از دیدگاه ادبی و اخلاقی، قانونگذاری فرصتی مغتنم است، که با استفاده از آن میتوان در ضمن بیان مقاصد قانونی، با انشای الفاظ و عبارات فصیح و خلق تعابیر و مضامین اخلاقی، هم به زبان و ادبیات ملی، خدمتی ادبی کرد و هم به کاربران این زبان و ادبیات، درس و التزام کلام به اخلاق داد. التزام به اخلاق در شرح مذاکرات منتهی به تصویب قانون هم ضروری است. یعنی موافقان و مخالفان یک طرح یا لایحه قانونی در توضیح موافقت یا مخالفت خود که غالباً ارتجالی و فی البداهه و بعضاً احساسی و از سر برانگیختگی است، باید به اصول اخلاقی پایبند باشند و از کاربرد تعابیر غیر اخلاقی اجتناب ورزند. این مسئله از چند جهت مهم است: یکی این که قانونگذار به طور کلی الگوی اخلاقی جامعه است و گفتار او ممکن است به متن مصوب قانون راه یابد؛ دیگر این که ممکن است شرح مذاکرات بعدها مورد مراجعه مجریان و مفسران قانون و پژوهشگران حقوق واقع شود. برخورد با الفاظ و تعابیر غیراخلاقی در ضمن این مراجعات میتواند آثار مخربی در اخلاق عمومی داشته باشد.