153- آداب اخلاقی سفر حج 2
6- آگاهى کامل
آشنایى با اهداف حج، موجب مى شود تا حاجى براى دستیابى به آنها، معلومات و دانستنى هاى مورد نیاز این سفر را به خوبى فراگیرد و با آگاهى کامل در این مسیر قدم بگذارد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله در سخنرانى مهم روز غدیر از مردم خواستند تا با آگاهى و بصیرت کامل به حج روند و از این اماکن مقدس جز با توبه و رها شدن از گناه بازنگردند؛ (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله فِی خُطْبَتِهِ فِی الْغَدِیرِ: مَعَاشِرَ النَّاسِ! حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمَالِ الدِّینِ وَالتَّفَقُّهِ وَلا تَنْصَرِفُوا عَنِ الْمَشَاهِدِ إِلَّا بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ).[1]
برخى از اهداف حج که در روایات آمده است عبارتند از:
* رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
طواف خانه خدا و سعى میان صفا و مروه و رمى جمرات، براى برپایى و اقامه یاد خدا وضع شده است.[2]
* على علیه السلام فرمود:
... خداوند حج را نشانه تواضع مردم دربرابر عظمت خود و ... پرچم افراشته اسلام و پناهگاه امن پناه جویان قرار داده است.[3]
* و نیز فرمود:
... خداوند حج را وسیله دستیابى به رحمت خود و رسیدن به بهشت و موجب آمرزش و امتحان مردم، و زدودن کبر از دلها و ایجاد تواضع و فروتنى در درون جان آنان، قرار داد.[4]
* امام رضا علیه السلام بخشى از فلسفه حج را، جداشدن از سنگدلى، خسّت و زبونى نفس، ناامیدى، بازداشتن نفس از فساد و بازیابى حقوق شمرده اند.[5]
* و امام صادق علیه السلام آن را براى شناخت بیشتر مسلمانان از یکدیگر، بهره گیرى هاى تجارى، شناخت نشانه ها و آثار رسول خدا صلى الله علیه و آله دانسته اند و ....[6]
آیا این اهداف تنها با دانستن احکام و مناسک حج قابل دستیابى است؟ هرگز!
از اینرو حاجى باید از ماهها پیش از حج، با مطالعه کتب و یک سلسله تمرینات جسمى و روحى، خود را براى دستیابى به این اهداف آماده نماید و تنها به شرکت در چند جلسه محدود که معمولًا کاروانها برگزار مى کنند بسنده نکند.
امام صادق علیه السلام به عیسى بن أبى منصور فرمود:
«یَا عِیسَى إِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَرَاکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیمَا بَیْنَ الْحَجِّ إِلَى الْحَجِّ وَ أَنْتَ تَتَهَیَّأُ لِلْحَجِّ».[7]
«اى عیسى، من دوست مى دارم که خداوند عزوجل در فاصله بین دو حج، تو را در حال آماده شدن براى حج بعد ببیند.»
برخى از اطلاعات مورد نیاز و ضرورى این سفر عبارتند از:
1- احکام عمومى از قبیل وضو، غسل، تیمم، طهارات، نجاسات و ...؛
2- مناسک حج؛
3- اسرار و معارف حج؛
4- تاریخ اسلام؛
5- شناخت اماکن و آثار اسلامى موجود در حرمین شریفین؛
6- آداب و اخلاق سفر حج؛
7- آداب معاشرت با هموطنان و نیز دیگر مسلمانان شرکتکننده در حج؛
8- آشنایى با پیامبر صلى الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام و سیره علمى و عملى آنان؛
9- آشنایى با عقاید تشیع، به منظور معرفى مذهب و فرهنگ اهلبیت به دیگران؛
10- شناخت مفهوم زیارت، آداب سخن گفتن با پیامبر و ائمه، مضامین زیارتنامه ها و ....
