پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

اخلاقی: مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی، اخلاق کاربردی، اخلاق خانواده، اخلاق حرفه ای، فلسفه اخلاق، عرفان اسلامی

پایگاه  علمی دکتر نقی سنایی (عضو هیأت علمی دانشگاه)

1- استفاده از مطالب سایت با ذکر آدرس سایت (drsanaei.blog.ir) و به نام دکتر نقی سنائی، نه تنها منعی ندارد، بلکه موجب افتخار و مباهات خواهد بود.
2- با التفات به تخصّصی بودن مطالب، در صورت امکان از نظرات ارزنده تان، حقیر را بهره مند فرمایید.
3- اینجانب دارای وبلاگ به آدرس http://drsanaei.blogfa.com/ می باشم که در صورت تمایل از مطالب متنوع آن بهره وری فرمایید.
4_ لطفا در کانال آیات و احادیث اخلاقی با آدرس drnaghisanaei@ در پیام رسان ایتا عضو شوید و دوستان و گروه ها را تشویق و توصیه فرمایید تا عضو شوند و از آیات و احادیث اخلاقی همراه با منابع و مأخذ بهره ببرند و بدین وسیله در تبلیغ دستورات اخلاقی دین مبین اسلام سهیم شوید.تشکر و ارادت

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

مقصود از تأمین صحیح نیازها، ارضاى نیازهاى زیستى در حد متعادلْ پیش از پرداختن به تربیت اخلاقى و تعالى نیازهاى بالاتر است. با توجه به نقش انگیزه که یکى از مبادى رفتار است، مادامى که فرد تحت فشار گرسنگى یا تمایلات جنسى است و یا سرپناهى براى حداقل زندگى ندارد و ... نمى‏تواند به طرف تعالى اخلاقى پیش رود.

در تعالیم اسلامى این نکته مورد توجه واقع شده است؛ در سوره «قریش» دعوت به عبادت خداوند، پس از یادآورى تأمین طعام و امنیت آنان آمده است: «پس باید پروردگار این‏ خانه را عبادت کنند؛ همان‏کس که ایشان را از گرسنگى نجات داد و از ناامنى رهایى بخشید.»[1] دقت در آیات زیر نیز معلوم مى‏دارد که صفات اخلاقى، تقوا، شکر و نیز عمل صالح، مترتب بر تأمین احتیاجات اولیه انسان مطرح شده است:

و کلوا ممّا رزقکم‏اللهُ حلالًا طیّباً، و اتّقوا اللّه ....[2]

یا ایّها الّذین آمنوا کلوا من طیّبات ما رزقناکم و اشکروا لِلّه ....[3]

یا ایّها الرُّسل کلوا من الطّیّباتِ واعملوا صالحاً ....[4]

پیامبراکرم صلى الله علیه و آله در حدیث شریفى، به نقش حیاتى تأمین نیازهاى زیستى براى توجه به نیازهاى عالى‏تر اشاره مى‏ فرماید: «... اگر نان نبود، نماز نمى ‏خواندیم، روزه نمى‏ گرفتیم و واجبات پروردگار- عزّ و جلّ- را نمى ‏توانستیم ادا کنیم.»[5] و در جایى دیگر مى‏فرماید: «نزدیک است که فقر و نادارى به کفر و ناسپاسى بینجامد.»[6] در سیره پیامبر و ائمه طاهرین علیهم السلام نیز مشاهده مى‏کنیم که عملًا با عنایت به محرومان و رفع نیازمندى‏هاى آنان از نزدیک، در میانه شب و در سرما و گرما، سعى در تأمین حداقل احتیاجات آنان مى‏نمودند[7] و همین مطلب مقدمات نیل به‏سوى انوار هدایت را براى آنها فراهم مى‏کرد. حتى در برخورد با دشمنان نیز قبل از دعوت به صلاح و سداد، به رفع نیازهاى معیشتى آنان مى‏پرداختند. سیره امام‏حسن علیه السلام با مخالفان نادان، همین شیوه انسانى بود:

مردى از شام به تحریک معاویه، روزى امام را به دشنام گرفت. امام علیه السلام چیزى نفرمود تا ساکت شد. آنگاه با لبخندى شیرین او را سلام گفت و فرمود: «پیرمرد! فکر مى‏کنم غریب هستى، و گمان مى‏برم در خطا افتاده‏اى. اگر از ما رضایت بخواهى خواهیم داد و هم اگر چیزى بطلبى و اگر راهنمایى مى‏جویى، راهنمایى‏ات خواهیم کرد و اگر بارى بر دوش دارى، برمى‏داریم و اگر گرسنه‏اى سیرت مى‏سازیم و اگر نیازمندى، نیازت را برمى‏آوریم و هر کارى‏ دارى در انجام آن حاضریم. و اگر بر ما وارد شوى راحت‏تر خواهى بود که وسایل پذیرایى از هرگونه نزد ما فراهم است».

