پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

244- شناسایى عمل اخلاقى‏

سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۹، ۰۸:۲۶ ب.ظ

 

یکى از اساسى ‏ترین ویژگى ‏هاى یک نظام اخلاقى کارآمد آن است که علاوه بر معرفى ملاک و معیار منطقى جهت ارزیابى زشتى و زیبایى اخلاقى، بتواند راه‏هاى شناسایى مصادیق آنها را نیز آشکارا نشان دهد. یکى از محورى ‏ترین نارسایى‏ هاى نظام‏هاى اخلاقى بشرى، ناکامى آنها در ارائه راهکارها و رهیافت‏هاى کارآمد براى شناسایى مصادیق فضیلت و رذیلت اخلاقى است؛ حتى اگر بپذیریم معیارها و ملاک‏هاى کلى ارائه شده از جانب آنها در باب نیکى ‏ها و پلیدى ‏هاى اخلاقى، صواب باشد.[1]

در نظام اخلاقى اسلام سه رهیافت اساسى با ماهیتى خاص، براى رسیدن به مصادیق فضیلت و رذیلت اخلاقى مورد تأکید قرار گرفته است:

1. عقل‏[2]

با قبول حسن و قبح ذاتى اعمال و اشیا و با اذعان به توانمندى عقل بشر براى راهیابى و درک‏ این بدى و نیکى، عقل بشرى به عنوان داورى مستقل در نظام اخلاقى اسلام به رسمیت شناخته شده است. طریق عقلانى، راهکارى است مستقل از وحى که خود قادر به شناسایى بسیارى از فضیلت‏ها و رذیلت‏هاى اخلاقى است. عقل بشرى قاطعانه در مى‏یابد که نیکى‏هاى دیگران را باید پاس داشت؛ با آنان چنان رفتار نمود که شایسته آنان است، باید به‏مالکیت دیگران بر اموالشان احترام نهاد؛ بهره‏مندى خود را وسیله‏اى براى اضرار به دیگران قرار نداد؛ تجاوز به دیگران را باید به نحو عادلانه جبران کرد؛ حریم خصوصى افراد را محترم شمرد و ده‏ها و صدها قضیه از این دست که هر یک اصلى از اصول فضیلت‏هاى اخلاقى است. بخشى از مشترکات اخلاقى موجود در بین مکاتب اخلاقى الهى و بشرى، معلول دریافت‏هاى عقل بشر از زشتى و زیبایى اخلاقى است. البته به‏دلیل ناتوانى عقل در فهم بسیارى از جزئیات اخلاقى، هرگز به‏تنهایى از عهده مهندسى ساختار یک ساختمان اخلاقى جامع و کامل برنمى‏ آید.

2. فطرت (دل)[3]

وجود گرایش‏هاى فطرى به‏سوى نیکى‏هاى اخلاقى و نفرت‏هاى درونى نسبت به پلیدى‏ها در سرشت و خمیرمایه جان آدمى، رهیافت قابل اعتماد و مطمئنى است که منشأ آن گوهر پاک و بى‏آلایش انسانیت و قلب سلیم است. تمایلات فطرى انسان با داشتن مشخصه‏هایى از قبیل مثبت و معنوى بودن، ارادى و آگاهانه‏تر بودن، و اختصاص آنها به حوزه حیات انسانى، به‏سادگى از امیال غریزى و طبیعى موجود در درون آدمى قابل تشخیص‏اند. بسیارند افرادى که از دانش و فرهنگ رسمى و تمدن و تعلیم و تربیت بیگانه‏اند، اما به برکت نظاره در این جام جهان‏بین و آیینه حق‏نما از سرچشمه زلال معرفت و آثار پایبندى به گوهر مکارم اخلاقى، سیراب و به زیور فضائل اخلاقى آراسته‏اند. اویس قرنى آن مرد بادیه نشین یمنى بدون آنکه جمال رسول خدا صلى الله علیه و آله را دیده باشد، در آتش محبت و عشق به فضایل و مکارم او مى‏سوزد و در هواى وصالش ترک دیار و اموال مى‏کند. سلمان فارسى در جست‏وجوى حقیقت و فضیلت، به هر دیر و صومعه سر مى‏کشد و از راهب مسیحى و خاخام یهودى، سراغ آن را که در صافى دل نشان از او دارد، مى‏پرسد و در این راه رنج بردگى را نیز به جان مى‏خرد و سرانجام در نخلستان‏هاى اطراف یثرب تجلّى آمال و گمشده دل خویش را در سیماى‏ حبیب‏خدا صلى الله علیه و آله مى‏یابد و تا آن‏جا پیش مى‏رود که از محرمان حریم عترت مى‏گردد.

قرآن کریم سرچشمه معرفت و راه‏هاى شکوفایى و موانع کارآمدى آن را بارها خاطرنشان کرده است. در سوره شمس پس از قسم‏هاى مکرر که آخرین آنها سوگند به نفس و جان آدمى است، مى‏فرماید: «سپس پلیدکارى و پرهیزگارى‏اش را به آن الهام کرد».[4]

مراد از الهام همان علم است که به‏صورت تصور و تصدیق در جان آدمى نهاده شده است.