11- آشنایى با مذاهب اسلامى، اعتقادات و مسائل فقهى آنها، براى پیشگیرى از هرگونه برخورد و ایجاد تفرقه در صفوف مسلمانان؛
12- تسلط به یکى از زبانهاى زنده دنیا و مهمترین آنها زبان عربى، براى ایجاد ارتباط با دیگر مسلمانان؛
13- دستیابى به آگاهى هاى بهداشتى و اجرایى؛
14- شناخت کشور عربستان و قوانین و مقررات حاکم بر آن کشور؛
حال براى فراگیرى مطالب مربوط به محورهاى فوق، چه مقدار زمان نیاز است؟ و چه تعداد کتاب باید مطالعه شود؟ و چند کلاس آموزشى باید تشکیل گردد؟ تا حاجى از هرجهت توجیه شود، سپس رهسپار حرمین شریفین گردد؟![8]
7- فراگیرى احکام و مناسک حج
در میان مجموعه اطلاعات مورد نیازى که ذکر شد، فراگیرى مناسک حج از اهمیت ویژهاى برخوردار است و حاجى باید آن را بهطور دقیق بیاموزد و بهکار بندد؛ زیرا صحت و درستى عمل یکى از شروط قبولى آن است.
مسائل و فروعات حج نیز به حدى زیاد است که زراره (از اصحاب امام صادق علیه السلام) مىگوید:
«قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ أَسْأَلُکَ فِی الْحَجِّ مُنْذُ أَرْبَعِینَ عَاماً فَتُفْتِینِی فَقَالَ یَا زُرَارَةُ بَیْتٌ یُحَجُّ قَبْلَ آدَمَ علیه السلام بِأَلْفَیْ عَامٍ تُرِیدُ أَنْ تَفْنَى مَسَائِلُهُ فِی أَرْبَعِینَ عَاماً».[9]
«به امام صادق علیه السلام عرض کردم، فداى شما شوم، حدود چهل سال است که درباره حج از شما مىپرسم و شما پاسخ مىدهید و فتواى خویش را بیان مىفرمایید. امام علیه السلام فرمود: اى زراره، خانهاى که بیش از دوهزار سال، قبل از پیدایش آدم علیه السلام حج گزارده مىشد، مىخواهى در چهل سال مسائل آن پایان پذیرد؟»
هرچه حاجى در زمینه اعمال و مناسک حج آگاهتر باشد، ضمن انجام درست اعمال، بیشتر ذهن خود را بهسوى اسرار و معارف هریک از اعمال حج معطوف داشته، بهره معنوى بیشترى مىبرد. برخى از حاجیان در میقات، بهجاى ریختن اشک و توجه بیشتر به حضرت حق و انابه و توبه و راهیابى بهحضور صاحبخانه، در وسوسه درست تلفظ کردن نیت گیر مىکنند و از آن همه زیبایى و عشق محروم مىمانند و حال آنکه فقها همگى فتوا داده و مىدهند که نیت لازم نیست بر زبان جارى شود و همان مرور به قلب و فکر کافى است.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
«تَعَلَّمُوا مناسِکَکُم، فَانَّها مِنْ دِینِکُمْ».[10]
«مناسک حج خود را فراگیرید که آن، بخشى از دین شما است.»
البته اهمیت فراگیرى مناسک حج، نباید موجب دلهره و اضطراب حاجى شود؛ زیرا چگونگى انجام درست آن، معادله پیچیدهاى نیست که نتوان بهراحتى حل کرد، فقط دقت عمل لازم دارد، همانند رانندهاى که بهقصد رسیدن به مکان خاصى حرکت مىکند، اگر فرمان را درست در دست نگیرد و یک مرتبه بهسمت راست و چپ بپیچد، از مسیر خود منحرف خواهد شد، حاجى نیز در چگونگى عمل اگر دقت لازم را داشته باشد، مشکلى براى او پیش نخواهد آمد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله آنگاه که به حج مشرف مىشد، در هر فرصتى چگونگى انجام مناسک را به مردم مىآموخت. ابن عمر گوید:
«کانَ رَسُولُ اللَّه صلى الله علیه و آله اذا کان قَبْلَ التَّرْویَةِ بِیَوْمٍ، خَطِبَ النَّاسَ فَأَخْبَرَهُمْ بِمَناسِکِهِمْ».[11]
«رسول خدا صلى الله علیه و آله پیوسته یک روز پیش از ترویه، براى مردم خطبه مىخواند و مناسکشان را به آنها مىآموخت.»
8- تأمین مخارج خانواده
سفر حج بهلحاظ معنوى و دینى بودن آن، نهتنها در روحیه حجگزار تأثیر مىگزارد، بلکه از جنبه روحى و اخلاقى، براى خانواده و نزدیکان وى نیز برکات فراوانى را بهدنبال خواهد داشت. از اینرو براى اینکه از این تأثیر شگرف در اطرافیان کاسته نشود، باید حاجى به کلیه مسائل جانبى خود توجه کند. یکى از این مسائل، تأمین نیازمندىهاى خانواده است؛ به شکلى که پس از رفتن وى به حرمین شریفین، آنها دچار مشکلات شدید نگردند. هر مسلمانى زمانى مستطیع خواهد بود که بتواند علاوه بر هزینه سفر، زندگى افراد تحت تکفل خود را تأمین کند و پس از مراجعت نیز گرفتار فقر و تهیدستى نگردد.
