126- آثار و فواید حسن خلق
حسن خلق داراى آثار و فواید فراوانى است. با بهره گیرى از
فرموده هاى پیشوایان بزرگوار اسلام به شمّه اى از آنها اشاره مى کنیم:
الف- آثار دنیوى
1- پیوندهاى دوستى را محکم و پایدار مى کند. پیامبر گرامى اسلام فرمود:
«حُسْنُ الْخُلْقِ یُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ»[1]
خوشخویى دوستى را پایدار مىکند.
2- موجب آبادى سرزمینها و طول عمرمى گردد. امام صادق علیه السلام دراین باره فرمود:
«إِنَّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدِّیارَ وَ یَزیدانِ فِى الْأَعْمارِ»[2]
نیکوکارى و خوش خلقى، سرزمینها را آباد مى کند و بر عمرها مى افزاید.
3- روزى را زیاد مى کند. على علیه السلام فرمود:
«فى سِعَةِ الْأَخْلاقِ کُنُوزُ الْأَرْزاقِ»[3]
گنجینه هاى روزى در نرم خویى و گشاده رویى است.
4- موقعیّت اجتماعى انسان را بهبود مى بخشد. همان بزرگوار مى فرماید:
«کَمْ مِنْ وَضیعٍ رَفَعَهُ حُسْنُ خُلْقِهِ»[4]
چه بسیار فرد بى مقدارى که خوشرویى اش او را برترى بخشیده است.
5- مشکلات و ناهموارى هاى زندگى را آسان و هموار مى سازد.
همان امام فرمود:
«مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ»[5]
هر کس خلقش نیکو شد، راههاى زندگى برایش هموار مى گردد.
ب- آثار اخروى
1- موجب نیل به درجات عالى مى شود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
«انَّ الْعَبْدَ لَیَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظیمَ دَرجاتِ الْأخِرَةِ وَ أَشْرَفَ الْمَنازِلَ وَ إِنَّهُ ضَعیفُ الْعِبادَةِ»[6]
بنده، در سایه خوش خلقى خود به درجات بزرگ و مقامات والایى در آخرت مى رسد، با آن که عبادتش ضعیف است.
2- حساب را آسان مى کند. امام على علیه السلام فرمود:
«حَسِّنْ خُلْقَکَ یُخَفِّفِ اللَّهُ حِسابَکَ»[7]
اخلاقت را نیکو کن تا خداوند حسابت را آسان کند.
3- آمرزش گناهان، امام صادق علیه السلام فرمود:
«انَّ الْخُلْقَ الْحَسَنَ یُمیثُ الْخَطیئَةَ کَما تُمیثُ الشَّمْسُ الْجَلیدَ»[8]
اخلاق نیکو لغزشها را ذوب مى کند. همان گونه که آفتاب یخ را.
4- ورود به بهشت، رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
«اکْثَرُ ما تَلِجُ بِهِ امَّتِىَ الْجَنَّةَ تَقْوَى اللَّهِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ»[9]
بیشترین امتیازى که امّت من به سبب داشتن آن به بهشت مىروند، تقواى الهى و حُسن خلق است.
مقدس نیا، محمد، آداب معاشرت، 1جلد، افق فردا - قم، چاپ: سوم، 1379، صص 29 الی 31
[1] ( 1)- بحارالانوار، ج 71، ص 150.
[2] ( 2)- همان، ص 395.
[3] ( 3)- همان، ج 78، ص 53.
[4] ( 4)- شرح غررالحکم، ج 4، ص 558.
[5] ( 1)- شرح غررالحکم، ج 4، ص 558.
[6] ( 2)- محجة البیضاء، ملّا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 93، دفتر انتشارات اسلامى، قم.
[7] ( 3)- بحارالانوار، ج 71، ص 383.
[8] ( 4)- بحارالانوار، ج 71، ص 375.
[9] ( 1)- اصول کافى، ج 2، ص 100.