عمق مصیبت و یادآوری آن، میل به خوردن و آشامیدن را از انسان دور میکند. حتی آنگاه که لقمه نانی برای سدّ جوع و قوت در عزاداری به دهان میگذارد، با شرمندگی و چشمانی اشکبار میخورد. گویا در این فکر است که «کیفَ آکلُ، و قد قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جائِعاً ...»؟! چگونه بخورم در حالی که پسر پیامبر (ص) را گرسنه شهید کردند و چگونه بیاشامم در حالی که آقای مرا با جگر تشنه شهید کردند!
دیدن آب و احساس سردی و خنکی آن و یاد آن حضرت پس از نوشیدنِ آب، سوز سینه و محبت را افزون میکند.
اینک به عنوان یک عزادار هر صبح و شام به مولایمان صاحب الزمان (ع) که صاحب عزاست تسلیت میگوییم.
لباس مشکی میپوشیم که حضرتش را در حزن و اندوه یاری نماییم و به همه کسانی که ما را میبینند اعلام کنیم که ما عزادار فرزند رسول خداییم؛ و عزادار امام و مولایمان هستیم.
به فکر خضاب و اصلاح و شانه زدن نیستیم؛ چرا که پریشانی احوال عزیزانمان در نظرمان جلوه میکند.
از عطر نشاط آور استفاده نمیکنیم، و با گلاب مجلس عزاداران را که به عطر معنوی و الهی نیز معطر است، عطرآگین میکنیم.
آرام و اندک سخن میگوییم؛ زیرا عزادار و ماتم زدهایم. از خنده و شوخی و هر حرف و عمل و نگاهی که حالت حزن را از ما بگیرد پرهیز میکنیم. هنگام برخورد با دیگران، مصیبت امام حسین (ع) را به آنها تسلیت میگوییم. مشتاقیم که خدمتی به مجلس عزاداری و عزاداران کنیم.
با ادب وارد مجالس عزاداری میشویم؛ زیرا معصومین (ع) در آن مجالس حضور دارند.
برای سلامتی عزاداران دعا میکنیم و به آنها احترام میگذاریم. با تأسّی به مولایمان امام صادق (ع)، برای زائرین قبر مولای مظلوم و غریبمان دعا میکنیم.[۶]
دست به دعا و توسل برمیداریم که خداوند توفیق شرکت بیشتر در مجالس را به ما مرحمت فرماید. در مجالس از امام حسین (ع) اشک و سوز میخواهیم که خود درک مصیبت است.
با طهارت به مجالس میرویم. از خوردنی و نوشیدنی مجالس عزا، با افتخار و احترام به آن و دست اندرکاران آن استفاده میکنیم.
خانواده و اطرافیان را با لباس عزا و عزاداری آشنا میسازیم.
بر قاتلین آن حضرت (ع) و ظالمین ایشان هر روز لعن و نفرین میکنیم. زیارت آن حضرت و سلام بر آن آقا را ذکر خلوت و آشکار خود میدانیم.
از مطالعه مقتل و تاریخ زندگانی آن حضرت و اهل بیت و اصحابش غافل نمیشویم، که درک مصائب را عمیقتر میکند.
در رفت و آمد مجالس، خروج حضرت را با اهل بیت و فرزندان و خواهران (ع) از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا و پس از آن به کوفه و شام را به یاد میآوریم.
سقایی و سیراب کردن دیگران به یاد لب تشنگان کربلا، از آداب و سنن حسنه محبین در این ماه است.
سعی میکنیم از سیر شدن و سیراب کردن خود مثل بقیه ایام سال خودداری کنیم. بهترین اوقاتمان را برای مجالس و سوز و اشک قرار میدهیم و در طول روز و شب هنگامی که بیداریم به فکر و اندیشه کربلا، تشنگی، اسرا، اطفال، گرمی هوا و بدنهای عریان میافتیم، مخصوصاً اگر در حال رفتن به مجالس باشیم.