امام صادق علیه السلام در پاسخ سؤالکنندهاى که مراد از «سبیل» در آیه شریفه وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا[12] را پرسید، فرمود:
«... السَّعَةُ فِی الْمَالِ إِذَا کَانَ یَحُجُّ بِبَعْضٍ وَ یُبْقِی بَعْضاً لِقُوتِ عِیَالِهِ».[13]
«وسعت در مال، بهاندازهاى که با بخشى از آن حج انجام دهد و بخشى را براى خوراک خانوادهاش باقى بگذارد.»
در حدیث دیگرى نیز امام صادق علیه السلام فرمود: حج خانه خدا بر کسى که راهى بهسوى او بیابد واجب است و راه همان داشتن هزینه سفر، مرکب، همراه با سلامتى بدن است و نیز بخشى که براى خانواده خود بهجاى مىگذارد و بخشى نیز براى تأمین هزینههاى زندگى پس از بازگشت از حج.
مرحومصاحبجواهر رحمه الله نیزچهارمینشرطاز شرایط استطاعت را، داشتن امکانات مالى بهاندازه نیازهاى سفر و تأمین نیازمندىهاى خانواده دانسته، مىگوید:
«فلو قصر ماله عن ذلک لم یجب علیه الحج بلا خلاف أجده، بل ربما ظهر من بعضهم الإجماع علیه، للأصل و عدم تحقق الإستطاعة بدونه».[14]
«پس اگر کسى مالى که دارد، کمتر از آن است که بتواند هزینه افراد تحت تکفل خود را بپردازد، حج بر او واجب نیست، قول خلافى نیز من در آن نیافتم، بلکه از اظهارات برخى از فقها اجماع بر این مطلب فهمیده مىشود، به مقتضاى اصل، و تحقق نیافتن استطاعت بدون داشتن آن.»
لذا عزیزان حجگزار به این نکته توجه نموده، بهشکلى عمل کنند که در نبود آنها، به بازماندگانشان سخت نگذرد و این دوران را یکى از شیرینترین لحظههاى زندگى خود بهحساب آورند. نکته جالب دیگر اینکه، قبل از حرکت مناسب است حاجى افراد خانواده خود را جمع نموده، آنان را به خانه دعوت کند و پس از محبّت به آنها و خواندن دعا، در یک فضاى کاملًا صمیمى و معنوى از آنان خداحافظى کرده، عازم سفر حج شود.
برید بن معاویه عجلى گوید: امام باقر علیه السلام هرگاه تصمیم رفتن به حج را داشتند، خانواده خویش را در خانه جمع نموده، اینگونه دعا مىکردند:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُکَ الْغَدَاةَ نَفْسِی وَ مَالِی وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی الشَّاهِدَ مِنَّا وَ الْغَائِبَ، اللَّهُمَّ احْفَظْنَا وَ احْفَظْ عَلَیْنَا، اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِی جِوَارِکَ، اللَّهُمَّ لا تَسْلُبْنَا نِعْمَتَکَ وَ لا تُغَیِّرْ مَا بِنَا مِنْ عَافِیَتِکَ وَ فَضْلِکَ».[15]
«بارخدایا! همانا من [از] فردا، خود و مال و خانواده و فرزندانم، چه آنان که نزد مناند و چه آنان که نیستند، همه را به تو مىسپارم.
پروردگارا! در کنار خود ما را قرار ده، نعمتهایت را از ما نگیر و آنچه از سلامتى و فضل تو در اختیار ما است آن را تغییر مده.»
همچنین مستحب است مسافر پیش از سفر، خانواده خود را جمع نموده، دو رکعت نماز بخواند و بگوید:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُکَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی وَ أَمَانَتِی وَ خَاتِمَةَ عَمَلى».[16]
«بارخدایا! همانا من خود، خانواده، مال و فرزندانم و دنیا و آخرتم، و أمانت و پایان کارم را به تو مىسپارم.»