الهامِ فجور و تقوا از جانب خداوند بدین معنا است که بدى و نیکى رفتار انسان را به‏طور فطرى به او آموخته است؛ مثلًا انسان به‏طور آشکار قادر است پلیدى خوردن مال یتیم را از مصرف اموال خویش، تمیز دهد.[5]

و در سوره روم مى‏فرماید:

پس روى خویش را به سوى دین یکتا پرستى فرا دار، در حالى که از همه کیش‏ها روى برتافته‏اى و حق‏گرا هستى، به همان فطرتى که خدا مردم را بر آن آفریده است. آفرینش خداى [فطرت توحیدى‏] را دگرگونى نیست. این است دین راست و استوار، ولى بیشتر مردم نمى‏دانند.[6]

در این آیه دین که مجموعه‏اى از باورها و تعالیم اخلاقى، حقوقى و ... است، امرى فطرى انگاشته شده است که شناسایى و گرایش به آن در سرشت آدمى نهادینه گشته است.[7]

3. وحى‏

دو راهکار پیش‏گفته اگرچه در بسیارى موارد راهگشاى‏اند، لکن کارآمدى آنها منحصر به امور کلى و اصولى است و در مقام تعیین و تفصیل جزئیات، سخت آسیب‏پذیر، ناکارآمد و اختلاف برانگیزند.

بر همین اساس در نظام‏هاى اخلاقى مبتنى بر خدامحورى، «وحى» رهیافت سومى است که دو طریق پیشین را تکمیل مى‏کند. وحى به‏دلیل توانمندى در تعیین و تفسیر مفاهیم اخلاقى و پرداختن به جزئیات آنها نقش اول را در باب شناسایى عمل اخلاقى دارد؛ اگرچه‏ هیچ‏گاه آن دو را نیز نادیده نمى‏انگارد، بلکه همواره به شکوفایى و کارآمد کردن آن دو اصرار مى‏ورزد.

در نظام اخلاقى اسلام، فضیلت‏هاى اخلاقى تحت عناوینى مانند حسنه، حلال و آنچه موجب اجر و ثواب و ورود انسان به بهشت مى‏گردد، و رذیلت‏هاى اخلاقى تحت عناوینى مانند ذنب، اثم، حرام و آنچه سبب خسران آدمى و ورود او به جهنم مى‏شود، معرفى شده است. همچنین جایگاه و اهمیت هر یک از مفاهیم مثبت و منفى اخلاقى با توجه به شاخصه‏هاى دخیل در این باب از قبیل سهل و دشوارى، پنهان و آشکار بودن، چگونگى انگیزه و نیّت فاعل و آثار کمّى و کیفى که به دنبال خواهد داشت، مورد دقت و ارزیابى قرار گرفته است. نکات فراوانى در باب طبقه‏بندى نیکى و پلیدى‏هاى اخلاقى در کتاب و سنت، شایسته دقت است که بیان تفصیلى آنها از حوصله این کتاب خارج است.

 

[1] ( 2). به عنوان نمونه در نظریه اخلاقى کانت که از شاخص‏ترین مکاتب اخلاقى است گفته مى‏شود: عملى ارزش اخلاقى دارد که مصداق تکلیف و وظیفه بوده و انگیزه و نیت فاعل هم از انجام آن صرفاً عمل به تکلیف باشد. وى در پاسخ به این پرسش که چگونه مى‏توان وظیفه را شناخت، پاسخ مى‏دهد که وظیفه، امر مطلق و کلى است که مى‏تواند به‏صورت قانونى‏عام مقرر شود. کانت تشخیص این امر را به عهده عقل مشترک بشرى، یا وجدان واگذار مى‏کند. بدیهى است که این ضابطه بسیار کلى، غیرشفاف و تفسیرپذیر است و در نتیجه کارآمدى این نظریه را در عمل بسیار اندک مى‏کند.( ر. ک: ایمانوئل کانت: پیشین، ص 12- 34)

[2] ( 3). مراد از« عقل» در این‏جا آن دسته از احکام عقلى است که بتواند در تحت قاعده کلى ملازمه بین حکم عقل و شرع قرار گرفته و به مدد این قاعده حکایتگر خواست شریعت باشد. شرایط و چگونگى این امر را باید در مبحث ملازمات عقلیه در منابع اصول فقه جست‏وجو کرد

[3] ( 1). مراد از« فطرت» در این‏جا آن دسته از علوم بدیهى و گرایش‏هاى درونى، آگاهانه و اختیارى، مثبت و متعالى، و غیراکتسابى است که در تمام انسان‏ها به‏طور بالقوه وجود دارد و در صورت فراهم بودن شرایط به فعلیت مى‏رسد

[4] ( 1). فَأَلْهَمَها فُجورَها و تقواها.( سوره شمس، آیه 8.)

[5] ( 2). علامه طباطبایى: المیزان، ج 20، ص 297- 298

[6] ( 3). سوره روم، آیه 30

[7] ( 4). ر. ک: علامه طباطبایى: المیزان، ج 16، ص 178

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۰۹
نقی سنایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی