170- از روش های تربیت اخلاقی در اسلام: نظارت بر خود
این روش کاملًا به صورت «خودتربیتى» انجام
مى شود.
مقصود از نظارت بر خود این است که فرد با هوشیارى و مراقبت کامل نسبت به ارزشهاى اخلاقىِ پذیرفته شده بکوشد رفتارهاى (جوارحى یا جوانحى) منافى با فضایل اخلاقى به حریم او راه نیابند و باعث سستى و زوال ملکات اخلاقى او نگردند.
در مبانى روانشناختى روش نظارت بر خود، دو مرحله قابل تفکیک است: مرحله اول در مورد به کار بستن این روش است که متربى باید از جهت انگیزش، زمینه هاى لازم را داشته باشد.[1] این مرحله باید به کمک روش هاى قبل- خصوصاً روش دعوت به ارزشها و پرورش نیروى عقلانى- عملى گردد؛ یعنى فرد به این بینش برسد که این ارزشها و غایات اخلاقى باید در وجود او پایدار بماند و یا رذایل اخلاقى از او محو شوند. مرحله دوم تبیین چگونگى تأثیرگذارى این روش است. واردات و صادرات سازمان روانى به صورت تدریجى شاکله وجودى ما را بنا مى کند، و به زبان روانشناسى، درونسازى و برونسازى ما را به یک تعادل جویى سوق مى دهد. بنابراین نظارت بر نوع و چگونگى واردات و صادرات- که شامل نیات و انگیزه هاى ما نیز مى شود- مى تواند در جهت دهى شاکله اى که محصول آنها است، مؤثر بلکه تعیین کننده باشد.
در الگوى شرطى سازى کنش گر (اسکینر) این روش (بهطور تقریبى) تحت عنوان فرآیند «خودگردانى» در سه مرحله بیان مى گردد:[2].
1. مشاهده خود: با دقت به ثبت و ضبط رفتارهاى خود به صورت جزیى و کمّى مى پردازد.
2. خودسنجى: رفتارهاى فعلى با الگوى ایده آل از نظر کمیت و کیفیت مقایسه و ارزیابى مى شود.
3. خود تقویتى: به رفتارهایى که هدف را نزدیکتر مى کند و با آن سنخیت دارد، پاداش داده مى شود و رفتارهاى مقابل با تقویت منفى و احیاناً تنبیه کنترل مى شوند.
بدین ترتیب با استفاده از پیامدهاى رفتارى (پاداش و تنبیه) یک نظارت و مراقبت دائمى بر خود، به عمل مى آورد. شیوه هاى دیگرى که اسکینر براى کنترل خویش و ضبط نفس در همین زمینه ارائه مى دهد، عبارتند از: تضییق و تسهیل شرایط و وسایل (مثلًا فرد ولخرج، پول کمترى در جیبش بگذارد)، محرومیت، تسلط بر شرایط عاطفى، استفاده از محرک رنجآور (مثل ساعت زنگدار) و پرداختن به کار دیگر.
الگوى رفتارگرایى مطابق نظریه اسکینر، نظارت و ارزیابى رفتار را سطحى و کم عمق مدّ نظر دارد؛ اما مىتوانیم از این الگو و تبیین، براى سطوح عمیقتر رفتار و نظارت بر خود استفاده کنیم و به کنترل نیّات، انگیزهها، اهداف و حتى ظرائف رفتار و کردار خود بپردازیم.
در کتب اخلاقى، این روش بسیار مورد توجه بوده و کتب مستقلى نیز بدان پرداختهاند.[3] در این کتب، تحت عناوین مراقبه و محاسبه یا مرابطه (مرزبانى) این مبحث آمده است.[4] ابوحامد غزالى مىگوید:
... فقط صاحبان بصیرت از میان بندگان مىدانند که خداوند مراقب ایشان است و در محاسبه دقت مىکند و از ایشان نسبت به امور بسیار جزئى نیز پرسوجو مىکند. پس ایشان مىیابند که راه نجات از این امور چیزى جز لزوم محاسبه و مراقبه درست نیست و اینکه نفس را نسبت به حرکات و لحظاتش مورد بررسى قرار دهند. پس کسى که نفس خود را قبل از حسابرسى روز قیامت، مورد محاسبه قرار دهد، در آن روز حسابش آسان و هنگام سؤال پاسخهایش آماده است و سرانجامش نیکو خواهد بود. و کسى که به محاسبه نفس خود نپردازد، حسرت او دائمى و توقفش در مواقف قیامت طولانى مىگردد و پلیدىهایش او را به ذلت و خوارى رهنمون مىسازد. پس دانسته شد که راهى جز طاعت خداوند نیست و همو فرمان به صبر و مرزبانى داده است: یا أَیّها الّذین امنوا اصْبِروا و صابِروا و رابِطوا ....[5] پس از خودتان مرزبانى کنید: اولًا با مشارطه، بعد با مراقبه، سپس با محاسبه و آنگاه با معاقبه (مجازات کردن) و آنگاه با مجاهده و معاتبه ....[6]
بنابراین از جهت دیگر نیز لزوم نظارت بر اعمال خود معلوم مىگردد. با توجه به قطعیت محاسبه اعمال و قرار دادن موازین قسط براى توزین کردار در روز حساب و ثبت و ضبط بر جزئیات آنها در کتاب اعمال ما که هر کس بالعیان مىبیند، تردیدى در لزوم محاسبه و نظارت بر اعمال باقى نمىماند و خداوند کریمتر از آن است که دوبار از بندگانش حساب بخواهد.
آیات قرآن در این زمینه بسیار گویا است:
و ترازوهاى عدل و داد را در روز رستاخیز مىنهیم، پس هیچکس [در] چیزى ستم نمىبیند، و اگر [عملْ] هموزن دانه خردلى باشد آن را مىآوریم و کافى است که ما حسابرس باشیم.[7]
و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده مىشود، آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک مىبینى، و مىگویند: «اى واى بر ما، این چه کارنامهاى است که هیچ [کار] کوچک و بزرگى را فرونگذاشته، جز اینکه همه را به حساب آورده است». و آنچه را انجام دادهاند حاضر یابند، و پروردگار تو به هیچکس ستم روا نمىدارد.[8]
[1] ( 1). معادل مقام« یقظه»( بیدارى) در کتب اخلاقى
[2] ( 2). 1.. 301، 401
[3] ( 1). از جمله محاسبة النفس از سید بن طاووس و محاسبة النفس از کفعمى
[4] ( 2). در شیوه تربیت اخلاقى، عرفاى شیعه در 200 ساله اخیر( مانند ملاحسینقلى همدانى، میرزا على آقا قاضى، مرحومبهارى همدانى، حاج میرزا جواد تبریزى، تا مرحوم علامه طباطبایى و امام خمینى) بر روش نظارت بر خود( مراقبه و محاسبه) بسیار تأکید داشته و اساس سلوک خود قرار دادهاند
[5] ( 1). سوره آلعمران، آیه 200
[6] ( 2). احیاءالعلوم، ج 4، ص 417 و 418
[7] ( 3). سوره انبیاء، آیه 47
[8] ( 4). سوره کهف، آیه 9
دیلمى،
احمد، اخلاق اسلامى (دیلمى، احمد)، 1جلد، دفتر نشر معارف - قم، چاپ: دوم، 1380.
صص 223 الی 225