9- انتخاب مدیر
در زندگى جمعى مشکلات کمتر وجود دارد و در صورت بروز آن نیز با همکارى دیگر همسفران مشکلات راحتتر حل و مرتفع مىگردد. خوشبختانه در سفر حج و عمره، مردم به صورت کاروانى حرکت مىکنند و درنتیجه با مشکلات تنها سفر کردن روبهرو نیستند. لیکن مسافرتهاى جمعى نیز مشکلات مخصوص بهخود را دارد که پیشوایان اسلام براى رفع آن راه حلهاى زیبا و مناسبى را ارائه دادهاند.
از جمله این راهحلها، انتخاب یکنفر بهعنوان مسؤول و مدیر اجرایى سفر است تا در لحظات تصمیمگیرى دچار تردید و دودلى نشوند، اختلافات تشدید نگردد و بتوانند بهراحتى تصمیمگیرى نموده، به اهداف سفر نائل شوند.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
«إذا خَرَجَ ثَلاثَةٌ فی سَفَرٍ، فَلْیُؤَمِّروا احَدَهُمْ».[17]
«هنگامى که سه نفر با یکدیگر به قصد مسافرت خارج مىشوند، باید یکنفر را از میان خود، به سرپرستى برگزینند».
اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز چنین عمل مىکردند و درباره فرد منتخب مىگفتند: این سرپرستى است که رسول خدا صلى الله علیه و آله تعیین کرده است.[18]
نافع مىگوید: در سفرى که با ابى سلمه و تنى چند همراه بودیم به ابىسلمه گفتم: امیر ما در این سفر تویى.[19]
از عبداللَّه مروزى نیز نقل شده که ابوعلى الرِّباطى در سفرى با او همراه شد. عبداللَّه به او گفت: تو فرمانده مىشوى یا من؟
ابوعلى گفت: تو فرمانده باش.
از آن پس عبداللَّه توشه سفر خود و ابوعلى را بر دوش حمل مىکرد تا آن که شبى باران در گرفت و عبداللَّه در تمام شب بالاى سر رفیق و همراهش ایستاد و عبایى را روى سر او گرفت تا باران روى او نریزد.
ابوعلى بارها گفت: براى خدا، براى خدا، این کار را نکن و عبداللَّه پاسخ مىداد: مگر نگفتى فرماندهى قطعاً از آن تو است؟ پس از گفته خود برنگرد و مرا مجبور مکن. ابوعلى گوید:
دوست مىداشتم مىمردم و به او نمىگفتم تو امیر باش.[20]
انتخاب فردى بااخلاق، مدبّر، باحوصله و پرکار براى مدیریت و اداره کارها در طول سفر، در مراحل مختلف از جمله: زمان حرکت، تقسیم اتاقها، کیفیت پخت و تقسیم غذا، و برنامهریزى براى کارهاى دیگر تا بازگشت بهوطن مىتواند از مشکلات و درگیریها و نزاعهاى احتمالى جلوگیرى کند و سفر را براى مسافران شیرین سازد.
فرد منتخب نیز باید خود را خدمتگزار مردم بداند و با تمام وجود در خدمت زائران باشد.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:
«سیِّدُ الْقَوْمِ خادِمُهُمْ فِی السَّفَرِ».[21]
«بزرگ هر گروهى در سفر، خدمتگزار آنها است».
10- انتخاب همراه
از توصیههاى رسول خدا صلى الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت علیهم السلام به مسافران این است که تنها به مسافرت نروند و پیش از سفر براى خود همراهى انتخاب کنند تا آنها را در لحظات حساس سفر یارى داده، از خستگى و تنهایى بهدر آیند و مددکار یکدیگر باشند.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
«الرَّفِیقَ ثُمَّ السَّفَرَ».[22]
«اوّل [انتخاب] رفیق و همراه، سپس مسافرت.»
امام کاظم علیه السلام فرمود:
از وصایاى رسول خدا صلى الله علیه و آله به على بن ابىطالب علیه السلام یکى این بود:
«لا تَخْرُجْ فِی سَفَرٍ وَحْدَکَ، فَإِنَّ الشَّیْطَانَ مَعَ الْوَاحِدِ، وَ هُوَ مِنَ الاثْنَیْنِ أَبْعَدُ ...».[23]
«به تنهایى مسافرت مکن؛ زیرا شیطان همراه فرد تنها است و او از دو نفر دورتر است.»
