259- از آداب و اخلاق خدمت رسانی: اخلاص
اخلاص
ممکن است عملی در ظاهر خدمت محسوب شود؛ ذات آن عمل، کاری پسندیده و عقلایی باشد، از عواطف انسان دوستانه ناشی شود، آثار و برکاتی داشته باشد و تحسین دیگران را نیز برانگیزد، ولی نزدیک کننده انسان به خدا نبوده، در رساندن انسان به کمال بُرد نداشته باشد. چنین عملی از دیدگاه اسلام چندان ارزشی ندارد. بنابراین میزان ارزشمند خدمتگزاری به نیت و انگیزه بستگی دارد. هر چه انگیزه، خالص تر باشد عمل، ارزشمندتر خواهد بود. کارهایی که با «صبغه الهی» رنگ آمیزی شده ارزشمندتر، اثرگذارتر و ماندگارتر است.
به همین دلیل «حُسْن فعلی» در ارزش گذاری عمل به تنهایی کفایت نمی کند، آنچه مهمتر است «حُسن فاعلی» است. عمل، بایستی از پشتیبانی جانی سالم، اندیشه ای الهی و دستی رحمانی برخوردار باشد تا بالا رود و صاحبش را با خود به همراه ببرد؛ چرا که خدمت رسانی عرصه بروز ادب با ربّ الارباب است و صبغه الهی دادن به کارها. برای کسی که با خدا معامله می کند توقّع شنیدن تعریف و تمجید دیگران نیز دور از شأن است. به قول مولوی:
خدمتی می کن برای کردگار | با قبول و ردّ خلقانت چه کار |
شکوه این ادب در ایثارگری امام علی علیه السلام و خاندان بزرگوارش در دستگیری از مسکین، یتیم و اسیر به خوبی تجلّی کرده که داستانش را خداوند سبحان در سوره «هَلْ اَتی» به نمایش گذاشته است.
حضرت علی(ع) نیز شرط اوج گرفتن عمل و قبولی آن را اخلاص برمی شمارد:
بِالاِْخْلاصِ تُرْفَعُ الاَْعْمالُ.
کارهای نیک، با [بال و پر] اخلاص بالا می روند [و قبول می شوند].
امام صادق علیه السلام فرمود:
اَلْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذی لا تُریدُ اَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ اَحَدٌ اِلاَّ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ.
عمل خالص آن است که نخواهی کسی جز خدا تو را برای انجام آن ستایش کند.
همچنین فرمود: هیچ بنده ای به حقیقتِ اخلاص نمی رسد، مگر اینکه دوست نداشته باشد که مردم او را در کارهایی که برای خدا انجام داده، ستایش کنند.
البته خدماتی که کارگزاران و خدمتگزاران مردم در نظام اسلامی انجام می دهند خواه ناخواه در معرض دید مردم قرار می گیرد، و مردم از کمّ و کیف آن مطّلع می شوند. طبیعی است که از آنها مسرور گردند و خدمتگزاران نظام را مورد تحسین و ستایش قرار دهند. ولی باید توجه داشت که این سرور و شادمانی مردم و تحسین و ستایش آنان، مادامی که انگیزه اصلی خدمتگزاران، خدا و تحصیل رضایت او باشد و در اصل عمل و کیفیت آن تأثیری نکند، خللی در اخلاص ایجاد نمی کند.
پیامبر اکرم(ص) در روایتی ستایش مردم در این گونه موارد را مژده دنیایی مؤمن برشمرده که به صورت نقد نصیب او می شود، و فرموده: مژده دیگرش در آخرت است که پاداشهای اخروی را برایش بشارت می دهند.
زراره گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: شخصی مشغول انجام کار نیکی است و در این حال شخص دیگری او را می بیند و از اینکه از کار نیک او آگاه شده است خوشحال می شود (آیا این سرور و شادمانی دلیل بر ریا است؟) حضرت فرمود:
عیبی ندارد؛ زیرا همه دوست دارند محاسن و خوبیهای آنها در میان مردم آشکار شود؛ البته به شرط آنکه کار خیر را به قصد ستایش و تمجید مردم انجام نداده باشند.
حال، اگر عملی بظاهر خوب و پسندیده از جانی ناسالم، اندیشه ای ناپاک و توأم با ریاکاری و خودنمایی صادر شود و چنان بُردی نداشته باشد که انجام دهنده را به خدا نزدیکتر کند، چنین کاری آفت زده است و چندان ارزشی ندارد. علی(ع) فرمود:
اَلْعَمَلُ کُلُّهُ هَباءٌ اِلاّ ما اُخْلِصَ فیهِ.
عمل همه اش همچون ذرات غبار (پراکنده درهوا) است،مگر آن مقداری که مخلصانه باشد.
امام صادق(ع)، ریا و خودنمایی را آفتِ عبادات و عمل نیک می دانند:
کُلُّ الْبِرِّ مَقْبُولٌ اِلاّ ما کانَ رِئاءً.
تمام کارهای نیک مورد قبول خداست جز عملی که از روی ریا باشد.
همچنین فرمود: هرگونه ریایی شرک است. هر کس برای مردم کار کند، پاداشش با مردم است و هر کس برای خدا کار کند ثوابش بر خداست!
بنابراین، میزان ارزشمندی عمل به نیّت و انگیزه انجام دهنده آن وابسته است. کارهای نیک ریائی که انسان برای رضایت نفس خود انجام می دهد یا متوقع پاداشی است، ارزشی در پیشگاه خداوند و اثری در تربیت و سعادت و کمال صاحبش ندارد!
حال، چه کنیم که در این مسیر گام برداریم و کارهایمان را به گونه ای انجام دهیم که هم خود قبول درگاه الهی گردند و هم ما را به خدای سبحان نزدیک کند؟ این کار به دیدبانی، مراقبت شدید و رعایت کردن اخلاق و آداب اسلامی نیازمند است؛ بایستی به گونه ای خدمت کنیم که بتوانیم رضایت خداوند را جلب نماییم و هیچ انگیزه ای را جز رضای او در انجام کارها دخالت ندهیم.