدگاه او، به دست آوردن همه قدرت‏هاى عالم و در اختیار گرفتن همه امکانات جهان آفرینش اگر تنها در گرو ستاندن ظالمانه پوستِ جویى از دهان مورچه‏اى باشد، ارزشى ندارد، چه رسد به اینکه براى حفظ قدرت‏هاى محدود دنیوى یا به‏دست آوردن چند روزه حکومت و ریاست بخواهد روح خود را به دورویى، نفاق، دروغگویى و امثال آن آلوده کند. بر اساس منطق اخلاقى و سیاسى امام على(ع) هیچ کس اخلاقاً مجاز نیست که براى حفظ قدرت خود، هرچند حق باشد و انگیزه الهى نیز داشته باشد، مرتکب کارهاى خلاف شرع شود.(شریفی، 1384: 215-216)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۰۹
نقی سنایی

2- نظریه اصالت سیاست و تبعیت اخلاق از سیاست‏

بر اساس این نظریه، همه رفتارهاى اخلاقى، اعم از رفتارهاى فردى و اجتماعى، همچون هنر، ادبیات، علم و امثال آن، تحت سیطره و سیادتِ سیاست است. ارزش‏هاى اخلاقى تابع مصالح سیاسى و ارزش‏هایى است که رهبران سیاسى معین مى‏کنند. هر کارى که در خدمت تأمین منافع سیاسى جامعه یا حزب یا گروه خاصى باشد، ارزشمند بوده و فضیلت به شمار مى‏آید و هر کارى که ما را از دستیابى به اهداف و اغراض سیاسى جامعه یا حزب و .... دور کند، کارى ناپسند بوده و از رذایل اخلاقى است. به تعبیر دیگر، اخلاق و ارزش‏هاى اخلاقى در این دیدگاه، صرفاً جنبه ابزارى دارند؛ یعنى تا آنجا ارزشمند و خوب‏اند که ما را به اهداف سیاسى‏مان برسانند، وگرنه هیچ ارزشى ندارند. بر اساس این دیدگاه، اگر حیله‏گرى، ظلم، شکنجه، دروغ، ریاکارى، تدلیس و امثال آن، ما را به اهداف خود نزدیک‏تر سازد، داراى ارزش مثبت خواهد بود و اگر بر فرض، در جایى عدالت‏ورزى، امانت‏دارى، راستگویى، انصاف، مروت و امثال آن، ما را از اهدافمان دورتر کند، امورى زشت و ناپسند خواهد بود. به هر روى، بر اساس این نظریه، در هر جایى که میدان تلاقى اخلاق و سیاست باشد، ارزش‏هاى اخلاقى توسط ارزش‏ها و ضوابط سیاسى معین مى‏شوند.(شریفی، 1384: 201)

این نظریه در عمل و حتى در نظر، مورد حمایت و تأیید بسیارى از سیاستمداران جهان واقع شده است. لنین، از رهبران مارکسیسم، مى‏گفت: «اخلاق ما از منافع مبارزه طبقاتى پرولتاریا به دست مى‏آید.»، «براى ما اخلاقى که از خارج از جامعه برآمده باشد، وجود ندارد، و یک چنین اخلاقى جز شیادى چیزى دیگر نیست.»، «هنگامى که مردم از ما درباره اخلاق سؤال مى‏کنند مى‏گوییم که براى یک کمونیست، کل اخلاق در رابطه با آن نظم و دیسیپلین آهنین و در مبارزه آگاهانه علیه استثمار معنا مى ‏یابد.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۰۸
نقی سنایی

دیدگاه­ ها راجع به رابطه اخلاق و سیاست

درباره رابطه اخلاق و سیاست دیدگاه‏هاى گوناگونى از سوى اندیشمندان سیاسى و مکاتب مختلف اخلاقى مطرح شده است. در اینجا سه نظریه مهم مورد بررسی قرار می­گیرند:

1- نظریه جدایى اخلاق از سیاست‏

برخى از نویسندگان‏ از جمله جولیانو پونتارا در مقاله اخلاق، سیاست، انقلاب بر این باور است که قلمرو اخلاق، از قلمرو سیاست کاملًا جدا است. به تعبیر دیگر، اخلاق و سیاست را مربوط به دو حوزه رفتارى کاملًا متمایز مى‏دانند. بنابراین، نه در عرصه مسائل اخلاقى مى‏توان اثرى از سیاست و امور سیاسى یافت و نه در قلمرو سیاست و تصمیمات سیاسى جا و جایگاهى براى اخلاق و ارزش‏هاى اخلاقى وجود دارد. یک رفتار مى‏تواند با نگاه اخلاقى خوب و داراى ارزش مثبت باشد؛ اما همان رفتار ممکن است از نگاه سیاسى، هیچ ارزشى اعمّ از مثبت یا منفى، نداشته باشد. یا یک رفتار ممکن است از نظر سیاسى، رفتارى خوب و ارزشمند تلقى شود؛ اما از نگاه اخلاقى نتوان آن را ارزش‏گذارى کرد.

ماکیاولى را مى‏ توان نماینده تام و تمام این نظریه به شمار آورد. وى معتقد است که پایبندى به اخلاق در عرصه سیاست، نتیجه‏ اى جز شکست و نابودى در پى ندارد؛ از این‏رو به شهریاران و حاکمان توصیه مى‏ کند که در عالم سیاست، هرگز نباید به فکر پرهیزگارى و ارزش‏هاى اخلاقى باشند: هر که بخواهد در همه حال پرهیزگار باشد، در میان این همه ناپرهیزگارى، سرنوشتى جز ناکامى نخواهد داشت؛ از این‏ رو، شهریارى که بخواهد شهریارى را از کف ندهد، مى ‏باید شیوه‏ هاى ناپرهیزگارى را بیاموزد و هر جا که نیاز باشد به کار بندد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۰۷
نقی سنایی

آراسته شدن به همه فضایل اخلاقى براى عموم مردم، پسندیده و ضرورى است و هیچ‏کس از داشتن هیچ فضیلتى، معاف و مستثنا نیست، اگر چه همه مردم، مجال فعلیت بخشیدن به هر فضیلتى را نیابند. بطور مثال سخاوت براى انسان یک فضیلت است، خواه ثروتمند باشد، خواه فقیر. ثروتمند مى‏تواند فضیلت خویش را به فعلیت برساند و بخشى از ثروت خویش را به دیگران ببخشد، ولى فقیر، از فعلیت بخشیدن به صفت سخاوت ناتوان است. حال اگر بگوییم «سخاوت صفت ثروتمندان است.» سخن به گزاف نگفته‏ایم، در عین حال آن را از فقیران سلب نکرده‏ایم. همین طور اگر بگوییم: حلم، صفت دانشمندان است، عفت و پاکدامنى، صفت زنان است و ... منظور این است که چنین صفتى، در عین فراگیرى براى عموم، براى این افراد، ضرورى‏تر و زیبنده‏تر است؛ مراد از «اخلاق سیاسى» نیز، آن دسته از فضایل اخلاقى است، که در عین فراگیرى براى همه، براى سیاستمداران ضرورت بیشتر مى‏یابد، چرا که آنان بیش از دیگران، فرصت تحقّق بخشیدن به آنها را مى‏یابند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۵۸
نقی سنایی