در حدیث دیگرى آمده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله سه نفر را لعنت کرده است:
«الْآکِلَ زَادَهُ وَحْدَهُ وَ النَّائِمَ فِی بَیْتٍ وَحْدَهُ وَ الرَّاکِبَ فِی الْفَلاةِ وَحْدَهُ».[24]
«کسى که تنها غذا بخورد، و آنکس که تنها در خانهاى بخوابد و کسى که در دشت بهتنهایى سفر کند.»
همچنین از اسماعیل بن جابر نقل شده که گوید:
در مکه خدمت امام صادق علیه السلام بودم، که مردى از اهالى مدینه وارد شد.
حضرت از وى سؤال فرمود: چه کسى همراه تو بود؟
پاسخ داد: هیچکس همراه من نبود!
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر همراهى مىداشتى من ادب تو را مىستودم، سپس فرمود: یکنفر شیطان است، دونفر نیز شیطانند و سه نفر همراه و چهارنفر رفیقاناند.
از مجموع این روایات بهخوبى مىتوان فهمید که پیشوایان دینى، مردم را از تنها سفر کردن منع و آنان را به مسافرت دستهجمعى ترغیب نمودهاند. بدیهى است آن کس که براساس ضرورت، گاهى مجبور مىشود تنها غذا بخورد یا در خانهاى تنها بخوابد و یا تنها سفر کند، هرگز مورد لعن قرار نمىگیرد. بلکه تنها کسانى که مىتوانند و چنین نمىکنند مخاطبین روایتاند.
اگر نگاهى گذرا به مسافرت در گذشته داشته باشیم، بهخوبى مفهوم این توصیهها را درک مىکنیم؛ زیرا درگذشته عوامل بسیارى؛ مانند بدى آب و هوا، نبود جادههاى مناسب، ناامنى در جادهها، نبود امکانات رفاهى و آب و غذا در طول مسیر، نبود مرکب مناسب و ... جان مسافرانِ تنها را تهدید مىکرد، علاوه بر آن، ایجاد اضطراب و وحشت و درنهایت افسردگى، از دیگر نتایج سفرهاى فردى بود و پیشوایان معصوم براى پیشگیرى از اینگونه عوارض، به مردم توصیه کردهاند که بهتنهایى مسافرت نکنند.[25]
[1] ( 1)- الحج و العمره فی القُرآن و السنه، ص 257، ح 718
[2] ( 1)- سنن ابىداوود، ج 2، ص 179، ح 188
[3] ( 2)- نهجالبلاغه: خطبه 1
[4] ( 3)- کافى، ج 4، ص 199، ح 2
[5] ( 4)- عللالشرایع: 404
[6] ( 5)- عللالشرایع: 405
[7] ( 1)- کافى، ج 4، ص 281، ح 1
[8] ( 1)- خوشبختانه در سالهاى اخیر توسط بعثه مقام معظم رهبرى و سایر علما و اندیشمندان، گامهاى مؤثرى در این زمینه برداشته شده، کتب، مجلات، فیلم و دیگر ابزار آموزشى مورد نیاز تا حد زیادى فراهم آمده که حاجیان عزیز باید بهموقع آنها را تهیه نمایند و بهره ببرند و پیش از سفر، خود را کاملًا آماده نمایند.
[9] ( 1)- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 519
[10] ( 1)- تاریخ دمشق، ج 26، ص 211
[11] ( 2)- الحج و العمرة فی الکتاب و السنه: ص 246، ح 680
[12] ( 1)- آلعمران: 97
[13] ( 2)- وسائلالشیعه، ج 11، ص 37، ح 14181
[14] ( 1)- جواهرالکلام، ج 17، ص 273
[15] ( 1)- وسائلالشیعه، ج 11، ص 380، ح 15065
[16] ( 1)- وسائلالشیعه، ج 11، ص 379، ح 15064
[17] ( 1)- سنن ابىداوود، ج 3، ص 36، ح 2608
[18] ( 2)- محجةالبیضاء، ج 4، ص 58
[19] ( 1)- سنن ابىداوود، ج 3، ص 36، ح 2609
[20] ( 2)- محجة البیضاء، ج 4، ص 59
[21] ( 1)- محجة البیضاء، ج 4، ص 61
[22] ( 1)- وسائلالشیعه، ج 11، ص 408، ح 15123
[23] ( 2)- وسائلالشیعه، ج 11، ص 410، ح 15127
[24] ( 3)- همان: ح 15129
[25] قاضى عسکر، على، آداب سفر حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: دوم، 1382. صص 31 الی 46