322- اقسام خلوت در عرفان اسلامی
اقسام خلوت
خلوت ظاهر و خلوت باطن:از شیوههای مناسب برای کسب انس با خداوند خلوت است. سالک، طالب خلوت و عزلت است. زیرا مصاحبت مردم، دل او را از توجه کامل به خدا مشغول میسازد. از معانی خلوت، دوری گزیدن ظاهری و باطنی از غافلان است. محیالدین در بیان انواع خلوت چنین میگوید: «عزلت را دو قسم است، عزلت مریدین بالاجسام از مخالطت اغیار و عزلت محققین به دل از اکوان».
( کبری شیخ، نجمالدین، اصول العشره، ترجمه و شرح عبدالغفور لاری، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، نشر مولی، ص۵۵، (۱۳۶۳). )
به گفته اکثر بزرگان عرفان، این مطلب اشاره به خلوت عام و خاص دارد و قائل به دوگونه خلوت شدهاند: خلوت ظاهر که همان خلوت فیزیکی است به قصد خودسازی و خلوت باطن که حفظ دل، جمعیت خاطر و در واقع دائمالحضور بودن است. موید دو قسم ظاهر و باطن در خلوت میتواند سخن نجمالدین کبری باشد که میگوید:
«و ارفع احوال عزلت، خلوت است حتی برملا اعلی؛ چراکه آن به قدر بعد توست از خلق که موجب قرب حق شود، ظاهراً و باطناً».
خلوت باطنی و واقعی، انسان را به اعماق قلمروی معرفت میبرد و به قلمروی خدمت باز میگرداند. چنانکه سالک پس از طی کردن این آداب و سیر و سلوک، به مقاماتی والا دست یافته و شایسته دریافت اسرار و حقایق میشود و با آشکار شدن علوم باطنی به کشف، شهود، بینش و بصیرت میرسد. زیرا در این سیر عرفانی، وی از دامنه تعلقات پا فراتر نهاده و روح و قلب خویش را با رهاندن از تشویشها و آشفتگیها برای وصال به معبود فراهم میسازد. از آنجایی که اسلام، دین میانهرویی است و با تفکیک فرد و گوشهگیری از جامعه مخالف است، سالک راه حق را کسی میداند که در بطن جامعه آلوده نگردد و به مسئولیتها و وظایف اجتماعی عمل کند و در عین حال بتواند به جنبه باطنی خلوت اهتمام ورزد که زمینهساز مقام و منزل مراقبه است.
خلوت از امور بنیادین و ارکان سیر و سلوک و دوری از خلق است تا انقطاع و جمعیت خاطر برای سالک میسر گردد. عارفان فواید بسیاری برای خلوتنشینی بر شمردهاند. در قرآن به بیان فواید خلوت کردن در دل شب اشاره شده و اینکه بیداری در شب بهتر و استوارتر است؛ چراکه در طول روز تمرکز و فرصت کافی برای خلوت وجود ندارد:
«اِنَّ نَاشِئَهِ الَلیلِ هِیَ اَشَدُّ وَطاً وَاَقوَمَ قِیلَا اِن لَکَ فِی النَّهارِ سَبحًا طَوِیلًا وَ اذکُرُ اسمِ رَبِّکَ وَ تَبَتَّل اِلَیهِ تَبتِیلَا؛(
مزمل/سوره۷۳، آیه۵. |
)
بیتردید عبادتی که در دل شب انجام میگیرد، پایدارتر و گفتار در آن استوارتر و درستتر است. تو را در روز (برای مشاغل فراوان معنوی و هدایت مردم و حل مشکلات نیازمندان) رفتوآمدی طولانی است، پس ساعتهای شب برای عبادت فرصتی بهتر است».
در حدیث از امام صادق (ع) نیز درباره فایده خلوت چنین آمده است:
«صَاحِبُ العُزلَهِ مُتِحصِّنٌ بِحُصنِ اللهِ وَ مُحتَرِسٌ بِحِرَاسَتِهِ فَیَا طُوبَی لِمَن تَفَرَّدَ بِهِ سِرًّا وَ عَلاَنِیَّهٍ؛( مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، نشر اسلامیه، ج۷۰، ص۱۱۰، (۱۳۷۷). )
هرکه عزلت و گوشهگیری اختیار کرد، متحصن شد به حصار عافیت و خود را به حفظ و حراست الهی کشید، پس خوشا به حال کسی که متفرد و یگانه شد به خدای خود و به ظاهر و باطن، متوجه او شد و به او مستانس و از غیر او متوحش گردید. ».
بستهشدن درهای حواس پنجگانه، مهمترین سازوکاری است که در هنگام خلوتنشینی، سالک را برای آغاز دریافتهای عالی روحانی آماده میکند. «در خلوت، حواس آدمی از دریافت محرکاتی که موجب تهییج قلب میشوند، مصون میگردد و در نتیجه، ناچار به انجام اعمالی نمیگردد که این تحریکات داعی آنها هستند».( ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوتالقلوب، قاهره، ناشرمطبعه الانوار المحمدیه، ج۲، ص ۹۸، (۱۴۰۵). )
وقتی حواس ظاهر از عمل و فعالیت خود معزول میشوند، مجالی برای فعالیت بهتر حواس باطن پدید میآید و احتمال این بیشتر میشود که درهای غیب بر روی سالک گشوده شود.