مرد شرمسار شد و گریست و گفت: «گواهى مى‏دهم که تو جانشین خداوند بر زمینى، خدا بهتر مى‏داند که رسالت خویش را کجا قرار دهد. تو و پدرت نزد من مبغوض‏ترین انسان‏ها بودید و اما اکنون محبوب‏ترین‏اید». پیرمرد آن‏روز مهمان امام شد و چون از آن‏جا رفت به دوستى آن گرامى، گرویده بود.[8]

آبراهام مَزلو[9] یکى از روان‏شناسان انسان‏گرا، طریقه جدیدى براى طبقه‏بندى انگیزه‏هاى آدمى عرضه کرده است. وى سلسله مراتبى از نیازها ارائه کرد که از نیازهاى اساسى زیستى آغاز مى‏شود و در سطوح بالاتر به انگیزه‏هاى روانى پیچیده‏تر مى‏رسد. وى مى‏گوید:

... اصل عمده سازمان‏بندى در زندگى انگیزشى انسان، ترتیب نیازهاى اساسى به‏صورت سلسله مراتبى از اولویت، با قدرت غلبه کمتر یا بیشتر مى‏باشد. اصل پویاى عمده‏اى که این سازمان‏بندى را موجب مى‏شود، پیدایش نیازهاى ضعیف‏تر بر اثر ارضاى نیازهاى قوى‏تر در شخص سالم است. هرگاه نیازهاى زیستى ارضا نشده باشند، بر ارگانیزم غلبه مى‏یابند و تمام استعدادها را به خدمت مى‏گیرند و این استعدادها را چنان سازمان‏بندى مى‏کنند که بتوانند بیشترین کارآیى را داشته باشند. رضامندى نسبى، این نیازها را محو مى‏سازد و به مجموعه والاترى از نیازهاى بعدى سلسله مراتب مجال مى‏دهد که ظاهر شوند، بر شخصیت مستولى شوند و آن را سامان‏بندى کنند؛ به‏طورى که به‏جاى رنج‏بردن از گرسنگى، نگران ایمنى باشد. این اصل در مورد مجموعه‏هاى دیگر نیازها در سلسله مراتب یعنى محبت، احترام و خود شکوفایى نیز صادق است.[10]

از همین رو آفرینش‏هاى علمى، هنرى و اخلاقى در اجتماعات فقیر، شکوفایى کمترى دارد.

مزلو معتقد است افراد سالم روى به نیازهاى عالى‏تر دارند؛ یعنى خواستار متحقق شدن‏ استعدادهاى بالقوه خود و شناختن دنیاى پیرامونشان هستند. هدف، غنى ساختن و گسترش تجربه زیستى و افزایش شادمانى و شور زنده بودن است ... صفات اخلاقى نیکو که وى تعبیر به «ارزش‏هاى هستى» مى‏کند، در این موقعیت رخ مى‏نمایانند. برخى از ارزش‏هاى هستى در نظر او عبارتند از: حقیقت (در مقابل بى‏اعتمادى، بدگمانى و شک‏گرایى)، نیکى (در مقابل نفرت)، کمال (در مقابل نومیدى و بى‏معنایى)، یکتایى (در مقابل بى‏هویتى و بى‏ثباتى)، نظم (در مقابل احساس عدم امنیت و احتیاط)، خودکفایى (در مقابل مسئولیت را به دیگران دادن).[11]

خود

شکوفایى:

رسیدن به تحقق‏

نفس و توانایى بالقوة

ذوقى: تقارن، زیبایى و نظم‏

شناختى: دانستن، فهمیدن و کاویدن‏

مناعت و عزت نفس: کفایت، اجرا و دستیابى‏

نیاز تعلق و محبت: پیوستن به غیر و پذیرفته‏شدن‏

نیازهاى ایمنى: احساس امنیت و دورى از خطر

نیازهاى فیزیولوژیایى: گرسنگى، تشنگى و میل جنسى‏

این نظریه- که انسان‏ها بدون توجه به نیازهاى پایین‏تر یا ارضاى نسبى آنها به‏سوى فضایل انسانى گام بر نمى‏دارند- در مورد غالب افراد جامعه صدق مى‏کند.

با توجه به دو نکته مى‏توانیم بگوییم «روش تأمین صحیح نیازها» علاوه بر آنکه پیش‏نیاز روش‏هاى دیگر است، خودش هم مى‏تواند به عنوان یک روش تربیت اخلاقى قلمداد شود:

نخست آنکه با ارضا و تأمین نیازهاى پایین‏تر، نیازهاى والاتر پدیدار مى‏شوند؛ یعنى جنبه انگیزشى پیدا مى‏کنند. پدیدارشدن بعد انگیزشى رفتار، بخش مهمى از تربیت اخلاقى را سامان مى‏دهد. دوم آنکه تخلیه نیروها و آمادگى براى اعتدال قواى درونى حاصل مى‏شود.

همان‏طور که در نظام اخلاقى علماى اخلاق مطرح شده، این نکته بسیار حایز اهمیت است که قواى سه گانه شهوت، غضب و عقل زیر چتر عدالت و اعتدال با یکدیگر جمع شوند. این رویه، یعنى اعتدال در ارضاى قوا، امرى ناگزیر در پیشرفت تربیت اخلاقى است.

سید قطب خاطرنشان مى‏سازد:

از وسایل و ابزار اسلام براى تربیت و علاج انسان، تخلیه بارهایى است که گاه گاه در جان و جسم انبوه مى‏شود. اسلام نمى‏گذارد این بارها یک‏جا جمع گردد؛ مگر این‏که بخواهد براى رها ساختن آنها به یکبارگى جمعشان کند.[12]

شیوه‏هاى لازم براى تحقق این روش، عبارتند از: توجه به نظام معیشتى، ازدواج، ورزش و کار.

الف. توجه به نظام معیشتى: ریشه بسیارى از جرایم اخلاقى، کمبودهاى غذایى و مالى است. تأمین معیشت در مرتبه اول به‏عهده خانواده، در مرتبه دوم از وظایف دولت و نظام حاکم بر جامعه و در مرحله سوم به‏عهده افراد نیکوکار و توانمند است. به هر حال عنایت و پیگیرى مربیان نسبت به این مسئله از بعد تربیتى، راهگشاى بسیارى از موانع در امر تربیت اخلاقى است.

ب. ازدواج: علاوه بر فواید اخلاقى- تربیتىِ ازدواج (مانند فاصله گرفتن از خودمیان‏بینى، آمادگى براى خدمت و توجه به دیگران، بارور شدن عواطف و محبت‏ها، آمادگى براى پذیرش مسئولیت و ...) نقش مهم و ابتدایى ازدواج، تأمین و ارضاى صحیح غریزه جنسى در بستر طبیعى و مشروع است. باید به این نکته توجه کرد جوانى که در اوج غریزه جنسى است و محرک‏هاى محیطى بسیار نیز این آتش را در درون او شعله‏ورتر مى‏کند، به‏سختى مى‏تواند خود را از گناه مصون نگه دارد.[13] از این سخن حکیمانه پیامبراکرم صلى الله علیه و آله که فرمود: «هنگامى که فردى ازدواج مى‏کند، نیمى از دینش کامل گشته است؛ پس در مورد نیمه دیگر باید تقوا پیشه کند.»[14] این نکته نیز قابل استفاده است که تقواى الهى و خویشتن‏دارى اخلاقى، پس از ازدواج، دست‏یافتنى‏تر و آسان‏یاب‏تر است.

ج. ورزش: نقش ورزش در تأمین صحیح نیازهاى جسمانى و تخلیه نیروهاى جوانى قابل انکار نیست. نقش ورزش در تربیت اخلاقى از دو جهت حایز اهمیت است:

نخست سلامت جسمانى و نشاطى که در اثر ورزش پدید مى‏آید، زمینه‏ساز سلامت روحى و روانى و نیز شکوفایى فضایل اخلاقى است. در فرهنگ ما نیرومندى و جوانمردى، هماره دوشادوش هم بوده‏اند. جهت‏دهى اخلاقى به ورزش و زورمندى در سیره نبوى و ائمه طاهرین به چشم مى‏خورد. پیامبراکرم صلى الله علیه و آله در برخورد با مردانى که براى زورآزمایى، وزنه‏بردارى مى‏کردند، فرمودند: «شجاع‏ترین مردم کسى است که بر هواى نفس خود غلبه کند.»[15] امیرمؤمنان علیه السلام در دعاى کمیل از خداوند درخواست تقویت قواى جسمانى در جهت خدمت الهى مى‏کند.[16] در مقابل، افراد ضعیف و زبون، بیشتر تن به کارهاى پست و خلاف اخلاق مى‏دهند.

دوم از جهت انصراف توجه در نیازها است. خصوصاً در دوره جوانى که نیازهاى جنسى ارضاى خود را مى‏طلبند. در شرایطى که هنوز امکانات ارضاى صحیح و مشروع آن فراهم نشده، ورزش وسیله مفید و مهمى براى انصراف توجه در نیازها است.

د. کار: مسئله کار و شغل مى‏تواند در بحث «توجه به نظام معیشتى» مطرح گردد، لیکن به جهت جایگاه ویژه آن در اسلام- به قول استاد مطهرى (ره): کار در اسلام یک امر مقدس است‏[17]- و نیز جهات تربیتى عدیده‏اى که دارد، جداگانه ذکر نمودیم. کار از یک طرف به‏طور صحیح، موجب تخلیه نیروها و بارهاى اضافى مى‏شود و از طرف دیگر موجب احساس شخصیت، بهداشت روانى، تمرکز خیال، انصراف توجه در نیازها و ... مى‏شود، که همه اینها زمینه‏هاى مساعدى براى تربیت اخلاقى است.[18][19]

 

اخلاق اسلامى (دیلمى، احمد) ؛ صص167 الی 172

 



[1] ( 1). فلیعبدوا ربّ هذا البیت. الّذى أَطعمهُم من جوع و آمنهم من خوف.( سوره قریش، آیه 3 و 4)

[2] ( 2). سوره مائده، آیه 88

[3] ( 3). سوره بقره، آیه 172

[4] ( 4). سوره مؤمنون، آیه 51

[5] ( 5). فلو لا الخُبز ماصلّینا و لا صُمنا و لا ادّینا فرائض ربّنا عزّ و جلّ.( کافى، ج 6، ص 287)

[6] ( 6). کاد الفقر ان‏یکون کفراً.( کافى، ج 5، ص 73)

[7] ( 7). ر. ک: الحیاة، ج 3، ص 232- 234

[8] ( 1). بحار، ج 43، ص 344

[9] ( 2).

1.،

[10] ( 3). انگیزش و هیجان، ص 101

[11] ( 1). روان‏شناسى کمال، ص 125

[12] ( 1). روش تربیتى در اسلام، ص 282

[13] ( 2). مقصود آن است که غریزه جنسى، جوانان را با مشکلات بیشترى مواجه مى‏کند، نه آنکه مى‏تواند راه را بر تربیت واصلاح، کاملًا ببندد

[14] ( 3). اذا تزوّج العبدُ فقد استکمل نصف الدین فلیتّق اللّهَ فى النّصف الباقى.( بحار، ج 103، ص 219)

[15] ( 1). أشجعُ الناس من غلب هواه.( میزان الحکمه، ج 10، ص 387)

[16] ( 2). یا ربِّ ... قوّ على خدمتک جوارحى

[17] ( 3). تعلیم و تربیت در اسلام، ص 411

[18] ( 4). توجه به این جملات نیز در تأیید مطلب فوق مؤثر است: سقراط:« بعد از دیانت، کار سرمایه سعادت و نیکبختى است». پاسکال:« مصدر کلیه مفاسد فکرى و اخلاقى بیکارى است. هر کشورى که بخواهد این عیب بزرگ اجتماعى را رفع کند باید مردم را به کار وا دارد تا آن آرامش عمیق روحى که عده معدودى از آن آگاه‏اند، در عرصه وجود افراد برقرار شود». ساموئل اسمایلز:« بعد از دیانت، مدرسه‏اى براى تربیت انسان بهتر از مدرسه کار ساخته نشده است».( به نقل از: تعلیم و تربیت در اسلام، ص 430)

[19] دیلمى، احمد، اخلاق اسلامى (دیلمى، احمد)، 1جلد، دفتر نشر معارف - قم، چاپ: دوم، 1380.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۴
نقی سنایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی